ترورهای دهه۶۰ در تایملاین
منافقین بعد از اخراج از عراق و ورود به کشور آلبانی شیوه فعالیت خود را تغییر دادند. آنها در دهه اخیر و بهویژه بعد از فتنه۸۸ به سمت فعالیت سایبری و جنگرسانهای آمدهاند و در سالهای اخیر با رشد چشمگیر شبکههای اجتماعی این بستر را محل اصلی فعالیت خود علیه جمهوری اسلامی قرار دادند و میخواهند انتقام برخورد نظام با اقدامات جنایتکارانه خود را در تلگرام، توییتر، اینستاگرام و در یک کلمه از افکارعمومی بگیرند. درحالحاضر بیش از ۱۲۰۰کاربر در آلبانی با ساخت اکانتهای جعلی، فریب مردم و تکنیکهای مهندسیاجتماعی، اقدام به فریب افکارعمومی میکنند. آنها در هر زمینهای که امکان ورود باشد، فعال میشوند و بهطورمثال در اعتراضات سالهای ۹۶ یا ۹۸ بهجز فعالیت میدانی، پای ثابت اکانتهای اعتراضی بودند و سعی کردهاند اعتراضات بحق مردم را به خشونت بکشند و درعینحال اقدام به عضوگیری کنند. جریان نفاق با رادیکالسازی تفکر افراد، به فعالیتهای اجتماعی هم ورود کرده است و مهمترین فعالیت منافقین در فضای مجازی، القای ناکارآمدی و حس عقبافتادگی در جامعه است، چراکه اساسا ناامید کردن مردم عامل اصلی نارضایتی آنهاست. در این شرایط یکی از راهکارهای مقابله با منافقین، آموزش سواد رسانهای و سواد حضور در فضای مجازی است چراکه اگر مردم سواد رسانهای خود را افزایش دهند، فریب تاکتیکهای رسانهای منافقین را نمیخورند. جامجم در همین زمینه به بررسی مهمترین تاکتیکهای رسانهای منافقین در فضای مجازی پرداخته و استراتژی اصلی آنها را در این جنگ رسانهای تبیین کرده است:
رهبران جریان نفاق و فعالان و سمپاتهای این جریان، بهمنظور تطهیر عملکرد سازمان منافقین، بهصورت مستمر در پی تخریب چهره رهبر انقلاب و نهادهای منتسب به ایشان هستند. ابتدا باید بدانیم تاکتیکها در میدان نبرد رسانهای، در راستای تحریف عقاید، تضعیف روحیه، بیاعتبار کردن و کاستن از اقتدار طرف متخاصم استفاده میشوند. تاکتیکهای رسانهای، در فرآیند عملیات روانی جهت القای اطلاعات گزینششده به مخاطب بهمنظور تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه، طرز تفکر و درنهایت رفتار طرف مقابل به کار گرفته میشوند.
خلق خبر
از مهمترین تاکتیکهای رسانهای اتخاذشده سازمان منافقین در فضای مجازی، تاکتیک «خلق خبر» و «مغالطه» مبتنی بر نظریه «کاشت» و انتشار گسترده آن در بسترهای مختلف شبکههای اجتماعی اعم از تلگرام و توییتر و سپس بهرهبرداری از آنهاست. طبق نظریه کاشت، رسانهها میتوانند اعتقادات و باورها را درباره واقعیت اجتماعی پرورش داده و در طولانیمدت، ذهنیت عوام را درباره مسائل مختلف تغییر دهند. اقدامات موصوف عمدتا با گزینش و استفاده از مواضع، اظهارات و اخبار درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی با هدف ارائه بدترین برداشت ممکن برای یک فکر، برنامه، شخص یا محصول انجام میشود.از منظر فعالان رسانه و متخصصان جنگنرم «خلق خبر» و «مغالطه» با «تحریف» همپوشانی دارد. منطبق بر این روش تلفیقی، فعالان جریان نفاق مبتنی بر مطامع سیاسی خود استدلالها یا شواهد ذیل یک خبر یا نظر را تأیید و به موازات آن استدلالها یا شواهد واقعی آن خبر یا نظر را تحریف یا از آن چشمپوشی میکنند. یادآور میشود تاکتیک خلق خبر گاهی نیز با تاکتیک «دستکاری آماری و مبالغه» همراه میشود.در ادامه به اهم محورها و مصادیق منطبق با تاکتیک موصوف اشاره میشود.
