رهبر انقلاب عقبنشینی کدام دولتها را مثال زدند؟
ماجرای تشکیل پرونده غیابی برای رئیسجمهوری اسلامی ایران به اواخر دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی برمیگردد.
روزنامه جوان نوشت: رهبر معظم انقلاب، در سخنرانی مراسم امسال سالگرد امام خمینی در حرم مطهر ایشان، بر این نکته، خصوصاً خطاب به جوانان تأکید کردند که «دشمنی استکبار با ملّت ایران با عقبنشینیهای موضعی از بین نمیرود. بعضیها اشتباه میکنند، خیال میکنند [اگر]ما در فلان قضیه عقبنشینی کنیم، این موجب میشود که دشمنی امریکا یا دشمنی استکبار جهانی یا صهیونیستها با ما کمتر بشود؛ نه، این خطاست.» ایشان در ادامه، دو مثال در این زمینه زدند: «در یکی از این دولتها، همان کشورهایی که ما در مقابل آنها عقبنشینی کرده بودیم، رئیسجمهور ما را به دادگاه غیابی کشاندند؛ برای رئیسجمهور ایران کیفرخواست در دادگاه صادر کردند. در یکی از آن دولتها که متأسفانه گویا کمک هم به امریکاییها شده بود، ایران را «محور شرارت» نامیدند. اینها به این عقبنشینیها راضی نمیشوند. آنچه آنها میخواهند، این است که ایران را به دوران قبل از انقلاب برگردانند؛ ایران وابسته، ایران بیهویت، ایران چشمدوخته به دست این و آن؛ آنها این را میخواهند. آنها با این عقبنشینیها قانع نمیشوند؛ اشتباه نکنیم.»
ماجرای تشکیل پرونده غیابی برای رئیسجمهوری اسلامی ایران به اواخر دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی و ترور برخی چهرههای ضد ایرانی در رستوران میکونوس در آلمان برمیگردد که در جریان آن، دادستان کل آلمان برای مسئولان ایران و از جمله رئیسجمهور، پروندهای غیابی تشکیل داد و آنها را به دخالت در این واقعه متهم کرد و کیفرخواستی هم در دادگاه صادر شد. روابط ایران و آلمان و بعد روابط ایران با کل اتحادیه اروپا به تیرگی رو نهاد و عملاً عقب نشینیهای قبلی مقابل اروپاییها نتیجه عکس داد.
در ماجرای دوم هم که در دوران دولت محمد خاتمی رخ داد، پس از واقعه ۱۱ سپتامبر (شهریور ۱۳۸۰) و حملات مشکوک به برجهای دوقلوی امریکا، دولت ایران از اولین دولتهایی بود که واقعه را محکوم کرد. انجمن آسیا (Asia Society) مینویسد: «در کمال تعجب، دولت ایران یکی از اولین کشورهای جهان بود که پس از ۱۱ سپتامبر پیام تسلیت به امریکا فرستاد. محمد خاتمی رئیسجمهور وقت ایران این حمله را محکوم کرد و دوران پسا ۱۱سپتامبر را به عنوان فرصتی برای حرکت سیاست خارجی ایران به سمت مسیری مصالحهجویانهتر با امریکا دانست.»
پس از آن هم دولت اصلاحات برای مقابله با گروه تروریستی القاعده که در افغانستان مستقر بود، به ائتلاف مبارزه با تروریسم کمک کرد. خبرگزاری فارس از دیدار دیپلماتهای ایرانی و امریکایی در این زمینه نوشته و از نقشهای که در این دیدار به طرف امریکایی داده شده: «دیپلمات امریکایی میگوید که مذاکرهکننده اصلی ایران نقشهای به او داد که به صورت جزئی، وضعیت نیروهای طالبان را نشان میداد. کراکر که از اشراف اطلاعاتی نیروهای ایران حیرت زده شده بود به طرف ایرانی میگوید که آیا میتوانم از این نقشه یادداشت برداری کنم؟ طرف ایرانی میگوید که تو میتوانی نقشه را داشته باشی. نقشه اطلاعاتی که طرف امریکایی را متحیر کرد، به ادعای کراکر متعلق به نیروی قدس سپاه بود که نماینده دولت ایران به طرف امریکایی داد.».
اما رئیسجمهور امریکا (بوش دوم) پس از بهرهبرداری خود از این قضیه و حمله به افغانستان، در بهمن همان سال ایران را جزو محور شرارت نامید و حتی ایران را تهدید به حمله نظامی هم کرد. بوش پسر در این سخنرانی اظهار داشت که تروریسم منحصر به افغانستان نیست بلکه آنچه او از آن «رژیمهای سرکش» نام برد، همچون بمبهای ساعتی در سراسر جهان پخش شدهاند. رئیسجمهور امریکا سپس نام ایران را در کنار عراق صدام و کرهشمالی قرار داد و این کشورها را محور شرارت در جهان نامید.
در واقع اینجا هم، عقبنشینی و حتی همکاری در قالب یک ائتلاف مانع دشمنیهای امریکا با ایران نشد و حتی آن را تشدید هم کرد!
دیدگاه تان را بنویسید