«مثلثآنلاین» گزارش میدهد:
چرا عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای مهم است؟
در اجلاس اخیر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای ایران به طور رسمی به عضویت کامل این پیمان درآمد.
گروه سیاست مثلثآنلاین: جمعه 25 شهریور، در بیستودومین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای که به میزبانی ازبکستان در شهر سمرقند در حال برگزاری شد، به صورت رسمی، عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای توسط رئیسجمهور ازبکستان اعلام شد که با تشویق حاضران همراه بود. اسناد عضویت ایران در سازمان شانگهای نیز در روز نخست به امضای حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه رسید اما چرا عضویت دائم در پیمان شانگهای بسیار مهم است؟
سازمان همکاری شانگهای از دل رقابت قدرتهای بزرگ بر سر منطقه ژئوپلتیک آسـیای مرکـزی پدیدار شد و در تاریخ 26 آوریل 1996 با عنوان «شانگهای 5» در شهر شانگهای چین پایهگذاری شد. در آن جلسه سران کشورهای روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان گرد هم آمدند تا به منظور اعتمادسازی امنیتی در مرزها با یکدیگر مذاکره کنند.
دستور کار اجلاس نیز به توسعه اقدمات اعتمادساز امنیتی در نواحی مرزی محدود میشد، اما در پنجمین نشست سران شانگهای 5 در شهر شانگهای که در ژوئن سال 2001 برگزار شد پنج کشور چین، روسیه، قزاقستان، قیرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان با امضای بیانیهای تشکیل «سازمان همکاری شانگهای» را اعلام کردند.
طبیعتاً باتوجه به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و افغانستان، همکاری و گفتوگوهای نزدیک با تهران را برای این سازمان ایجاب میکرد. همین امر نیز باعث شد تا 4 سال پس از تاسیس رسمی آن، ایران نیز به سادگی به عضویت ناظر در این سازمان در آید.
در سال 2005 چهار کشور از جمله ایران، پاکستان، هند و بلاروس به عضویت ناظر این سازمان در آمدند که طی سالهای پس از آن دو کشور هند و پاکستان توانستند به عضویت دائم ارتقاء یافته و ایران و بلاروس کماکان به عنوان عضو ناظر همکاری خود را با این سازمان ادامه دهند.
تا سال 2015 و امضای رسمی توافق هستهای از سوی ایران و کشورهای 1+5، تحریمهای بینالمللی علیه ایران و به طور ویژه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان مانع اصلی حقوقی پیشروی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مطرح میشد.
این موضوع به طور صریح از طرف مقامات رسمی این سازمان و کشورهای تاثیرگذار نظیر روسیه و چین طرح شده است. در همین حال سیاست تقابلجویانه ایران با غرب نیز که میتوانست بر روند همکاریهای گسترده اقتصادی و سیاسی روسیه و چین با غرب تاثیر بگذارد نیز منطق پیوست شده به این مانع حقوقی بود.
با این حال از جولای 2015 و با رسمی شدن برجام در وین که متعاقب آن تصویب بیانیه 2231 در شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز در بر داشت، به طور رسمی نخستین مانع عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای برداشته شد. به همین منوال، اجرای دقیق تعهدات ایران به مفاد برجام و تعامل نزدیک تهران با مسکو و پکن در روند پس از آن، نوعی اعتماد متقابل میان طرفین به وجود آورد.
از سوی دیگر، به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا از سال 2016 شرایط را در حوزه سیاست بینالملل نیز برای چین و روسیه تغییر داد. روسیه از سال 2014 و با آغاز بحران اوکراین تقابل بیسابقهای را با غرب تجربه کرد که گامهای دیگر آن را میتوان در تحولات اخیر بلاروس، ماجرای الکسی ناوالنی و به خصوص تحرکات نظامی اخیر ملاحظه کرد. چین نیز در همین حال در بحران تایوان، مسائل امنیتی هنگ کنگ، تحرکات آمریکا در دریای چین جنوبی و به ویژه در ماجرای مسلمانان اویغور، روند بیسابقهای از تهاجم غرب را تجربه کرده است.
رویکردهای تهاجمی و بیپروای دونالد ترامپ در آغاز جنگ تجاری با پکن و تهدید مستقیم منافع مسکو که بروز چالشهای جدی در همکاریهای راهبردی این بازیگران به وجود آورد، نگاه این کشورها را به ابعادِ تقابل با غرب تاحدودی تغییر داد. همین امر نیز به عنوان منطقِ سیاسی جدید در شانگهای، میتوانست عضویت ایران را در این سازمان تسهیل کند.
پایانِ مخالفت تاجیکستان
با این حال، بروز اختلافات سیاسی بین ایران و تاجیکستان عاملی بود که حتی پس از رفع موانع فوقالذکر نیز نتوانست عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای را موجب شود. در آخرین تلاش رسمی ایران برای جلب اتفاق نظر کشورهای عضو در این سازمان در سال 2017، تاجیکستان بنا به دلایل مختلف سیاسی و امنیتی، تنها مخالف عضویت ایران بود.
با این حال طی دو سال اخیر که به نظر میرسد روند بازیابی مناسبات تهران و دوشنبه نیز به نتایج ملموسی منتهی شده، نظر تاجیکستان تغییر کرده است.چند ماه پیش نظامالدین زاهدی، سفیر تاجیکستان در تهران در یک کنفرانس مطبوعاتی که به مناسبت ریاست دورهای این کشور بر سازمان همکاری شانگهای برگزار شد، نخستین بار نشانههایی از تغییر دیدگاه تاجیکستان را ارائه داد.
