ترورهای کور به سبک منافقین در سال۶۰ یک بستر مهم و مناسب می‌‍‌خواست که چنین شرایطی با یک فراخوان سه روزه از جایی نامعلوم برای ملتهب کردن کشور در سومین نوبت فراهم شد. وقتی اقلیت خشونت‌طلب که دیگر هیچ نسبتی با اعتراضات مردم ندارند راه را در خیابان‌ها بر اکثریت ببندند و با کاسب هراسی، اعتصابات اجباری درست کنند طبیعی است دوباره خط ترور بالا می‌آید و فعال می‌شود و هزینه آن را مردم می‌دهند.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

مجاهدینی شدن فضای مردم‌کشی 

شما اگر کمترین اطلاعی از تاریخ داشته باشید، وضعیت ترورهای خیابانی دهه ۶۰ را می‌دانید که چطور با سوءاستفاده از جنگ جنوب و ناآرامی‌های برآمده از اقدامات تجزیه‌طلبان در غرب کشور از بوکان تا کردستان، به مردم‌کشی روی آوردند و حالا آنچه این روزها در برخی شهرهای ایران می‌گذرد، به نوعی «مجاهدینی کردن» عرصه فعالیت براندازان و تجزیه‌طلبان است، همان‌قدر بی‌رحم، همان‌قدر بی‌هدف و کور.  این جریان فقط خون می‌خواهد، چون خون تنها چیزی است که معارضان مسلح و تجزیه‌طلبان هار شده را سیراب می‌کند.  احتمالا خیلی‌های‌تان فیلم مسلح شدن معارضان در ایذه را در این دو روز گذشته دیده‌اید که چطور وسط شهر اقدام به تیراندازی و شلیک تیر هوایی می‌کنند، یا دیده‌اید که چطور دوربین‌های مداربسته را در این شهر کوچک خوزستانی از کار می‌اندازند تا خط و ربط‌های سازمانی و سیاسی‌شان شناسایی نشود و بعد سراغ رگبار بستن به روی مردم می‌روند. حتما دیده‌اید که چطور صفحه «قیام ایذه» از کشته شدن و به رگبار بستن ماموران هلهله می‌کند اما وقتی متوجه می‌شوند میان کسانی که کشته شدند کودک هم حضور دارد، تمام استوری‌های‌شان را حذف و اصل پیج را هم با ۱۳۰هزار فالوئر از دسترس خارج می‌کنند. البته اسکرین‌شات تمام این اتفاقات و شادی‌شان بعد از عملیات تروریستی ایذه در فضای مجازی موجود است. در این چند روز فیلم‌های خشونت کمتر شبیه ایران است وانگار مستندی از روزهای اول جنگ سوریه را می‌بینید؛ چون متاسفانه آنچه در شهرهای مختلف ایران از ایذه و اصفهان تا بوکان و مشهد اتفاق افتاد، عملا ورود به فاز مردم‌کشی و کودک‌کشی به‌خاطر شکست در فراخوان سه‌روزه و همراهی نکردن مردم با این جریان بود. 

 

تولید نفرت با غنی‌سازی بالا

از همان وقتی که روزهای ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ آبان به اسم فراخوان از ناکجاآباد صادر شد مثل روز روشن بود که این جریان خشونت‌طلب به دنبال خون‌پاشی و ادامه مسیر کشته‌سازی است تا با ورود به فاز مسلحانه و خشونت افسارگسیخته و عریان، پروژه کشته‌سازی را طوری ادامه دهند که بتوانند حاکمیت را مقصر آن جلوه داده و فشار بین‌المللی و به زعم خودشان محاصره خارجی را تنگ‌تر کنند و با تکرار هشتگ‌های شاهچراغ که سعی داشتند آن را هم به گردن حاکمیت بیندازند به تولید نفرت با غنی‌سازی بالا ادامه دهند اما خشونت در میدان به تنهایی کاری از پیش نمی‌برد و همزاد اصلی تروریسم شهری، تروریسم رسانه‌ای است.  در این فضا، به موازات اتفاقات در کف خیابان‌های ایران، تروریسم رسانه‌ای با سرشاخه‌های داخلی و خارجی و همچنین به کمک برخی افراد به اصطلاح سلبریتی و شناخته شده که بعضی از آنها صرفا به دلیل جو ایجاد شده و ضعف ناشی از ناآگاهی رسما پیاده‌نظام این جریان تروریستی شدند وسرویس‌دهی برخط و آنلاین به این جریان ترور، شکل تازه‌ای گرفت. البته مسأله فقط کشتن نبود، شکنجه کردن نیروهای حافظ امنیت از پلیس تا بسیج هم یادآور رفتار وحشیانه میلیشیای دهه ۶۰ است که دوباره برای انتقام‌گیری فعال شدند. نکته مهم اما بازتاب همه این وقایع تروریستی در رسانه‌های فارسی زبان تحت نظارت آفکام در انگلیس است که چون علیه ایران است، ظاهرا ایرادی ندارد. به طوری که رسانه لندنی بی‌بی‌سی و رسانه سعودی اینترنشنال یک فریم از بازتاب این خشونت را هم از دست ندادند؛ چون آرزوی آنها شروع یک جنگ ‌داخلی سیاه در ایران است.  هرچند ایران به لحاظ تاریخی و سیاسی و بافت ملیتی هیچ‌گاه شبیه سوریه، لیبی، سودان یا سایر کشورهایی که با تجزیه فروپاشیدند، نخواهد شد.  مسأله بعدی سطح خشونت بالا و مسلح شدن جریان معارض است؛ همان‌طور که جان بولتون آمریکایی هم همین چند روز پیش از آن خبر داده بود و به تبع آن کشته شدن مردم بی‌گناه در شهرها نتیجه چنین اتفاق شومی بود و دشمن را طوری به طمع انداخت که چهره منفوری مثل نفتالی بنت، نخست‌وزیر قبلی رژیم‌صهیونیستی هم ذوق زده به میدان آمد و به فارسی توییت زد. 