برجستهسازی
طبق نظریه برجستهسازی، رسانههای خبری با استفاده از این روش، موضوعاتی را که به عقیده آنها باید مردم اطلاع داشته باشند و به آنها فکر کنند، در معرض دید مخاطبان قرار میدهند. براساس این تاکتیک، بعضی رویدادها یا فعالیتها را پراهمیت و بارز میسازند. تاکتیک برجستهسازی مبتنی بر تغییر جهت ذهنی و برهمریزی نظام اولویتبندی از موضوعهای اساسی است. پایگاههای متعلق به منافقین در فضایمجازی بهطور پیوسته، مشکلات اقتصادی، اجتماعی، محرومیتهای مناطق مرزی و ... را بزرگنمایی و برجسته میکنند. منافقین در نقطه مقابل از تاکتیک «کوچکنمایی برای تقلیل خدمات، پیشرفتهای علمی و توانمندیهای جمهوری اسلامی در عرصههای گوناگون استفاده میکنند. کوچکنمایی، تاکتیکی است که در جهت تضعیف یا ازبینبردن خصوصیات مثبت موضوع مورد نظر به کار گرفته میشود. بدین ترتیب، نکات مطلوب، رقیق و کمرنگ بیان میشود، بهطوریکه هرچه کمتر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد یا اصلا در کانون توجه آنها قرار نگیرد. از سوی دیگر، برای افزایش اثر پیام با تکرار آن سعی میکنند که موضوع را برای مخاطبان زنده نگاه دارند. هدف تاکتیک تکرار، القای مقصودی معین و جاانداختن مفهومی خاص در ذهن مخاطب است. مبتنی بر نظریه فوق، فعالان جریان نفاق درصدد هستند تا ضمن برجستهسازی آرا و نظرات مسعود و مریم رجوی بهعنوان رهبران سازمان، ضمن بهروزرسانی و تقویت قوای ذهنی و عملیاتی اعضا و سمپاتهای قدیمی، عملکرد سازمان را در اذهان عمومی بهویژه نسل جوان که از پیشینه عملکرد جریان نفاق در سالهای نخستین انقلاب بیاطلاع است، تطهیر کرده و اعضا و رهبران سازمان را مبارزان ملی و غمخوار ملت جلوه دهند. در این بین، بهواسطه بازخوانی وقایع تاریخی، جریان نفاق مبارزات منافقین را عامل پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم پهلوی جلوه میدهد.
طنز و فکاهی
از دیگر تاکتیکهای این جریان، استفاده از روشهای طنز و فکاهی است. تمسخر مبانی فکری انقلاب و شخصیتهای اصلی آن همچون امامین انقلاب با تولید محتوا از قبیل طنز بهصورت انیمیشین و کلیپ از قبیل انیمیشینهای «فینیتو» و کلیپهای رسانههای «پیکشادی» از روشهای خاص جریان نفاق است. طنز، کاریکاتور، طرحهای کمیک و ادبیات غیرجدی موهن، ابزاری برای ابراز تلویحی و نرم رویکرد معارضانه به مسائل و رخدادهاست و به منظور افزایش جذب و جلب توجه مخاطب به موضوع و بالا بردن میزان اثرگذاری بر آنها استفاده میشود. به این طریق با ارائه تصاویر اغراق شده و خفیف سازی سوژه، علاوه بر استهزا و عیبجویی از سوژهها، مسائل کلان و مهم را بیاعتبار و اهمیت نشان داده یا حقایق را وارونه جلوه میدهند.منافقین با این روش ضمن قبحزدایی و تمسخر شخصیتها و قوانین موضوعی حاکم بر جامعه با نسبتهای ناروا و کذب، ارزشهای مقدس نظام اسلامی را ارتجاعی و ناکارآمد معرفی میکنند. به نظر میرسد، فعالان جریان نفاق به واسطه استهزای سخنان و تمسخر تصمیمات مسئولان کشوری و لشکری درصدد ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی هستند. بر این اساس عمده هجمهها و طعنهها متوجه امامین انقلاب و حجت الاسلام ابراهیم رئیسی است.
شایعه پراکنی
از دیگر تاکتیکهای منافقین آن است که قسمتهای مهمی از خبر را به دلایل از پیش معین و به شکلی هدفمند برش میدهند تا زمینه را برای پخش شایعه مهیا کنند.حذف عمدی، تلاشی جهت تضعیف طرف متخاصم است. فعالان حامی منافقین با پخش ناقص خبر برآن هستند تا سؤال و ابهام در ذهن مخاطبان ایجاد کنند و با بیجواب گذاشتن ابهامات، فضای شایعه سازی و شایعه پراکنی را فراهم کنند. شایعه در جایی شکل میگیرد که آگاهی از اصل خبر و دسترسی به منبع خبر ممکن نباشد. پراکندن شایعه برای خلق تنش احساسی در میان رسانههای این جریان بسیار شایع است. منافقین با توجه به مسائلی که برای مردم و حاکمیت حائز اهمیت است و در مواقعی که درباره آن موضوع، اخبار موثقی در دسترس نیست از تکنیک شایعهپراکنی استفاده میکنند. ایجاد صفحاتی به زبان عربی در جهت دامن زدن به اعتراضات معیشتی صورت گرفته در عراق و مقصر دانستن ایران در آنها یکی از بارزترین نمونههای این موضوع در ایجاد شایعات است.بنابراین، پایگاههای جریان نفاق با انتشار اخبار جعلی و شایعهپردازی درصددند تا ضمن تشویش افکار عمومی با محوریت پیامدهای نامطلوب بودجه۱۴۰۱ در بعد بیرونی نیز وضعیت منطقه را ناامن جلوه داده و بهواسطه طرح ادعای دستیابی ایران به بمب هستهای، مخاطبان را از احتمال جنگ نظامی بترسانند.
