پشت پرده ادعای دیپلماسی محرمانه ایران و آمریکا
اخیرا یکی از رسانههای نزدیک به جریان غربگرایی در قالب گفتوگو با فردی به نام کوروش احمدی از دیپلماتهای اسبق، ادعاهایی درباره رابطه تهران و واشنگتن مطرح کرده و مدعی شدهاست «تفاهم نانوشته میان ایران و آمریکا هنوز زنده است»
روزنامه جام جم نوشت : این موضع اساسا خط مورد اقبال رسانههای غربگراست و مطالب مشابهی با این رویکرد از شهریورماه این خط تحلیلی را دنبال کردهاست؛ در این گزارش به بررسی سایهروشن این کارسازی رسانهای توسط جریان تحریف پرداختهایم.
حالا که بعد از طوفان الاقصی، آمریکازدایی ترند شده، جریان تحریف هم به موازات آن در داخل کشور مشغول آمریکاشویی است؛ فرقی هم نمیکند از القای زد و بند پنهان ایران و آمریکا باشد یا رابطه غیرمستقیم و نانوشته مقامات ایرانی با کاخ سفیدیها. هدف یک موضوع روشن است؛ بیاعتبارسازی سیاست استکبارستیزی؛ در واقع این انگاره مهم در رسانههایشان درحال تولید است آن هم به موازات ترند شدن منفوریت آمریکا در جهان و این یعنی جهان کوچک غربگراها هم مشغول کار است. در جنگ کثیف اسرائیل علیه مردم غزه که رژیم به هیچ اصل انسانی و بینالمللی در جنگ قائل نبود و آمریکا با وجود فشار افکار عمومی جهان برای پایان کودککشی در غزه بدون هیچ رتوشی کنار نتانیاهو ایستاد؛ روشنفکر ایرانی تشخیص میدهد اکنون فرصت باب کردن رابطه پنهانی ایران با آمریکاست.
خبرنگار از این دیپلمات که البته دیگر بازنشستهاست، میپرسد فکر میکنید جنگ غزه چه تاثیری بر تلاش ایران و آمریکا برای مدیریت تنش گذاشته (چون) تا پیش از ۷اکتبر دو طرف نقشه راهی ولو نانوشته داشتند که براساس آن در حال حرکت به سمت مدیریت تنش و آمادهسازی فضا برای مذاکرات غیرمستقیم احیای برجام بودند؛ که احمدی اینطور پاسخ میدهد: «تفاهم نانوشته» همچنان برقرار است و همچنان برای مدیریت تنش تلاش میشود. جنگ غزه تاثیراتی که داشته یکی میتواند این باشد که آنطور که مقامات آمریکایی میگویند و شواهد هم گواهی میدهد، از آن شش میلیارد دلاری که از کره به قطر انتقال یافته، هنوز برداشتی نشدهاست و این میتواند حاصل تفاهمی بین قطر و واشنگتن باشد. اما از این بگذریم، در سایر امور شاهد تحمل و خویشتنداری طرفین هستیم. به رغم اتفاقاتی مانند حملاتی به واحدهای آمریکایی در منطقه و دو سه مورد تهدید یا توقیف کشتیها، شاهد عقبگردی که حاکی از فروپاشی تفاهم نانوشته باشد، نیستیم. میدانیم قرار بوده آن تفاهم بسیاری امور از جمله حمله نکردن به واحدهای آمریکایی در منطقه و مشکل ایجاد نکردن برای کشتیرانی بینالمللی و... را شامل شود. احتمالا طرفین تفاهم دارند با توجه به حادثه ۷ اکتبر و بحران غزه، برخی عدولها و نقضها در ارتباط با تفاهم نانوشته قابل درک است و باید تحمل شود و خویشتنداری پیشه شود. البته برداشت من این است تا قبل از بحران جاری، فرض بر این بود تفاهم نانوشته حداقل تا پایان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برقرار خواهدبود و دیگر صحبتی از تلاش برای احیای برجام در میان نبود و هنوز هم نیست. توجه به این نکته هم بسیار قابل تامل است اگر بدانیم یکی از مهمترین اهداف آمریکا از سال۲۰۱۱، تنشزدایی میان تلآویو و پایتختهای عربی حاشیه خلیجفارس، باز کردن پای تلآویو به منطقه و واگذاری مسئولیتها و تعهدات واشنگتن به رژیمصهیونیستی بودهاست. درواقع یکی از مسئولیتهای عمده و مهمی که واشنگتن به تلآویو در خلیجفارس واگذار کرده تقابل با جمهوری اسلامی ایران و همافزایی با منامه و ابوظبی است و در این زمینه میتوان به تقویت همکاریهای نظامی ــ امنیتی رژیمصهیونیستی با بحرین و امارات اشاره کرد. طی دو سال اخیر؛ تلآویو با منامه و ابوظبی در زمینه تقویت سامانههای پهپاد؛ ضد پهپاد؛ موشکی، پدافند، ایجاد پایگاههای جاسوسی برای سرویس موساد درخاک این دو کشور و سایراموراطلاعاتی و ضداطلاعاتی؛ همکاریهای وسیعی را در تقابل با جمهوری اسلامی ایران ترتیب دادهاست. اما نبرد طوفانالاقصی و جنایات بیبدیل این رژیم و حمایت تمام قد آمریکا تا حد زیادی مشروعیت و محبوبیت اسرائیل در جهان را از غرب تا آسیا تنزل داد.
دیدگاه تان را بنویسید