 لزوم پایان مماشات با تروریسم میدانی  و رسانه‌‌ای

رویکردی که به‌وضوح، وجوه تمایز اعتراضات با اقدامات مسلحانه تجزیه‌طلبانه را آشکار می‌کند و فردی مانند یک مقام اسرائیلی رسما از معارضان مسلح حمایت کرد و علنا با توییت فارسی خود نشان داد اسرائیل پشت براندازها قرار دارد، این یک اعتراف مهم در بزنگاه حساس و در لبه یک جنگ داخلی بود که نشان داد چطور رژیم‌های تبهکار و جنایتکار از اسرائیل تا داعش و تروئیکای اروپا و آمریکا در دشمنی با جمهوری اسلامی مشترک‌اند. حالا در چنین مرز شفافی که در ۶۰روز گذشته بی‌سابقه است تکلیف خواص بسیار واضح است.  یعنی آن‌قدر صحنه شفاف شده که هیچ عذری از هیچ فردی قابل پذیرش نیست. اگر رهبری ۱۱مهر از خواص انتظار روشنگری داشتند، حالا دو روز تا پایان آبان مانده و مسئولان باید تکلیف خود را از جریانی که نفتالی بنت هم برای آن هشتگ حمایت می‌زند، مشخص کنند که دقیقا چه نظری دارند، نمی‌توان از پشت میز ریاست برای مدافعان امنیت و مردم بی‌گناه که توسط این تروریست‌ها کشته می‌شوند، فقط سری به تاسف تکان داد و بدون تحلیل و هزینه دادن، صرفا تماشاچی جنگ جهانی علیه ایران بود.  امروز  مطالبه و پرسش اساسی از مسئولان آن است  که  با وجود  تروریسم عریانی که شکل گرفته و تمامی  فازهای  جنگ ترکیبی همه‌جانبه علیه  جمهوری اسلامی، امنیت و  مال و جان  شهروندان به نمایش درآمده، مماشات با تروریسم میدانی و رسانه‌ای کی به پایان می‌‌رسد؟

 خشونت عریان در ۳روز کاری

اعتراض، آشوب، تروریسم عریان. این خلاصه سیر دوماه اخیر است. در این سه روز هر جنایتی که فکرش را بکنید از زنده‌سوزی، بریدن گلو، شکنجه خیابانی، کودک‌کشی، زجرکشی، هتک حرمت و عریان کردن اتفاق افتاد و هزینه کشتن غیرنظامی‌ها هم برای حاکمیت فاکتور کردند. به دنبال این فراخوان سه روزه یعنی سه‌شنبه ۲۴، چهارشنبه ۲۵ و پنجشنبه ۲۶ آبان آماری بالغ بر ۲۲ نفر از نیروهای بسیجی، فراجا و شهروندان عادی به شهادت رسیدند و بر این اساس آمار شهدای اعلامی تاکنون به تفکیک استانی به شرح ذیل است.

استان                            شهر           نفر

خوزستان                       ایذه            هفت نفر

آذربایجان غربی                بوکان        سه نفر

مشهد                                            سه نفر

اصفهان                                         سه نفر

کردستان                       سنندج          دو نفر

سیستان و بلوچستان          سراوان        دو نفر

کردستان                      قروه            یک نفر

شیراز                                          یک نفر

عملیات تروریستی در اصفهان و ایذه با سلاح گرم صورت گرفت و متاسفانه میزان خشونت عریان در دو شهر کردنشین و ایذه خوزستان از سایر شهرها بالاتر بود. در خوزستان علاوه بر کشتن یک کودک ۹ساله و یک مادر ۴۵ساله عناصر وهابی هم به میدان آمدند و با جمله «رافضی را بکش» ویترین سیاسی خود را مشخص کردند.  البته دیروز استاندار خوزستان اعلام کرد تعدادی از عاملان عملیات تروریستی در ایذه در زمان فرار از کشور دستگیر شدند و در حال بازجویی هستند. به هرحال تکرار جنایت شاهچراغ در ایذه و اصفهان به‌صراحت، به معنای ورود معارضان و تجزیه‌طلبان به فاز تروریسم گرم است که نشان می‌دهد چطور پروژه «مردمی کردن اعتصابات» شکست خورده است و به نظر می‌رسد این مرحله از خشونت، آخرین فاز توطئه علیه ایران و در عین حال خطرناک‌ترین مرحله است که می‌تواند پای یک جنگ داخلی را به کشور باز کند.  با  این حال افکار عمومی همچنان مطالبه اصلی  خود از  مسئولان را پایان مماشات و لزوم  برخورد جدی و  بدون اغماض  با تروریست‌‌ها  و  اذناب  داخلی طرح و بیان  می‌‌کنند.

امین صبحی - دبیر گروه سیاسی روزنامه جام جم