پایانمدارا؛ آغاز غنیسازی ۶۰درصد
این نقطه که امروز ایران بر فراز آن ایستاده، جایی است که دشمنان دیگر نباید دست از پا خطا کنند، چراکه غنیسازی ۶۰درصدی در فردو آن هم با ماشینهای پیشرفته IR۶ آغاز شده است. پذیرش این موضوع آنقدر برای آمریکا سخت بود که آنتونیبلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن ابتدا به انکار روی آورد و مدعی شد نمیتواند گزارشها درباره انجام غنیسازی ۶۰درصدی ایران در فردو را تایید کند. درحالی که روز گذشته ایران در واکنش به قطعنامه سیاسی شورای حکام به آژانس بینالمللی انرژی اتمی از افزایش تولید اورانیوم ۶۰ درصدی در فردو، گازدهی به دو آبشار از سانتریفیوژهای نسل IR۲m و IR۴ و همچنین آمادهسازی دو آبشار جدید از همین دو نسل برای گازدهی خبر داد که اتفاق مهمی در چرخه صنعت هستهای کشورمان است.
بعد از قطعنامه ۲۶ آبان شورای حکام آژانس علیه ایران ورق برگشت درحالی که رابطه فنی تهران و آژانس در وین به خوبی کار میکرد؛ اما فاز سیاسی بر فاز فنی غالب گردید و بازی وارد کانال جدیدی شد. ماجرا به همین ۱۷نوامبر بازمیگردد؛ شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز پنجشنبه در وین قطعنامه جدیدی به دلیل آنچه محکومیت «عدم همکاری ایران» با این نهاد مینامید، تصویب کرد که پایه اصلی این قطعنامه هم متن ارائه شده توسط آمریکا و تروئیکای اروپا (انگلیس، فرانسه و آلمان) بود. درحالی که روسیه و چین به پیشنویس این قطعنامه رای مخالف داده بودند اما ۲۶ کشور با آن موافقت و پنج کشور هم رای ممتنع دادند. اما اتفاق مهمی که ایران به آن معترض شده و سبب شد به سمت افزایش غنیسازی در فردو برود، مبنای این اتهام است. صورت مساله به این شکل است که تروئیکا و واشنگتن با پرچمداری آژانس در دومین قطعنامه خود علیه ایران در همین سال میلادی ۲۰۲۲ دوباره ایران را به یک موضوع عجیب متهم کردند که آن هم ادعای عدم پاسخدهی معتبر ایران از لحاظ فنی در مورد آثار اورانیوم یافت شده در سه سایت اعلامنشده است.
ایراد این قطعنامه کجاست؟
صورتبندی بسیار واضح است.شورای حکام درحالی کار را به این مرحله رسانده که ایران شفافترین برنامه صلحآمیز هستهای را در مقایسه با میزان تاسیسات تحت نظارت آژانس در کل جهان دارد. نه فقط این بلکه بیشترین بازرسیهای انجام شده آژانس از فعالیتهای هستهای در ایران صورت گرفته است. بنابراین حداقل انتظار ایران این بود که در واکنش به اقدام مثبت و همکاریهای سازنده ایران با آژانس از اقدامات سیاسی پرهیز شود و اجازه دهند همکاریهای خوب ایران با آژانس که به ویژه متعاقب گفتوگوهای هیأت عالی ایران با مدیرکل آژانس وارد روند جدیدی شده بود، ادامه پیدا کنند. اما رویکردهای سیاسی اروپا و آمریکا نمیخواست چنین تنفسی بهدست بیاید. موضوعی که روز دوشنبه هم ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه به آن اشاره کرد و گفت که ارائه قطعنامه به نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اقدامی بود که با اهداف سیاسی و به منظور افزایش فشار به جمهوری اسلامی ایران در دستور کار آمریکا و سه کشور اروپایی قرار گرفت. وقتی کار به این مرحله رسید، ایران هم در واکنش به این اقدام سیاسی و غیرسازنده، چند اقدام را در گام نخست در دستور کار قرار داد و حتی یکشنبه ۲۹ آبان اجرای آنها با حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مجتمعهای غنیسازی نطنز و فردو انجام شد. بنابراین از جمله اقدامات انجام شده غنیسازی ۶۰درصدی در تأسیسات غنیسازی فردو بود که البته این اقدام در حالی است که غنیسازی ۶۰ درصد در نطنز همچنان ادامه دارد. بر همین اساس هم محمداسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی دیروز سهشنبه، اول آذر ضمن تایید غنیسازی ۶۰درصدی در فردو، پاسخ صدور قطعنامه علیه ایران را اعلام کرد و گفت: در روزهای اخیر شاهد صدور قطعنامه علیه ایران بودیم که این کار با عکسالعمل متقابل ما مواجه شد به طوریکه در روزهای اخیر تولید اورانیوم UF۶ با غنای ۶۰درصد در فردو از سر گرفته شد.
۵ نکته درباره پنجرههای باز دیپلماسی
اما در آن طرف میز چه میگذرد؟ آمریکا با وجود ابزار کردن آژانس و قطعنامه هراسی همچنان نمیخواهد پنجرهدیپلماسی بسته شود چراکه فکت و نشانههای متعددی از جمله ذخایر خوب ایران برای آن موجود است.
