چگونه شکست تلخ را به برد شیرین تبدیل کنیم؟
این اولین بار نیست که فوتبال ایران در قطر و در روز نخست یک رقابت، با درد شکستی سنگین همآغوش میشود.
به گزارش "ورزش سه"، سی سال پیش در اوقاتی شبیه به این، تیم ملی فوتبال ایران که برای یک صعود قاطع و آبرومندانه به قطر رفته بود تا دوری خود از جام جهانی را بعد از سه دوره به پایان برساند، در مسابقه اول، شکست بسیار تلخ و غیرمنتظرهای را تجربه کرد؛ آن هم در شرایطی که آن تیم با تدارکی بیسابقه و بدرقه باشکوه عازم دوحه شده بود تا مقابل پنج حریف قدرتمند آسیایی قرار بگیرد.
اولین بازی ایران مقابل کره جنوبی برگزار میشد؛ تیمی که در آن زمان با دو صعود متوالی به دو جام جهانی ۸۶ و ۹۰ و حضور در فینال جام ملتهای آسیا ۱۹۸۸، قدرت اول آسیا به نظر میرسید اما ایران هم به واسطه تاریخ و پیشینه خود، با سری پُرغرور وارد این رقابتها شده بود. با این حال کره جنوبی خیلی زود تکلیف ایران را روشن کرد.
مهدی فنونیزاده در جنگ با هافبکهای کره، او قافیه را به شش حریف میبازد.
البته آنها در این مسابقه آنچنان هم از ایران برتر نبودند اما سه اشتباه عجیب از بهزاد غلامپور، دروازهبان ایران باعث شد تا کره سریع، شکستی باورنکردنی را به ایران تحمیل کند و با سه گل، به روز دوم مسابقات برود.
در آن روز تصمیم عجیب علی پروین در استفاده از کریم باقری به عنوان دفاع چپ، تبدیل به یکی از مورد نقدترین تصمیمهایی شد که او به عنوان سرمربی، در دوره چهارسالهاش برای تیم ملی انجام داد. باقری در پستی که هرگز با آن آشنا نبود، بر خلاف همیشه، بازی ضعیف و بیروحیهای را به نمایش گذاشت تا در نهایت، ایران مقابل کره آبیپوش، با بدترین نتیجه ممکن بازی را به پایان برساند.
در آن روز عجیب، هیچکدام از بازیکنان ایران در سطح خود بازی نکردند اما کره هم آنقدر تیم عجیب و غریبی نبود و مشخص نبود که از نظر روحی، بر تیمی که هفته گذشته در تهران مقابل هامبورگ بازی فوقالعادهای را به نمایش گذاشته بود، چه آمد که چنین بیروحیه و کشان کشان در میدان نمایش میداد.
مصدومیت احمدرضا عابدزاده در مسابقات قبلی بدل به نقطه ضعف ایران در رقابتهای نهایی شد. او نقشی شبیه به بیرانوند را در تیم ایران بازی میکرد.
سی سال بعد از آن مسابقه، فوتبال ایران با یک مربی باتجربه خارجی در حالی در قطر جدید که شرایطی کاملا متفاوت با گذشته دارد و ورزشگاههایش کوچکترین شباهتی به استادیومهای کلاسیک ساده قدیمیاش ندارد، در موقعیتی مشابه قرار گرفته است. ایران مقابل یکی از بهترین تیمهای فوتبال جهان، با نتیجه ۶-۲ مغلوب شده، در حالی که ارائهای به شدت بیبرنامه، ناهماهنگ، ضعیف و البته بیروحیه مقابل حریف خود داشته است.
