آغاز فصل تازه ای از روابط تهران و مسکو
نزدیکی میان دو کشور بیش از پیش، از ماهیت استراتژیک برخوردار است و دستور کار منطقه ای جدید در قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه در آینده اجتناب ناپذیر است. در این زمینه ها احتمال دارد دو کشور در نهایت سازمان دهی مجدد فضای ژئو سیاسی را آغاز کنند. در این میان، مهم است که در نظر داشته باشیم، اتحاد نوظهور دو کشور بر اساس تفکرهای مشترک در مورد نظم جهانی بدون ایجاد ایدئولوژی های دارای اهمیت منطقه ای شروع به ساخته شدن می کند.
در روابط میان مسکو و تهران رنسانس به وجود می آید. برای ایجاد بسترهای قانونی کامل در راستای همکاری و شناسایی اولویت های اصلی در این همکاری، کار زیادی در پیش است. در حال حاضر، نکته اصلی این است که در عمل، فاصله تاریخی میان ظهور فرصت های جدید و اجرای آنها وجود ندارد.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه اعلام کرده که اعمال تحریم های کشورهای غربی علیه روسیه، فرصت های جدیدی را برای شرکت های روسی در راستای ورود به بازارهای ایران، هند، آسیای غربی و آفریقا ایجاد کرده است. او خاطرنشان کرد که برای غلبه بر مشکلات ناشی از تحریم ها، روسیه در حال توسعه روابط نزدیک تر به ویژه، با ایران است.
در حقیقت، تحریم ها هم تهدیدها و هم فرصت های جدیدی را برای توسعه فعال تر روابط تجاری – اقتصادی میان دو کشور به همراه دارد. اما، فقط این نیست. موقعیت تاریخی بی سابقه ای ایجاد شده است. پیشتر، روابط دو کشور با حضور عامل همکاری تجاری – اقتصادی بر مبنای اساس ایدئولوژیکی شکل می گرفت و دلایل داخلی مانع از ایجاد مشارکت در سطح راهبردی می شد. اما، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام یک دوره رهبری در جهان چند قطبی جدید توسط دولت امریکا، روسیه و ایران به طور عینی، خود را در یک ردیف عمومی می یافتند. اما، پس از آن، هر دو طرف نه فقط به نفع همکاری برای ایجاد نظام جهانی عادلانه تر و دموکراتیک تر که امنیت جهانی و منطقه ای را تضمین می کند، صحبت کردند، بلکه تلاش کردند، تمامی پل ها با غرب را خراب نکنند. بنابراین، عناصر بی اعتمادی متقابل در روابط مسکو و تهران باقی ماند.
حافظه دشوار تاریخی نیز کارساز بود. نیروهایی در تهران وجود دارند که هنوز به امکان برقراری گفت و گو با غرب معتقدند و باور دارند که برای ایجاد توازن نیرو میان روسیه و غرب در خاورمیانه بایست مسکو را دور نگه داشت. در این میان، باید اذعان داشت که این نیروها شانس حفظ نفوذ سیاسی خود و ادامه همکاری با غرب را حفظ کرده اند. این نیروها به نوبه خود، امکان حفظ ایران از طریق امضای توافق هسته ای را داشتند. اما، این که چرا این اتفاق نیفتاده و نمی افتد، راز بزرگی است.
نکته دیگر این است که روسیه تحت فشار تحریم های غرب، با قاطعیت بیشتری، به سمت شرق حرکت کرده و همزمان، ایران را به عنوان یک نیروی بالقوه احتمالی مسلط در منطقه به رسمیت شناخته است. روسیه شروع به حمایت مداوم از تهران در موضوعات گوناگونی کرده است و روسای جمهوری دو کشور تماس های شخصی خود را افزایش داده اند. به علاوه این که مسکو و تهران در قالب اتحاد آستانه نیز قرار دارند. سایر موارد نیز زمینه ای برای ایجاد همکاری ایجاد کرده اند.
مسکو این واقعیت را پنهان نمی کند که علاقه مند به اجرای کوریدور حمل و نقلی شمال – جنوب است که اقیانوس هند و دریای بالیتک را به هم متصل کند. از ایجاد مسیری برای کالاهایی سخن در میان است که در ابتدا، از طریق دریا از هند به ایران تحویل داده می شوند، سپس با حمل و نقل زمینی به سواحل دریای خزر می رسند و بعد، از طریق دریای خزر یا از طریق راه آهن و از آذربایجان به روسیه و سواحل بالتیک راه می یابند.
این نشان می دهد که نزدیکی میان دو کشور بیش از پیش، از ماهیت استراتژیک برخوردار است و دستور کار منطقه ای جدید در قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه در آینده اجتناب ناپذیر است. در این زمینه ها احتمال دارد دو کشور در نهایت سازمان دهی مجدد فضای ژئو سیاسی را آغاز کنند. در این میان، مهم است که در نظر داشته باشیم، اتحاد نوظهور دو کشور بر اساس تفکرهای مشترک در مورد نظم جهانی بدون ایجاد ایدئولوژی های دارای اهمیت منطقه ای شروع به ساخته شدن می کند.
مسکو خود را از سیاست لیبرالی غرب دور کرده است و ایران از دگماتیسم های ساخت امت جهانی و صادرات انقلاب اسلامی فاصله می گیرد. عمل گرایی و وابستگی متقابل چیزی است که شروع به تعیین توسعه همکاری روسیه و ایران می کند. این نمونه بسیار منحصر به فرد و نادری است که نه فقط تاکتیک ها، بلکه علایق نیز شروع به همخوانی می کنند. نکته قابل توجه این است که چگونه و بر اساس چه سناریویی، همکاری بیشتری توسعه خواهد یافت، زیرا ایران کشوری با تاریخ غنی و قدیمی است.
در آینده، وضعیت جدید آن به عنوان دولت پیشرو در منطقه تقویت خواهد یافت که در نهایت، احتمال دارد به تعامل خاص با روسیه و یا ظهور تضادهای جدید و تضاد در منافع منجر شود. در این میان، کارشناسان در حال ثبت یک رنسانس در روابط سیاسی و اقتصادی روسیه و ایران هستند و در حقیقت حقایق ملموس بر این امر گواهی می دهند. در حقیقت تا کنون آنها بیشتر در چارچوب محدود تحریم های امریکا درک شده اند.
تلاش برای ترکیب گره پیچیده ای از منافع میان دو کشور تازه آغاز شده، زیرا مجموعه ای از عوامل اصلی موثر بر فضای میان مسکو و تهران شناسایی نشده است. اسناد دو جانبه امضا شده که روند مشخصی را در توسعه وضعیت به سمت درک متقابل و همکاری در تقریبا تمامی زمینه ها مشخص می کند. تاکنون، فقط محتوای عینی روند پیچیده در حال اجرا و از جمله ایجاد مکانیسم های عملی برای حمایت های بانکی و مالی در فعالیت های اقتصادی خارجی را نشان می دهد.
برای ایجاد بسترهای قانونی کامل برای همکاری و شناسایی اولویت های اصلی در این همکاری، کار زیادی در پیش روست. در اینجا، وضعیت تا حدود زیادی، به موقعیت ژئوسیاسی و سود تجاری بستگی دارد. به طور عینی، طرفین در آستانه دستیابی به راه حل های مهم هستند. نکته اصلی این است که نباید فاصله تاریخی زیادی میان ظهور فرصت های جدید و اجرای آنها درعمل به وجود آید.
منبع: دیپلماسی ایرانی
دیدگاه تان را بنویسید