۱- آمدن وزیر خارجه عمان به تهران و دیدار با رئیسجمهور و وزیر خارجه یعنی آمریکاییها برای توافق زودرس، بسته پیشنهادی دارند و به نوعی پیک فرستادهاند و عمان را سفیر خود برای اعلام تعجیل در رسیدن به توافق هستهای کردهاند. کما اینکه حسین امیرعبداللهیان هم در همان نشستخبری مشترک با وزیر خارجه عمان گفت که ایران در عین آنکه به حقوق بینالملل و تعهدات بینالمللی خود پایبند خواهد بود، در پاسخ به اقدام غیرسازنده آژانس، اقدام متقابل و موثری انجام خواهد داد. چراکه دو هفته پیش هیأتی متشکل از مقامات وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران به وین سفر کرده و درباره همکاری نیرومندتر ایران و آژانس توافق کردند و دیدار سازندهای را با رافائل گروسی مدیرکل آژانس انجام دادند، ولی به یک باره در راستای تاثیرگذاری بر محیط داخلی و همچنین اعمال فشار حداکثری و در تداوم سیاست به شدت ریاکارانه این روزهای آمریکا، قطعنامهای را علیه ایران روی میز گذاشته و بار دیگر از آژانس سوءاستفاده سیاسی کردند.
۲- آمریکا و اروپا در بیانیهای که بعد از قطعنامه آژانس علیه ایران صادر کردند به صراحت گفتند که پنجره دیپلماسی را نبستهاند و آمریکا بارها در سایه به ایران پیامهایی برای احیای توافق هستهای فرستاد اما در عمل دستش را از روی ماشه تحریم برنداشت و البته تاریخ مصرف چنین سیاستهایی هم گذشته است.مصداق نیاز آمریکا به دیپلماسی را وزیر خارجه کشورمان هم تایید کرد و گفت که ما بهطور مستمر پیامهایمان را با طرف آمریکایی تبادل میکنیم. بنابراین پیام تازه آمریکاییها به تهران در وسط پس زدن مذاکرات به عنوان ژست کاخ سفید، فرامتن مهمی دارد.
۳- دولت بایدن که بعد از اتفاقات اخیر و جنگهیبریدی سنگین علیه کشورمان میخواهد بیشترین آورده را از اتفاقات اخیر برای خود سپردهگذاری کند و همچنان دنبال این است که اتفاقات کف خیابان را برای خود به چک قابل وصول تبدیل کند، هرچند آبی از این رویدادهای خشونتطلب برای آنها گرم نمیشود و اساسا هر امتیاز برآمده از این جنگ رسانهای، خلأ نیاز به توافق را برای واشنگتن پر نمیکند.
۴- یکی از احتمالات پیش رو برای رفتار آینده غرب این است که احتمالا اروپاییها قصد داشته باشند در ماهمارس پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند تا قطعنامههای قبلی علیه ایران بازگردد هرچند با مخالفت چین و روسیه روبهرو میشود اما نکته اصلی اینجاست که آنها نمیخواهند مکانیسم ماشه را هم فعال کنند تا در باز دیپلماسی هستهای در ایران برای همیشه بسته شود و آنها مانند لانه جاسوسیشان در تهران، دستشان از این حوزه هم برای همیشه کوتاه بماند؛ بنابراین با اعلام غنیسازی ۶۰درصد در فردو زمانی برای از دست دادن ندارند و دیگر باید تصمیم سیاسی خود را برای رسیدن به بازگشت به توافق بگیرند.
۵- جمهوری اسلامی ایران در عمل و روی زمین نشان داده چقدر پایبند میز مذاکره، نه برای مذاکره که برای یک توافق خوب، قوی و در سریعترین زمان ممکن است و عملا هرآنچه درباره غیر صلحآمیز بودن این روند گفته میشود، صرفا سیاسی و در پارادایم جنگ جدید ترکیبی است. بنابراین این قطعنامه هم نه خواسته اصلی جبهه غرب برای بنبست دیپلماسی در ایران بلکه استمرار سیاست فشار در کنار پنجره باز دیپلماسی است، چون اگر خاطرتان باشد، در دوره آمانو و بعد از توافق برجام، آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسما پذیرفت که همه فعالیتهای هستهای ایران قبل از ۲۰۰۳ و ۲۰۰۹ به بعد بهطور کامل صلحآمیز بوده و در سایتها چیزی درباره موضوع اختلافی پیدا نکرده و پرونده از نگاه آژانس پاک است اما اکنون آژانس مجددا بحث فعالیتهای احتمال نظامی را در دستور کار قرار داده که بهانه طراحی آن هم دروغ صهیونیستها بوده است؛ از این رو شفاف و واضح است باز نگه داشتن زمینه برای جاسوسی و اخلال در فعالیتهای هستهای ایران پلن اصلی است که یکبار برای همیشه این موضوع باید با آژانس حل و فصل و یکسره شود.
پیشینه یک منازعه فنی
نباید فراموش کنیم که سومین قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از امضای برجام، در حالی چنین حاشیههای دامنهداری را ایجاد کرده که مبنای آن بهجز ادعاهای رژیم صهیونیستی، موضوع معتبر دیگری ندارد. ارائه اطلاعات درباره ذرات اورانیوم در سه مکان مورد ادعایی ارائه اسناد و پاسخهای مورد نیاز، اجازه دسترسی به اماکن و مواد مورد نیاز و اجازه نمونهبرداری از سوی آژانس اتمی ازجمله اقداماتی است که در این قطعنامه، اجرای آن از ایران خواسته شده و حالا ادعاهای تروئیکای اروپاوآمریکا در حالی به سند این قطعنامه تبدیل شده که جمهوری اسلامی به قرینه متقن گزارشهای بازرسان آژانس بیشترین همکاری را با این نهاد بینالمللی داشته است و به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهایاتمی(انپیتی) و عضوی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها از منع شرعی حرکت به سمت سلاح هستهای و در عین حال استفاده مسئولانه و صلحآمیز از انرژیهستهای تاکید کرده است.
امین صبحی - دبیر گروه سیاسی روزنامه جام جم
دیدگاه تان را بنویسید