این از شانس ما بود که انگلیس یکی از بهترین شروعهای خود در ادوار جام جهانی را انجام داد و البته بازیکنان جوان و باتجربه این تیم، طوری بازی کردند که اسمشان به عنوان یکی از مدعیان کسب جام، تیک خورد. آنها در طول مسابقه، کاملا برتر از بازیکنان ایران بودند و از هشت مرتبهای که توپ را روی دروازه سرخپوش خود آوردند، ۶ بار توپ را از خط عبور دادند و شاید اگر میل به هجوم انگلیسیها بیش از آن بود که با ۶ گل فروکش کند، نتیجه بدتری در انتظار فوتبال ایران بود.
مصدومیت علیرضا بیرانوند یکی از بدشانسیهای بزرگ ما در این بازی بود.
شاید از ورزشینویسهای فعال فوتبال ایران، کمتر کسی به خاطر بیاورد که در فردای مسابقه مقابل کره، چه در اردوی ایران گذشت اما در شب مسابقه همه چیز شبیه عزاداری بود؛ سکوت مطلق، شام بیسروصدا و حضور بازیکنان در اتاقها و خوابی که به چشمها نمیآمد.
در اردوی امروز ایران اما احتمالا همه چیز پرسروصداتر دنبال شده، چرا که به هر حال این تیم علاوه بر مسائل فنی، داستانهایی فراتر از مشکلات تاکتیکی هم داشت و بنابراین این مسائل مورد بحث و بررسی و مجادله در فضای شبکههای اجتماعی قرار گرفته و قاعدتا بازیکنان هم در اتاقهایشان که به صورت تکی برایشان در نظر گرفته شده، از این بحثها چشم برنمیداشتند.
جالب اینکه در ۱۹۹۳، وقتی بازیکنان به هتل محل اقامت خود برگشتند، با دسته گلی بزرگ از سوی ایرانیان هواداران تیم ملی (مقیم آمریکا) مواجه شدند؛ با نامهای که آنها را به رقابت و افتخارآفرینی و صعود تشویق کرده بود. چیزی که البته در این دوره از مسابقات، فعلا نصیب تیم ملی ایران نشده؛ اگرچه این بازیکنان شایسته این هستند که دوباره مورد حمایت کامل جمعیت هواداران تیم ملی قرار بگیرند و شاید سرنوشت را عوض کنند.
در آن دوره از مسابقات، ایران بعد از شکست مقابل کره، ژاپن مدعی را ۲-۱ مغلوب کرد و به رقابتها بازگشت و شاید اگر نمایش دروازهبانی بهزاد غلامپور در مسابقات بعدی بهتر از آنچه که انجام میداد بود، ایران به جام جهانی هم صعود میکرد. اگرچه داستانها و مشکلات بسیاری هم وجود داشت.
سی سال بعد، یکی از ششهای ایران در روزی ناموفق مقابل هافبکهای سرحال انگلیس.
این تیم هم میتواند حتی با دو تساوی به دور بعد برود؛ پس باید گرد و غبار شکست را از روی تن پاک کرد و شبیه به لحظهای شد که بازیکنان ایران در مرکز زمین، دور یکدیگر حلقه زدند و همدیگر را به ادامه مبارزه دعوت میکردند.
این لحظهای تاریخی برای فوتبال ما خواهد بود، اگر تیم ملی دوباره اسیر تاکتیکهای نادرست سرمربی و مشکلات ذهنی پیش از بازی انگلیس نشود. ما در قطر ۹۳، به دنبال دومین صعود به جام جهانی بودیم و در قطر ۲۰۲۲ به دنبال اولین صعود به دور دوم مسابقات؛ آن فرصت که از دستمان رفت و حسرتی تاریخی بر دلمان گذاشت، نباید بگذاریم این بار نیز همان اتفاق رخ بدهد. شاید بشود گفت هنوز صعود در کف ماست، حتی اگر شش گل خورده باشیم؛ همانطور که بعد از باخت سه گله مقابل کره، همچنان فرصت بزرگی برای تعبیر آن رویای شیرین داشتیم.
تلاشهای طارمی برای انسجام بیشتر بازیکنان ایران در ورزشگاه خلیفه، بیفایده بود.
دیدگاه تان را بنویسید