روایت «فارس» از حضور و سخنان «جوان آمریکایی تازه مسلمان» در راهپیمایی ۱۳ آبان تهران
علی سلام که بخش زیادی از عمرش را در جامعه آمریکا گذرانده و از نقشههای غرب برای سلطه بر کشورها آگاه است،گفت : آنها شاید مثلاً به لحاظ مادی چیزهای خوبی داشته باشند، اما اینها کافی نیست. اگر بخواهیم بهکلی زیر بلیت آنها باشیم، همهچیزمان را، غیرت و شرفمان را از دست خواهیم داد.
علی سلام که بخش زیادی از عمرش را در جامعه آمریکا گذرانده و از نقشههای غرب برای سلطه بر کشورها آگاه است،گفت : آنها شاید مثلاً به لحاظ مادی چیزهای خوبی داشته باشند، اما اینها کافی نیست. اگر بخواهیم بهکلی زیر بلیت آنها باشیم، همهچیزمان را، غیرت و شرفمان را از دست خواهیم داد.
جمعیت به طرف محل اقامه نماز جمعه حرکت کرده و محل برگزاری مراسم راهپیمایی خلوت شده. میخواهم محوطه را ترک کنم که قلاب نگاهم روی خانم و آقای جوانی گرفتار میشود. نه فقط چادر عربی آبیرنگ خانم و لباس منقش به طرح چهره سردار حاج قاسم سلیمانی و چفیه و سربند یا زهرای آقا، بلکه مکالمه آنها به زبان انگلیسی هم، این زوج را متمایز کرده است. نزدیکتر میروم و از نام و ملیتشان میپرسم. خانم «کریمی» که بهعنوان مترجم همسرش عمل میکند، ایرانی و همسرش، «علی سلام»، آمریکایی است یا به قول خودش، متولد و بزرگشده سرزمین «شیطان بزرگ». علی که سابقه کار روزنامهنگاری داشته و حالا هم مدیریت وب سایت Basira.press.org را بر عهده دارد، از ۹ سال قبل به دین اسلام مشرف شده، داوطلبانه غرب را ترک و سرزمین جمهوری اسلامی ایران را برای زندگی انتخاب کرده است. حالا من و دختران نوجوانی که در مقابل این زوج جذاب ایستادهایم، کنجکاویم بدانیم علی سلامِ آمریکایی تازه مسلمان در راهپیمایی روز ملی استکبارستیزی ایرانیان چه میکند و چه چیزی از این مراسم و ماهیتش میداند.
علی اما خیلی جلوتر از این حرفهاست. او که خوب فهمیده انسانها برای ایستادن در مقابل دنیای استکبار باید خود را به معیار تشخیص حق از باطل مجهز کنند، قبل از هر چیز، دست میگذارد روی موضوع مهم «بصیرت» و میگوید: «به نظر من اگر دانشآموزان و دانشجویان بصیرت داشته باشند، میتوانند آینده ایران را بسازند. اگر دانشآموزان و دانشجویان بصیرت نداشته باشند، در برخورد با جامعه غرب، توسط دانشجویان غربی مغزشویی میشوند و تفکرات غلط را یاد میگیرند. بصیرت، خیلی نکته مهمی است که با داشتنش، میتوانیم به اسلام خدمت کنیم و با شیاطین مبارزه کنیم. برای مثال، شهید چمران رحمه الله علیه، با اینکه در دانشگاه غرب تحصیل کرد اما آنقدر بصیرت داشت که هیچوقت از مسیر منحرف نشد. اگر او هم مغزشویی میشد، هرگز به مقام شهادت نمیرسید. البته همه چیز غرب، بد نیست. اما اگر ما بصیرت نداشته باشیم، خیلی راحت میتوانیم فریب او را بخوریم و قوه تشخیص خوب از بد را از دست بدهیم. متاسفانه من در طول زندگیام با دانشجویان ایرانی خارج از ایران برخورد داشتهام که ظاهر فوقالعاده متدینی داشتند اما وقتی با آنها صحبت میکردم، میدیدم ۱۸۰ درجه با آن چیزی که نشان میدهند، تفاوت دارند. مثلاً آنها راجع به موضوع رباخواری کاملاً نظرشان مثبت بود و میگفتند: خب که چی؟ شاید اسمش را ربا بگذاریم اما سود گرفتن، یک مقوله جهانی است...! برای من، خیلی ناراحتکننده بود که چنین حرفی را از زبان چنین افرادی بشنوم.»
علی سلام که بخش زیادی از عمرش را در جامعه آمریکا گذرانده و از نقشههای غرب برای سلطه بر کشورها آگاه است، حسابی نسبت به آینده ایران دغدغه دارد. بنابراین خطاب به مردم و دانشجویان ایرانی میگوید: «الگوی جامعه اسلامی، باید عقیده مهدویت باشد که معتقد است امام زمان (عج) تشریف میآورند و فساد را از جهان ریشهکن خواهند کرد. بنابراین وظیفه دانشجویان و دانش آموزان مسلمان ایرانی این است که برای بسترسازی برای ظهور تلاش کنند. امام خامنهای، رهبر ما هم میفرمایند که دانشگاهها اگر مستقل باشند، میتوانند ملت ایران را قوی و دور از فساد نگه دارند. نکته دیگری که ایشان گفتهاند، درباره سند ۲۰۳۰ است که سازمان ملل طراحی کرده است. مردم ما باید هوشیار باشند که این پروژه، یک دام و تله برای ماست که اگر هوشیار نباشیم، بهراحتی فریب خواهیم خورد و با این طرح، تبدیل به سربازان و ارتش غرب خواهیم شد. بنابراین دانشجویانی که در مسیر علمآموزی قدم میگذارند، هم میتوانند ملت و کشورشان را بسازند و هم میتوانند آن را نابود کنند. و مهمترین عنصر تعیینکننده در این مسیر، همان بصیرت است. آنها اگر بصیرت داشته باشند، میتوانند در مقابل استکبار جهانی بایستند و نظام نوینی را خلق کنند که به بشریت نفع برساند و در مقابل نظام فاسد آمریکا بایستد.»
حالا علی در بخش پایانی صحبتهایش، سراغ سئوال ما میرود و میگوید: «مقولهای به نام دیپلماسی آمریکایی وجود ندارد. هیچ لبخند یا دست دادن کذایی از سمت آنها، واقعی نیست. دو حالت دارد؛ یا نوکر آنها هستی یا نیستی. سفارتهای آمریکا در کشورها - مثل همین سفارت که الان به نام لانه جاسوسی معروف است - مراکز جاسوسی هستند برای اینکه اطمینان پیدا کنند که مردم آن کشورها، نوکر آمریکا باقی میمانند. و اگر آن مردم نخواهند نوکر آمریکا باشند، او در امور کشور آنها دخالت میکند و زندگی مردم را مختل میکند. فراموش نکنید ما حتی اگر خودمان را غلام حلقه به گوش آمریکاییها کنیم و فریب خندههای دروغینشان را بخوریم هم، برای آنها کافی نیست و راضی نمیشوند. حتی اگر برده آنها باشیم هم، آنها به ما احترام نمیگذارند و مشکلاتمان حل نمیشود. آنها شاید مثلاً به لحاظ مادی چیزهای خوبی داشته باشند، اما اینها کافی نیست. اگر بخواهیم بهکلی زیر بلیت آنها باشیم، همهچیزمان را، غیرت و شرفمان را از دست خواهیم داد.»
دیدگاه تان را بنویسید