آخرین تصمیم لاریجانی برای ورود مجدد به انتخابات از زبان باهنر
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با «فردا»: از الان نمیتوان گفت لاریجانی و روحانی برای انتخابات 1404 میآیند یا نه
آقای لاریجانی نیز گرچه کم اظهارنظر انجام می دهد اما درباره موضوعات مهم و مورد توجه جامعه طرح دیدگاه می کند، شما به لحاظ سیاسی خیلی به آقای لاریجانی نزدیک هستید، آیا او برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1404 قصد فعالیت سیاسی دارد؟
باهنر: من و آقای لاریجانی گاه گاهی همدیگر را می بینیم و گپ می زنیم. این طور نیست که آقای لاریجانی کنار کشیده باشد و بگوید «کاری به خیر و شر مملکت ندارم». امثال من و آقای لاریجانی برای ذره ذره ارتقای نظام دل مان می تپد، قصه می خوریم، شاد می شویم. آخرین خبری که دارم و از آقای لاریجانی سئوال کردم، منکر است و می گوید «قصد ورود مجدد به عالم سیاست و انتخابات ندارم» اما در عالم سیاست هیچ کدام از این حرف ها پایدار نیست چون احزاب قدر نداریم، فضای سیاسی 2 تا 3 ماه مانده به زمان انتخابات شکل می گیرد، یک دفعه از دل معادلات، اظهارنظرها و حرکات مختلف فرد جدیدی مطرح و پیروز انتخابات
می شود مثلا آقای خاتمی، آقای احمدی نژاد و آقای روحانی 2 ماه قبل از انتخابات فضایی در عرصه سیاسی شکل گرفت و آنها رئیس جمهور شدند بنابراین از الان نمی توان گفت آقای روحانی می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری 1404 بیاید یا نمی خواهد بیاید؛ آقای لاریجانی قرار است بیاید یا قرار نیست بیاید. الان از هر کس می پرسیم می گوید «خیر ما نیستیم»، شاید هم تا ابد به صحنه انتخابات نیایند اما یکدفعه هم شاید فضایی شکل بگیرد و تصمیم بگیرند که کاندیدا شوند. در مجموع ساحت سیاست در ایران از حالا اصلا قابل پیش بینی نیست.
شما که با آقای لاریجانی گعده و گپ و گفت دارید، هم اکنون نگاهش درباره راهکار برون رفت از مشکلات کشور چیست؟
باهنر: من نمی توانم نظرات ایشان را بگویم.
به نظر شما اقبال به آقای لاریجانی به نسبت سال 1400 که حامی دولت روحانی بود بیشتر شده است؟
باهنر: این مسائل را براساس یک خبر یا دیدگاه یک شخص نمی توان تحلیل کرد. باید درباره این موضوعات بین جامعه و نخبگان نظرسنجی علمی شود تا یک ماکتی از در آن برآید که بازتاب دیدگاه کل کشور باشد.
برخی منتقدان دولت می گویند که اقبال به دولت نسبت به اواسط سال 1400 تغییر کرده و توقع مردم بیشتر بوده است. شما چگونه فکر می کنید؟
باهنر: اصولا مسئولیت اجرایی در کشورما کمتر اتفاق می افتد که رشد محبوبیت ایجاد کند چون مشکلات و گرفتاری ها خیلی زیاد است. البته الان نمی خواهم وارد ارزیابی عملکرد دولت آقای رئیسی شوم، با این وجود معتقدم به طور کلی شاید بتوان ظرف یک سال و نیم گذشته چند نقد یا ضعف را درباره عملکرد دولت بیان کرد اما به ازای آنها می توان به چند اقدام مهم، قدرتمند و تأثیرگذار دولت هم اشاره کرد. بعضی از این کارها دیرتر به ذائقه مردم می نشیند، بعضی هم زودتر می نشیند. مثلا دولت الکترونیک، شفافیت گردش های مالی و بهبود فضای کسب و کار از آرزوهای 15 ساله ما بود که دولت آقای رئیسی گام برداشتن در مسیر تحقق این اهداف را شروع کرد و امکان دارد مردم آثار و برکات این اقدامات را یک سال دیگر حس کنند. از طرف بعضی اصلاحات وقتی انجام می شود پیامدهایی دارد مثلا حذف ارز 4200 تومانی مثل دومینو قیمت اجناس، ارز و طلا را تحت تأثیر قرار دارد که طبعا این مسئله بر نگاه و روحیات مردم اثر می گذارد. حالا فرض می کنیم آقای رئیسی موقعیت اجتماعی سال گذشته را ندارد اما متقابل سئوال می کنم «آیا فکر می کنید سال آینده نیز همین طور خواهد بود یا آنکه چون آثار بعضی از کارهای خوب دولت سیزدهم نمایان می شود بعضی ریزش ها برمی گردد؟ اگر ریزشی در محبوبیت دولت سیزدهم وجود دارد، این ریزش دور چه کسی جمع می شود؟ آیا ملت می گویند خدا دولت قبل را رحمت کند یا به قبل از دولت یازدهم و دوازدهم برمی گردند و این دعا را در حق دولت نهم و دهم می کنند؟» در مجموع نباید براساس فکت های زودگذر تحلیل کلان انجام داد، امام (ره) می فرمود «نقد منصفانه و سازنده و مشفقانه با نقد تخریبی متفاوت است». اگر کسی عالمانه و عادلانه این دولت را نقد کند، دولت باید از این کار استقبال کند.
روی این صحبتم با دولت آقای رئیسی نیست در مجموع معتقدم کسی که رئیس جمهور می شود باید 200 ژنرال قدر، قدرتمند، توانا، مجرب، عالم، خردورز، با تجربه و حکمران خوب-و نه سرباز- در کنارش باشند، نه آنکه تازه بعد از رأی آوری به فکر بیفتد. متأسفانه آقای خاتمی، آقای احمدی نژاد و آقای روحانی بعد از رأی آوری در انتخابات تازه فکر کردند به چه کسی چه مسئولیتی بدهند. نکته دیگر آنکه شاهد بودیم بعضی ها وقتی 20 میلیون در انتخابات ریاست جمهوری رأی آوردند فکر کردند دیگر به اندازه 20 میلیون نفر می فهمند و خردشان بالا رفته است، در حالیکه این طور نیست او همان فرد روز گذشته بود که هنوز چنین رأیی نداشت؛ درباره نمایندگان مجلس نیز چنین وضعیتی وجود دارد.
دوباره یادآور می شوم، اگر چند حزب قدر، جاافتاده و پاسخگو در کشور نداشته باشیم مردم سالاری دینی دچار آسیب و چالش می شود. اگر حزب در کشور نباشد پوپولیسم بر فضای انتخابات حاکم می شود یعنی هر نامزد برای جلب رأی مردم حرف های عجیب و غریب می زند، وعده های عجیب و غریب می دهد، پول های بی حساب و کتاب خرج می کند که این مسئله گرفتاری های زیادی را برای کشور در پی دارد. || منبع: فردا
دیدگاه تان را بنویسید