فخرهستهای،کابوس رژیمصهیونیستی
یکی از افسران موساد برای اولینبار مقابل دوربین حاضر شد و درباره اینکه چطور شهید فخریزاده ترور شد، گفت که برای ترور فخریزاده به مدت چندین ماه اجزای یک سلاح خودکار به وزن یک تن را در قطعات کوچک و مجزا به داخل ایران قاچاق کردیم. سازمانهای غربی با پوشش بینالمللی که این روزها برای حقوق بشر ایرانی بیانیه محکومیت صادر میکنند، ترور یک دانشمند ایرانی را ندیدند که چطور افسر موساد با افتخار میگوید این دانشمند را ما ترور کردیم و مدتها برای ترورش تجهیزات به ایران قاچاق میکردیم. ظاهرا تمام این سازمانهای حقوقبشری در دنیای وارونه زندگی میکنند. البته این اعتراف افسر موساد یک رویکرد دیگر هم دارد که نشان میدهد شهید فخریزاده چقدر برای صهیونیستها کابوس بوده که برای ترور این دانشمند ایرانی، تجهیزات ترور قاچاق کردند و از سالها پیش بهدنبال ترور او بودند.
هر چند حرکت فناوری، سیاستورزی و عقلانیت در ایران محدود به افراد نیست و مبتنی بر یک خردجمعی است و این چارچوب فکری شهید فخریزاده است که سبب میشود اندیشکدههای عبری و آمریکایی مدام برای آن کرسیهای ایرانشناسی و شیعهشناسی برگزار کنند اما در نهایت ضعف ذاتی رژیم تلآویو در برابر تهران راهی جز ترور برای آنها باقی نمیگذارد، بنابراین گفتمان فخریزادهها و سردار سلیمانیها برای دشمن خیلی خطرناکتر از حضور آنهاست، همانطور که بعد از سوم ژانویه ۲۰۲۰ و ترور حاجقاسم سلیمانی، جمهوری اسلامی یک اپسیلون هم از نگاه مقاومتمحور کوتاه نیامده و تغییری نکرده است.
ترور جعبه سیاه
شهید دکتر محسن فخریزاده یکی از دانشمندان حوزه هستهای کشورمان عصر یک روز پاییزی درست در هفتم آذر دو سال پیش بهدست عوامل تروریستی موساد در اطراف تهران ترور شد. در این عملیات تروریستی که بعد ازظهر روز جمعه در آبسرد دماوند روی داد، شهید فخریزاده و همراهانش هدف قرار گرفتند و در نهایت این دانشمند ایرانی به شهادت رسید.نیویورکتایمز تابستان ۱۴۰۰ در بخشی از گزارش خود درباره جزئیات ترور شهید محسن فخریزاده دانشمند برجسته هستهای کشورمان نوشت که وانت نیسان آبی را کنار جادهای که شهر آبسرد را به بزرگراه اصلی متصل میکرد، پارک کرده بودند. آن نقطه کمی مرتفع بود و میشد از آنجا ماشینهایی را که نزدیک میشوند، دید. زیر برزنت و مصالح ساختمانی که برای استتار و فریب در وانت قرار داده شده بود، روی کف وانت یک سلاح خودکار کالیبر ۷.۶۲میلیمتری قرار داشت. حدود ساعت ۱۳ گروه ضربت سیگنالی دریافت کرد که آقای فخریزاده، همسرش و گروهی از محافظان مسلح او در ماشینهایی که خودروی او را همراهی میکردند، قرار است آبسرد را ترک کنند. عامل ترور که یک تیرانداز ماهر بود، موقعیت خود را تعیین و اسلحه را آماده شلیک و به آرامی ماشه را لمس کرد. گرچه او بههیچوجه در نزدیکی آبسرد نبود. تکتیرانداز هزاران مایل دورتر، در محلی مخفی به صفحه نمایش یک کامپیوتر چشم دوخته بود. تمام گروه ضربت تا آن موقع ایران را ترک کرده بودند.
