وعده ترامپ برای توافق بزرگتری با ایران
تحلیل صحنه خاورمیانه: رویکرد ترامپ در دوران جدید ریاست جمهوری
رویکرد ترامپ در ارتباط با ایران هنوز محل گمانهزنی است؛ آیا دولت دوم ترامپ به دنبال توافق با تهران خواهد بود یا سیاست فشار حداکثری را دوباره تعریف خواهد کرد؟
کارشناس ارشد خاورمیانه، با استناد به مواضع دونالد ترامپ، اظهار میکند که هنوز نمیتوان درباره نقشه راه رئیسجمهور جدید آمریکا در خصوص خاورمیانه صحبت کرد. شواهد نشان میدهد که او به مانند گذشته بر توافق ابراهیم و عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان تمرکز خواهد کرد، اما واقعیت این است که واشنگتن نمیتواند بدون در نظر گرفتن نقش منطقهای ایران، این توافق را محقق کند. بنابراین، رویکرد ترامپ در ارتباط با ایران هنوز محل گمانهزنی است؛ آیا دولت دوم ترامپ به دنبال توافق با تهران خواهد بود یا سیاست فشار حداکثری را دوباره تعریف خواهد کرد؟
صنم وکیل در یادداشتی که در موسسه مطالعاتی چتم هاوس منتشر کرده، تأکید میکند که با توجه به وضعیت متزلزل ثبات در خاورمیانه، اگر مدیریت درگیریهای منطقه در اولویتهای ایالات متحده قرار نگیرد، متحدان آمریکا ناامید خواهند شد. جنگ اسرائیل در غزه به نقطه عطفی تاریخی رسیده و جبهه جدیدی در لبنان گشوده شده است، که احتمال رویارویی مستقیم میان تهران و تلآویو را افزایش میدهد. در این شرایط، امید میرود که رئیسجمهور جدید ایالات متحده نقش پررنگتری ایفا کند.
رهبران بریتانیا، اروپا و خاورمیانه به هر کسی که در کاخ سفید باشد، چشم دوختهاند تا برای مهار اسرائیل، تعیین سرنوشت منطقه و توقف برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای ایران اقداماتی جدی انجام دهد. وکیل معتقد است که رویکرد منفعلانه ایالات متحده در این زمینه، نتایج منفیای به همراه داشته است.
پیامدهای رویکرد منفعلانه واشنگتن:
تصور اینکه ترامپ مدیریت مناقشه در خاورمیانه را بر مسائل دیگر مانند مهاجرت، اقتصاد و جنگ در اوکراین اولویت دهد، سادهلوحانه است. با این حال، توافق ابراهیم که روابط اسرائیل، امارات و بحرین را عادیسازی کرد، میتواند دوره جدیدی از یکپارچگی در خاورمیانه را امکانپذیر کند.
او به رویکرد روسای جمهوری ایالات متحده در ارتباط با خاورمیانه اشاره کرده و میگوید که از زمان باراک اوباما تلاشها برای کاهش حضور ایالات متحده در عراق و افغانستان آغاز شد. ترامپ و بایدن نیز در دورههای ریاست خود تلاش کردند تا نقش ایالات متحده را در خاورمیانه کمرنگ کنند و مسئولیت ثبات در این منطقه را به متحدان خود واگذار کنند. نکته قابل توجه این است که نه ترامپ و نه بایدن هیچکدام برای رایزنی و توافق با ایران گامی جدی برنداشتند.
رویکرد ترامپ در ارتباط با درگیریهای منطقه نشان میدهد که او نمیخواهد مسیر درگیریها را به طور کامل تغییر دهد. حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل ممکن است واشنگتن را شوکه کرده باشد و موجب شود تا این کشور برای بازتعریف اولویتهای خود اقدام کند. دولت بایدن به عنوان حامی سیاسی و نظامی اسرائیل شناخته میشود، اما نتوانسته در مسیر رویاروییهای خاورمیانه زمینه را برای توافق جهت آتشبس و حفظ کمکهای بشردوستانه هموار کند.
نسخه ترامپ برای خاورمیانه:
ترامپ به این نتیجه رسیده که سیاستهای خاورمیانهای آمریکا، به ویژه در مورد اسرائیل-فلسطین و ایران، نیاز به توجه فوری دارند. او متعهد شده که با هدف کاهش تنش و مدیریت رویاروییها از رویکرد سختگیرانهای پیروی کند. در مورد ایران، ترامپ به صراحت اعلام کرده که سیاست فشار حداکثری را بازتعریف خواهد کرد و خروج از توافق هستهای را گامی مؤثر قلمداد میکند.
مشاوران ترامپ نیز مدعیاند که کمپین فشار حداکثری را گسترش خواهند داد. با این حال، بدون اهداف روشن یا تمایل به مذاکره با تهران، ممکن است این رویکرد به بیثباتیهای بیشتری منجر شود. ترامپ همچنین وعده داده که توافق بزرگتری با ایران به سرانجام خواهد رساند؛ توافقی که بر محور مقاومت و فعالیتهای منطقهای ایران متمرکز باشد.
در نهایت، وکیل تأکید میکند که صلح پایدار میان اسرائیل و فلسطین بدون لحاظ کردن نقش ایران غیرممکن است. او همچنین به این نکته اشاره میکند که هریس در تلاش است تا زمینه را برای رایزنی و تعامل با تهران هموار کند، به ویژه در شرایطی که ادعاهایی در مورد همکاری موشکی و پهپادی ایران و روسیه مطرح شده است.
دیدگاه تان را بنویسید