قتل فجیع زن جوان با تصور خیانت به شوهر
مرد شکاک که همسر جوانش را به ظن خیانت به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده بود محاکمه شد.
مرد شکاک که همسر جوانش را به ظن خیانت به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده بود محاکمه شد.
متهم در ابتدا سعی کرده بود مرگ زن جوان را خودکشی جلوه دهد اما وقتی دچار تناقضگویی شد و پلیس او را سوالپیچ کرد به قتل همسرش اعتراف کرد و جزئیاتی از قتل هولناک را گفت.
دو سال قبل مردی به پلیس گزارش داد همسر ۲۵سالهاش ساناز گم شده است. این مرد مدعی شد از سرنوشت همسرش خبر ندارد و زمانی که او گم شده خودش سر کار بوده است.
شوهر ۳۰ساله ساناز به نام مهرداد که به کلانتری پاکدشت رفته بود به ماموران گفت: همسرم صبح برای خرید از خانه بیرون رفت و من هم مثل همیشه به محل کار رفتم؛ اما هر چه با موبایلش تماس گرفتم کسی پاسخ نداد. نگران او شده بودم اما فکر کردم شاید درگیر بچه شده و دستش بند است و جواب موبایلش را نمیدهد. عصر وقتی به خانه برگشتم متوجه شدم همسرم به خانه نیامده است. نگران او هستم و میترسم بلایی سرش آمده باشد.
دستنوشته مشکوک
در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت مهرداد بار دیگر به پلیس آگاهی رفت و گفت در خانهشان دستنوشتهای پیدا کرده که نشان میدهد همسرش دست به خودکشی زده است و چون همسرش زنی تندخو بوده اطمینان دارد که او خودکشی کرده است و دیگر شکایتی ندارد.
مهرداد گفت: من و همسرم پنج سال است که با هم زندگی میکنیم و هیچ اختلافی نداریم. امروز وقتی خانه را میگشتم با دستخط همسرم روبهرو شدم که در آن نوشته بود قصد دارد خودش را بکشد. همسرم این اواخر کارهایی میکرد که زندگی ما را دگرگون کرده بود، حتماً خودش پشیمان شده و خودکشی کرده است.
ماموران پلیس به بررسی دستنوشته پرداختند اما متوجه شدند دستخط متعلق به ساناز نیست و مرد جوان دروغ میگوید. تناقضگوییهای مهرداد شک پلیس را برانگیخت و او به عنوان متهم بازداشت شد.
اعتراف به قتل
مرد جوان در بازجوییهای بعدی پرده از جنایت خانوادگی برداشت و به قتل همسرش اعتراف کرد.
مهرداد گفت: من و همسرم از همان ابتدای زندگی مشترک با هم مشکل داشتیم. با به دنیا آمدن دخترمان هم اختلاف میان ما شدیدتر شد. همسرم همیشه به من بیتوجه بود و گمان میکردم خیانت میکند و به همین خاطر به من بیتوجه است. چند بار در این زمینه با او صحبت کردم اما با بیاعتنایی پاسخم را میداد. فکر خیانت همسرم رهایم نمیکرد تا اینکه آخرین بار وقتی دختر چهارسالهمان در اتاق خواب بود با همسرم درگیر شدم و در اوج خشم او را خفه کردم. من که ترسیده بودم و نمیدانستم با جسد چهکار کنم، جنازه را در حمام خانه مثله و در هشت کیسه مشکی بزرگ جاساز کردم. سپس جسد مثلهشده را با ماشینم به بیابانهای سمنان بردم و آنجا دفن کردم. در مسیر بودم که ایده دستنوشته و خودکشی به ذهنم رسید.
به دنبال اعترافهای این مرد و بازسازی صحنه جرم برای او کیفرخواست صادر و پرونده جنایت خانوادگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاد شد و او از خود دفاع کرد.
قصاص میخواهیم
در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: نمیخواستم همسرم را بکشم اما رفتارهایش باعث شد عصبانی شوم. مدتی بود به رفتارهای او مشکوک شده بودم. او داشت کارهای اشتباهی انجام میداد. آخرین بار وقتی سر همین موضوع با هم بحث کردیم اشتباهش را گردن نگرفت. به همین خاطر از شدت عصبانیت کنترلم را از دست دادم و او را خفه کردم.
او در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: پشیمان هستم اما میدانم کار از کار گذشته و پشیمانی بیفایده است. شرمنده خانواده همسرم هستم و درخواست بخشش دارم. از آنها خواهش میکنم من را به خاطر دخترم که نوه آنها هم هست ببخشند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
دیدگاه تان را بنویسید