سازمان همکاری شانگهای را از جمله معدود سازمانهایی با ماهیت امنیتی و نظامی میتوان دانست که «حوزه تمدنی آنگلوساکسونی» به آن راه ندارد. درخواست سال 2005 ایالات متحده آمریکا نیز برای عضویت در این سازمان از سوی کشورهای حاضر در این سازمان رد شد.
تاکید بر حفظ و ثبات مرزها و همچنین حاکمیت ملی کشورها نیز از دیگر عناصری است که در مخالفت کامل با سیاست یکجانبهگرایی آمریکا در مورد اشغال کشورها و همچنین حمایت از هرج و مرج سازنده قرار داشته است. سازمان همکاریهای شانگهای شاید یکی از معدود نهادهای بینالمللی است که توانمندی مقاومت در مقابل سیاست یکجانبه آمریکا را داراست. نمونه آن درخواست رسمی از آمریکا برای خروج از پایگاه نظامی در منطقه «دره فراغنه» در کشور ازبکستان در سال 2005 بود.
همچنین در پی رسمی شدن سازمان همکاری شانگهای قرقیزستان نیز خواستار خروج آمریکاییها از «پایگاه هوایی کی2» شد. البته سازمان شانگهای بارها و بارها بر این نکته تاکید کرده است که به دنبال مقابله با منافع هیچ کشوری در دنیا نیست و تنها توسعه همکاریهای چندجانبه برای حفظ امنیت را پی میگیرد با این حال واقعیت این است که محور روسیه و چین به نوعی در حال حرکت به سمت تقابل با آمریکا است.
اتفاقات زیادی سبب این تغییر بنیادین در روابط بینالملل شده اما واقعیت این است که چینش نظام بینالمللی نیز همانند دهه نود میلادی و حتی سالهای 2010 تا 2016 نیست. نمونه این تغییر را میتوان در سند امنیت ملی سال 2017 آمریکا مشاهده کرد که برای اولین بار از چین به عنوان یک تهدید بزرگ علیه این کشور نام برده شده است.
چنین تغییراتی در نحوه نگرش بنیانگذاران پیمان شانگهای نیز تأثیرگذار است. به خصوص این که اعضای این سازمان در حدود یکسوم خشکیهای روی سطح زمین را در اختیار دارند و نزدیک به 42 درصد جمعیت دنیا ساکن کشورهای این سازمان هستند.
در حوزه اقتصاد، اعضای سازمان شانگهای نزدیک به 25 تولید ناخالص ملی دنیا را در اختیار دارند و با گذشت زمان به احتمال زیاد از 5 قدرت اول اقتصادی دنیا دو کشور عضو این سازمان خواهند بود. از بین قدرتهای اتمی نیز چهار قدرت اتمی دنیا یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان عضو این پیمان هستند. همچنین چین و روسیه به عنوان دو عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت نیز ستونهای اصلی پیمان فوق هستند، همین مسئله برای درک اینکه چرا سازمان همکاری شانگهای اهمیتی ورای یک سازمان امنیت منطقهای دارد برای هر ناظری کافی است.
نکته مهم درباره عضویت ایران در پیمان شانگهای باز شدن مسیر جدید همکاریهای امنیتی در قالب یک پیمان امنیت جمعی است. ایران پیش از این نیز درخواست عضویت در شورای همکاری خلیج فارس را نیز داده بود که به دلیل مخالفت کشورهای عربی مورد قبول قرار نگرفته بود. در کنار این، ایران دارای ظرفیتهای گسترده است که میتواند در یک همکاری گسترده با کشورهای عضو پیمان شانگهای مورد استفاده قرار بگیرد. ایران عملاً در مسیر کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق قرار دارد.
در طول سالهای گذشته بسیاری از کشورها تلاش کرده بودند تا به نوعی جایگزین ایران در منطقه غرب آسیا شوند اما همچنان ایران مهمترین کریدور برای عبور از از این منطقه به آسیا محسوب میشود. این به غیر از ظرفیت های مهم ایران در حوزه انرژی محسوب میشود. ایران بر طبق آمارهای موجود، بیشترین ذخایر درجای نفت و گاز جهان را بر روی هم دارد که بهشدت مورد نیاز چین و هند به عنوان دو عضو مهم پیمان شانگهای است.
ایران همچنین پیمانهای راهبردی با چین و همچنین هندوستان دارد. این روابط راهبردی میتواند در کنار همکاریهای امنیتی پیمان شانگهای به عنوان یک مکمل ویژه برای سیاست نگاه به شرق ایران باشد.
وجود سند همکاری 25 ساله ایران و چین نیز همانطور که گفته شد به عنوان مکملی برای این پیمان عمل کند. در کنار این نباید فراموش کرد که ایران مهمترین دشمن تروریسم تکفیری در طول سالهای گذشته بوده است. حمایت ایران از دولتهای ملی در عراق و سوریه نشان داد که تهران تنهاقدرتی است که به دنبال مقابله با افراطگرایی است و این در حالی است که سایر کشورها به دنبال استفاده از گروههای تروریستی به عناوین مختلف بودهاند. باید دید که در آینده ایران و کشورهای عضو این پیمان، چگونه به ساز و کاری برای رسیدن به یک همکاری مشترک خواهند رسید.
دیدگاه تان را بنویسید