از پدافند هستهای تا پهپادهای مهاجم
اقدامات شهید فخریزاده در زمینه پدافند هستهای، شناسایی پهپادهای مهاجم و سایر فعالیتهای علمی، او را متفاوت و برجسته کرده بود اما چون این شهید مقاله نمیداد و عکسی هم از او منتشر نمیشد، برای دشمن حکم یک جعبهسیاه داشت ولی اطلاعات درباره فخریزاده را از افراد دیگر میگرفتند. شهید فخریزاده در پروژه تحول صنعت هستهای هم نقش اساسی داشت، از حدود سال ۷۴ جلساتی با حضور اساتید دانشگاههای مختلف ازجمله شهید شهریاری و شهید علیمحمدی و با مدیریت شهید فخریزاده آغاز شد که این پروژه تقریبا سه سال طول کشید و خروجی آن هم تهیه یک نقشه راه اولیه برای توسعه صنعت هستهای ایران بود. این نقشه راه نشان میداد که اگر بخواهیم در صنعت هستهای کار کنیم، نقش دانشگاهها و وزارتخانههای مختلف، جایگاه انرژی اتمی و حوزه دفاعی کشور چیست و قدرت ساخت و تولید چه ابزارآلات صنعتی را داریم.بعد از آن شهید فخریزاده مشخصا از سال ۷۷ به وزارت دفاع مأمور شد و در پروژه تحول صنعت هستهای نقش اساسی داشت اما دشمنان شهید فخریزاده را از همان دهه ۷۰ شناسایی کرده بودند. آنطور که فریدون عباسی، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و از دوستان و همکاران قدیمی این شهید روایت میکند، برای تکمیل اطلاعات درباره او ابتدا اسامی استادان را از روی تابلوهای روی دیوار که اتاق استادان را نشان میداد، نوشته و بهعنوان اطلاعات به سرویسهای خارجی داده بودند که بعدها در سایتهای منافقین بازتاب پیدا کرد؛ چون فقط اسم دو نفر که اتاقشان تابلو نداشت در فهرست نبود؛ نام من (فریدون عباسی) و آقای فخریزاده از اسفند سال ۸۵ جزو فهرست تحریمها بود و حتی در قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل هم مطرح شد که براساس آن قطعنامه تحریم شدیم. همان زمان به ما میگفتند که ترور خواهید شد و برایمان معلوم بود که مبارزه و اعتلای جمهوری اسلامی ایران بهایی دارد که باید بپردازیم.
ترکیب تیم ترور شهید فخریزاده
تقریبا از سال ۸۸ بحث احتمال ترور شهید فخریزاده مطرح بود؛ یعنی همان سالی که سایر دانشمندان هستهای به شهادت رسیدند. به همین دلیل از همان دهه، نیروهای امنیتی محافظت از شهید فخریزاده را برعهده گرفتند تا جایی که او مجبور شد خانهاش را عوض کند و آنطور که دوستان بسیار نزدیک شهید گفتند فخریزاده ۱۲ سال تحتالحفظ بود و محافظ داشت و همین حفاظتها بود که توانست ترورش را به تأخیر بیندازد.البته در سال ۸۷ تیمی ترکیبی از سیا، موساد، MI۶ و منافقین، ترور او را کلید زدند و شروع به جمعآوری اطلاعات بیشتر بهوسیله منافقین و نیروهای ضدانقلابی از داخل کشور کردند.با اینکه سازمان جاسوسی انگلیس در شناسایی دانشمندان هستهای کشورمان نقش اساسی داشت اما هم سیا، هم موساد و هم گروههای ضدانقلاب که در داخل فعالیت میکنند در شناسایی افراد، تشخیص دفاتر آنها و اینکه چه پروژههایی دارند، در چه کلاسهایی درس میدهند و تخصص آنها چیست، همکاری میکردند و پیگیری مداومی داشتند.
ترس سازمان یهود
بنابراین آنچه سبب ترور شهید فخریزاده شد سازوکاری بود که این شهید ایجاد کرده بود و مسألهاش هم فقط دفاع از ایران نبود، چون جمهوری اسلامی همیشه حامی و پشتیبان اصلی جبهه مقاومت است و همین تحرکات، صهیونیستها را بسیار حساس میکند بهطوریکه روی اشخاص با چنین برندهایی کار ویژه انجام میدهند. گرچه این اتمسفر اصلی جمهوری اسلامی در نظم جدید بینالملل است اما دشمن تشخیص داده بود که شهید فخریزاده شاخصههایی دارد که باید حذف فیزیکی شود اما ترور افراد رویکردی است که قطعا کمکی برای به تاخیر افتادن نابودی رژیم صهیونیستی نخواهد کرد.
مریم عاقلی - گروه سیاسی روزنامه جام جم
دیدگاه تان را بنویسید