پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

دنیای اقتصاد نوشت:طی چند ماه گذشته که صحبت از یک توافق ضمنی یا محدود بین ایران و آمریکا با هدف محدودسازی تنش مطرح شد، جای سوال بود که اگر دو طرف در مسیر محدودسازی تنش قرار دارند، پس تحرکات در خلیج‌فارس و تنگه هرمز چرا روند افزایشی پیدا کرده است؟

طی این مدت آمریکا علاوه بر جنگنده‌های F ۱۶، جنگنده‌های F ۳۵ را نیز به منطقه آورده است. بعد از آن نیز اعلام کرد که می‌خواهد برای آنچه آن‌ها تهدید ایران می‌خوانند، کشتی‌های تجاری را به نیرو‌های مسلح تجهیز کند. همزمان با این تحرکات آمریکا، تنش‌ها در منطقه نیز تداوم یافته است؛ اوایل تیرماه بود که آمریکا مدعی تلاش ایران برای توقیف ۲ نفتکش در نزدیکی تنگه هرمز شد؛ هرچند مقامات دفاعی ایران این موضوع را تکذیب کردند.

هشدار غرب به کشتی‌های تجاری

در این بین نیرو‌های دریایی تحت حمایت غرب در خاورمیانه، در یک توصیه جدی در بحبوحه تنش‌ها بین ایران و آمریکا، روز شنبه به کشتی‌هایی که از طریق تنگه استراتژیک هرمز سفر می‌کنند، هشدار دادند که تا حد امکان از آب‌های سرزمینی ایران دور بمانند تا از توقیف در امان باشند. به گزارش اکوایران، بنا بر گزارش آسوشیتدپرس، هشدار مشابهی در اوایل سال‌جاری و پیش از توقیف دو نفتکش توسط ایران در نزدیکی تنگه هرمز، که ۲۰‌درصد نفت جهان از آن عبور می‌کند، به کشتیرانان داده شده بود. در حالی که ایران و ایالات متحده اکنون به توافقی نزدیک شده‌اند که میلیارد‌ها دارایی ایران در کره‌جنوبی را در ازای آزادی پنج ایرانی-آمریکایی بازداشت شده در تهران آزاد می‌کند، این هشدار نشان می‌دهد که تنش‌ها در دریا همچنان قابل‌توجه است. با توجه به این تنش‌ها و تحولات این پرسش برای مخاطب پیش می‌آید که عرصه کاهش تنش چه مواردی را در برمی‌گیرد؟

در اینجا لازم است به این موضوع بپردازیم که امروز با دو واژه جداگانه محدودسازی تنش «de escalation» و تنش‌زدایی «Detente» مواجه هستیم و اگر برخی از افزایش تنش‌ها در منطقه بین ایران و آمریکا در بحبوحه کاهش تنش بین ایران و آمریکا متعجب هستند احتمالا متصور هستند که دو طرف اکنون در حال تنش‌زدایی هستند.

باید توجه داشت که تنش‌زدایی بیشتر روابط ساختاری‌تر و بلندمدت‌تر را مدنظر قرار می‌دهد، اما محدودسازی تنش که امروز در دستورکار تهران و واشنگتن قرار دارد بیشتر جنبه تاکتیکی، موضوعی، موقتی و زودگذر دارد. ایران و آمریکا هنوز در مرحله تنش‌زدایی قرار نگرفته‌اند یعنی اگر از این واژه استفاده کنیم بار معنایی خاص خود را دارد که با واقعیت‌های روابط تهران و واشنگتن کاملا منافات دارد.

آنچه که ایران و آمریکا در ماه‌های اخیر آن را به مرحله آزمون یا عملیاتی گذاشته‌اند، محدودسازی تنش است که برش کوتاهی از روابط خواهد بود. درواقع پیش‌درآمدی خواهد بود برای تنش‌زدایی احتمالی در آینده؛ بنابراین این نوع محدودسازی تنش جنبه موقتی، زودگذر و محدود دارد و مقدمه‌سازی برای فصلی ساختارمندتر است. این در حالی است که برای مخاطب محدودسازی تنش معادل همان تنش‌زدایی است؛ پس عجیب نیست که دچار پارادوکس شود. درواقع در پروسه محدودسازی تنش، طرفین اهرم‌های خود را حفظ و بخشی از اهرم‌های خود را موقتا غیرفعال می‌کنند.

این غیرفعال کردن به منزله از بین بردن اهرم‌ها نیست. به عنوان مثال محدودسازی تنش در حوزه هسته‌ای به این مفهوم نیست که ایران غنی‌سازی نکند؛ غنی‌سازی را ادامه می‌دهد و ذخیره ۶۰ درصدی را نیز تاحدودی نگه می‌دارد؛ یعنی اهرم را حفظ، اما استفاده از آن را محدود می‌کند. همین بحث را در حوزه امنیتی نیز می‌توان تفسیر کرد.

همچنانکه چندی پیش پایگاه خبری المانیتور در تحلیلی به نقل از یک مقام ارشد نظامی آمریکا از کاهش قابل‌توجه حمله گروه‌های نیابتی نزدیک به ایران درمنطقه علیه نیرو‌های آمریکایی خبر داده بود؛ بنابراین اگر مخاطب معنای درستی از محدودسازی تنش داشته باشد و آن را با تنش‌زدایی اشتباه نگیرد، این برداشت پیش نمی‌آید.