اندیشکده بیکر( baker institute):
گزارش اطلاعاتی: ایران آماده پذیرایی از رئیسجمهور جدید آمریکا
نشانههایی از تغییر در سیاستهای بازدارندگی ایران پس از روی کار آمدن ترامپ
تهران بهجای تعلل روی گزارهها و پیششرطهای آمریکایی و تروئیکایی در مسیری قدم خواهد برداشت که تضمینکننده ابتکار عملهای خود باشد.
اندیشکده بیکر( baker institute) یکی از موسسات سیاست عمومی آمریکا است که وظیفه تربیت نسل آینده پژوهشگران و مدیران سیاسی ایالات متحده را بر عهده دارد، اخیرا مقالهای در ارتباط با تحریمهای آمریکا علیه ایران و چشمانداز آن در دولت آینده ترامپ منتشر کرده است.
این اندیشکده که تلاش دارد با تحقیقات دقیق درباره موضوعات مهم داخلی و خارجی و تشکیل گفتمان مولد میان روئسای دولتی و خصوصی، تحلیل ارائه کند، تاکید میکند که اقدامات متقابل ایران در تقابل با تشدید تحریمها، میتواند چرخههای تنشزا، از جمله ساخت سلاح هستهای را ایجاد کند که زمان و تمرکز زیادی از ایالات متحده را صرف خود میکند.
لازم به ذکر است که پیش از این برخی مقامات دیپلماتیک کشورمان نیز از تغییر در چشم انداز قدرت بازدارندگی خبر دادهاند، از جمله کمال خرازی مشاور رهبر انقلاب که گفته است وقتی غرب حساسیتهای ایران را در نظر نمیگیرند، دلیلی ندارد ما حساسیتهای آنها را در نظر بگیریم.
مشاور رهبر انقلاب در گفتگو با شبکه المیادین همچنین گفته بود که ایران اگر تهدیدی وجودی بشود، دکترین هستهای خود را تغییر خواهد داد و تأکید کرد که تنها فتوای رهبر انقلاب این موضوع را فعلاً ممنوع کرده است. خرازی همچنین خبر داده بود که ایران توانایی لازم را برای ساخت سلاح داشته و مشکلی از این بابت ندارد.
نکته جالبتوجه آن بود که خرازی، احتمال افزایش برد موشکهای ایران را هم منتفی ندانست و میگوید:
همه به قدرت موشکی ایران اذعان کردهاند. تنها مسئله برد موشکهاست که تابهحال حساسیت غربیها و اروپاییها لحاظ میشد، اما وقتی آنها حساسیتهای ما را لحاظ نمیکنند، دیگر دلیلی ندارد که ما حساسیت آنها را در نظر بگیریم و لذا احتمال اینکه برد موشکی ایران بیشتر بشود، هست.
اما تغییر در سیاست بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران همزمان است با این موضوع که دونالد ترامپ، سال ۲۰۲۵ به دفترش باز میگردد تا با مجموعهای از تحولات در خاورمیانه و خلیج فارس مواجه شود که البته این حوادث تفاوت فاحشی با تحولات نخستین دولتش در سال ۲۰۲۰ دارد.
برخی تحلیلگران اعتقاد دارند که بازگشت ترامپ به کاخ سفید برای دومینبار، نشان میدهد مقامهای آمریکایی به دنبال از سرگیری سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران هستند که سال ۲۰۱۸ پس از خروج آمریکا از برجام اعمال شده بود. البته سیاست زمستان سخت برای ایران خیلی زود شکست خورد زیرا بعد از خروج آمریکا از برجام، بیش از پیش موفقتر عمل کرده و با بازسازی شبکه دور زدن تحریمها به مراتب بیش از قبل نفت فروخته است.