پیشگوییهای مغرضانه
از دیگر تاکتیکهای اتخاذ شده از سوی جریان نفاق، تاکتیک «ارائه پیشگوییهای فاجعهآمیز» است. در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوههای جنگ روانی از جمله کلیگویی، پاره حقیقت گویی و... به ارائه پیشگوییهای مصیبت بار میپردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را به موضوع یا پدیدهای خاص افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش، افکار وی را هدایت کنند. از این تاکتیک، بهویژه در ایام انتخابات استفاده میشود که نمونههای بسیاری از کاربرد این شگرد را در پایگاههای جریان نفاق در انتخابات اخیر ریاست جمهوری میتوان مشاهده کرد. ارائه اخبار و آمارهای آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور و فاجعهآمیز بودن آینده کشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاکتیک جای میگیرد. پیرو رویکرد موصوف، فضاسازی رسانهای و مانور خبری بر پیامدهای نامطلوب مشکلات اقتصادی و معیشتی و نیز القای قریب الوقوع ناآرامیهای اجتماعی با طرح ادعای وقوع براندازی در آینده نزدیک در دستور کار سکوهای انتشار و بازنشر محتوای جریان نفاق قرار گرفته و به نظر میرسد این رویکرد با روند صعودی تداوم یابد.
برچسب زنی
تاکتیک برچسب زنی برای بیاعتمادسازی مردم به رهبران فعلی، ایجاد شکاف و پراکندگی میان طبقههای اجتماعی و از بین بردن روحیه امیدواری مخاطبان استفاده میشود. برچسب ممکن است به شخصیتی حقیقی یا حقوقی، نهادها یا حتی نظامهای سیاسی زده شود. رسانهها در این شیوه، واژگان مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل میکنند و آنها را به افراد یا نهادهای مورد نظر نسبت میدهند. در ذیل تاکتیک برچسب زنی، از تاکتیکهای جانبی «انسانیتزدایی و اهریمنسازی» و «ترور شخصیت» نیز بهره میگیرند. رهبران جریان نفاق، فعالان و سمپاتهای این جریان بهمنظور تطهیرسازی عملکرد سازمان منافقین بهصورت مستمر در پی تخریب چهره رهبر انقلاب، نهادهای حاکمیتی منتسب به معظمله نظیر سپاه پاسداران و نیز مسئولان نظام بهویژه وزرای دولت سیزدهم و حامیان رئیس جمهور هستند تا شاید به این واسطه برای خود آبرویی کسب کنند که البته با توجه به سابقه عملکرد خشن سازمان در مواجهه با منتقدان و مخالفان در این زمینه توفیقاتی زیادی نداشتهاند.
تاکتیکهای رسانهای منافقین در فضایمجازی
«خلقخبر»، «مغالطه»، «تحریف» و شایعهسازی
برچسبزنی برای بیاعتمادسازی مردم به مسئولان
از بین بردن روحیه امیدواری مخاطبان
دستکاری آماری و مبالغه
تطهیر عملکرد سازمان در اذهان عمومی بهویژه نسل جوان
تمسخر مبانی فکری انقلاب و شخصیتهای اصلی
تکرار، القا و جا انداختن مفهومی خاص در ذهن مخاطب
برجستهسازی پیوسته مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محرومیتهای مناطق مرزی
انتشار گسترده شایعات در شبکههای اجتماعی اعم از تلگرام و توییتر
ترسیم تصاویر اغراق شده و خفیف سازی اصول انقلاب
قبحزدایی ، تمسخر شخصیتها و قوانین موضوعی حاکم بر جامعه
ارتجاعی و ناکارآمد نشان دادن ارزشهای مقدس نظام اسلامی
ایجاد صفحاتی به زبان عربی در جهت تخریب چهره ایران در عراق
تشویش افکار عمومی با محوریت پیامدهای نامطلوب بودجه۱۴۰۱
طرح ادعای دستیابی ایران به بمب هستهای
پیشگوییهای مغرضانه بهویژه در ایام انتخابات
کوچکنمایی و تقلیل خدمات، پیشرفتهای علمی و توانمندیهای جمهوری اسلامی
تخریب چهره رهبر انقلاب و نهادهای منتسب به ایشان و دولت سیزدهم
دیدگاه تان را بنویسید