تکمیل جنگ‌ترکیبی با صدور قطعنامه شورای‌حکام

این دومین قطعنامه علیه ایران در سال جاری پس از ماه ژوئن است و دلیل هر دو هم از دید آژانس نبود پاسخ‌دهی معتبر ایران به لحاظ فنی در مورد آثار اورانیوم یافت شده در سه سایت اعلام نشده است. این اقدام آژانس که عملا در راستای اعمال فشار سیاسی آمریکا و تروئیکای اروپا بر ایران صورت گرفت بار دیگر نشان داد این جزیره ضدایرانی تلاش دارد ایران را به عدم همکاری با آژانس متهم کند، چون این اقدام درست در زمانی که ایران مشغول رایزنی با آژانس بود، رقم خورد. اما در برابر این رفتار ضدسیاسی، همان‌طور که ایران در برابر قطعنامه خرداد ماه آژانس اقدام متقابل انجام داد، درخصوص قطعنامه فعلی هم چنین امری را به طرف‌های مقابل اعلام کرد و متناظر با این رفتار، غنی‌سازی ۶۰درصد در فردو آغاز شد. 

ایران درواقع با این اقدام نشان داد که اگر قرار باشد به صورت یکطرفه مسیر توافقات بین‌المللی را برود، قطعا چنین روندی را دنبال نمی‌کند مگر این‌که قدرت متناظر برقرار باشد. حتی اگر مانند قطعنامه جدید شورای حکام، تنها نمادین باشد.همان‌طور که می‌دانید، قطعنامه ضدایرانی اخیر در شورای حکام نه تنها موجب ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت نخواهد شد، بلکه هیچ تاثیری هم بر فضای اقتصادی ایران نخواهد داشت و صرفا جنبه ژست بین‌المللی در برابر اتفاقات دوماه اخیر ایران است و آن‌که در عمل به توافق با ایران نیاز دارد، اروپا و آمریکا هستند؛ همان‌طور که سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم اعلام کرد و گفت اروپا برنامه‌ای برای قطع روابط دیپلماتیک با ایران ندارد و باب گفت‌وگو را باز نگه می‌دارد.یکی دیگر از نکات ادعایی آژانس این بود که آنها همکاری ایران را ناکافی می‌دانستند اما این دلیل آن‌قدر عجیب است که نمی‌تواند متوجه ایران شود، چون همان‌طور که نماینده روسیه هم تاکید کرده بود اقدام ایران در برابر بی‌مسئولیتی اروپا رخ داد، این یعنی اقدامات سیاسی آمریکا و تروئیکای اروپا و خود آژانس، بازی را به این مرحله رسانده‌است. 

از سوی دیگر، اقدامات آژانس یکی از ابزارهای جنگ ترکیبی جبهه غرب علیه ایران است که تلاش دارند از این مسیر، هم بر افکار عمومی مردم ایران تاثیر منفی بگذارند و هم جمهوری اسلامی را وادار به عقب‌نشینی در مذاکرات کنند. کمااین‌که وزیر‌خارجه هم درباره این تکنیک غربی‌ها در نشست خبری خود گفت یکی از نکاتی که در ماه‌های گذشته قدری تاخیر در نقطه پایانی رسیدن به توافق ایجاد کرد، حل مسائل اتهامی آژانس علیه جمهوری اسلامی ایران بود. پیشنهاد طرف آمریکایی در تبادل پیام‌ها این بود که برجام را مورد تأیید قرار بدهیم، ولی مسائل بین ایران و آژانس را در فرصت موسعی در آینده حل‌وفصل کنیم. معنایش این بود که ما پیچ و مهره‌ها و سانتریفیو‌ژها و توان هسته‌ای جدیدی که بر مبنای قانون راهبردی مجلس در کشور ایجاد شده را باز کنیم و به کنار بگذاریم و بعد از این‌که دست‌مان کاملا خالی بود، درخصوص مسائل بین ما و آژانس اقدام کنیم، درحالی که این یکی از خطوط قرمز ما بود.

نکته دیگر درباره قطعنامه هراسی غرب این است که متن قطعنامه آژانس بیش از آن‌که حقوقی و فنی باشد، کاملا سیاسی است، به طوری که آنها مجبور شدند در وسط مذاکرات با ایران، دست به صدور چنین قطعنامه نمایشی‌ای بزنند وگر نه چه دلیلی داشت وقتی مسئولان ایرانی به وین رفته بودند و حتی قرار بود مقامات آژانس به‌زودی راهی تهران شوند، چنین قطعنامه عجولانه‌ای صادر شود؟ آیا این غیراقدام سیاسی است؟ بنابراین در شرایطی که ایران به همکاری خود با آژانس ادامه می‌دهد و میز مذاکره را هم ترک نکرده، اعمال چنین فشارهایی بی‌معناست.آن هم وقتی در حال حاضر در سه موضوع با طرف آمریکایی همچنان تفاوت دیدگاه و اختلاف‌نظر داریم که یکی حل مسائل باقیمانده با آژانس، دیگری مختصات تضمین اقتصادی و سومین موضوع هم عدم تسری تحریم به طرف‌های ثالث است. 

اما نکته پایانی در این زمینه به عنوان یک فرامتن بسیار مهم، نوع تعامل و دایره ارتباط گروسی به عنوان مدیرکل آژانس با رژیم‌صهیونیستی است؛ در تمام چندماه اخیر و حتی قبل از اتفاقات فعلی در ایران، شاهد بودیم چگونه ادعاهای بی‌اساس مقامات صهیونیست برای آژانس حکم چک نقد را دارد؛ روندی که مثال آن برجسته‌سازی ادعاهای واهی افرادی مثل نتانیاهو در برابر ایران بود، اما در عمل روایتگری صهیونیست‌ها و غربی‌ها از برنامه هسته‌ای ایران و اتهاماتی که علیه صنعت هسته‌ای کشورمان وارد کردند از ۲۰سال پیش فعال بوده است و جریانی توسط منافقین و به رهبری صهیونیست‌ها در مسیر سازمان‌های بین‌المللی مانند شورای امنیت و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه صنعت هسته‌ای کشورمان از هیچ سیاسی کاری و کارشکنی دریغ نکردند و حالا هم در بر همان پاشنه می‌چرخد. یعنی از سال ۲۰۰۲ تا همین امروز در نوامبر ۲۰۲۲ اتهامات علیه ایران از سوی اسرائیل مطرح شده و این رژیم، برای آژانس بین‌اللملی انرژی اتمی، حکم مرجع تقلید پیدا کرده است.  با این حال اگر چه این قطعنامه تاثیری بر فضای داخلی ایران ندارد اما تصویب آن حتما به عنوان یک پیشفرض ضدایرانی می‌تواند بر روند همکاری و تعاملات سازنده جمهوری اسلامی ایران و آژانس اثرات منفی بگذارد.

منبع: روزنامه جام جم