تاثیر سقوط دولت بشار اسد
اندیشکده بیکر در بخش دیگری از گزارش خود به مواجه ایران با ترامپ پس از سقوط اسد پرداخته و نوشته است که با وجود شرایطی که ایران پس از سقوط بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ با آن روبهرو شده و چالشهایی که برای حزب الله در لبنان ایجاد شد، همچنان تهران دست برتر را در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه خواهد داشت تا جایی که پیشبینی میشود که توانایی ایران برای مقابله با تحریمها نیز افزایش یافته است.
بیکر در این باره چنین نوشته است:
شبکههای سایهای واسطهها و سازمانهای پوششی در سراسر جهان، «ناوگان تاریک» ایران را قادر ساخته است که با دور زدن محدودیتها و افزایش قابل توجه فروش و انتقال نفت، عمدتاً به خریداران چینی، فعالیتش را ادامه دهد. اندازه این شبکهها به این معنی است زمینه برای افزایش انطباق و اجرای تحریمهای موجود و همکاری قاطعانهتر با مقامهای سراسر جهان، برای شناسایی تخلفات و بستن حفرهها وجود دارد.
از نگاه محافل آمریکایی واقعیت قدرت بازدارندگی تهران مورد پذیرش قرار گرفته زیرا ایران نشان داده است با مقاومت حداکثری به فشارهای آمریکا پاسخ خواهد داد و تأکید کرده در حال حاضر بهتر از زمان نخستین دولت ترامپ، برای مقابله با تحریمها آمادگی دارد.
بیکر در بخش دیگری از گزارش خود نوشته است:
اقدامات متقابل ایران میتواند چرخههای جدی در بازدارندگی را ایجاد کند که زمان و تمرکز زیادی از ایالات متحده را صرف خود میکند. به نظر میآید تعداد کمی از کنشگران غیراسرائیلی، علاقهمند به جنگ ایالات متحده با ایران هستند. این جنگ میتواند ثبات منطقهای را برهم بزند و سرمایهگذاریهای متنوع اقتصادی موجود را که در شورای همکاری خلیج فارس اولویت دارد، به عقب براند. دولت ترامپ باید هزینههای مشارکت در درگیری شدید با ایران را با دستاوردهای بالقوه این کار و هزینههای بیتوجهی به دیگر منافع ملی آمریکا بسنجد.الگوهای صادرات نفت ایران از نگاه آمریکاییها
بیکر در بخش بعدی گزارش خود روی مسئله شکست آمریکا در مهار ایران دست گذاشته و نوشته است که ایران دور زدن تحریمها را به وسیله تکنیکهای پیچیده توسعهیافته طی دههها، به طور بهینه تمرین کرده است. طبق گزارش کپلر، ایران با وجود تحریمها در سال ۲۰۲۴ به طور میانگین ۱.۳ میلیون بشکه در روز نفت صادر کرد (این رقم در ماه سپتامبر ۲۰۲۲ به ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسید).
برآوردهای دیگر، مانند برآوردهای شرکت ردیابی TankerTracker، با بالاترین قیمت ماهانه بیش از ۲ میلیون بشکه در روز، اندکی بالاتر است. حدود ۹۰ درصد از صادرات نفت خام ایران به چین است ونفت ایران حدود ه١ درصد کل واردات چین را تشکیل میدهد و مابقی بە مقدار بسیار کمتری بە سوریە، ونزوئلا و امارات متحدە عربی صادر شده است. طبق فهرستی که به وسیله اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده منتشر شده است، نفت ایران به وسیله شبکه محرمانه به سراسر جهان منتقل میشود.
بیکر درباره شکست تحریم نفتی ایران نوشته است:
تجزیه و تحلیل بلومبرگ از تصاویر ماهوارهای افزایش زیادی در انتقال کشتی به کشتی در دریای چین جنوبی در چند سال گذشته نشان داد. بیش از ۷۰ درصد کشتیهای نفتکشی که در سال ۲۰۲۴ در سواحل شرقی مالزی مشغول به کار بودند، در کنار کشتی نفتکش دیگر پارک شده بودند. در سال ۲۰۲۰، تصاویر نشان داد تنها پنج درصد کشتیهای بیکار در منطقه، درگیر چنین جفتهای مشکوکی بودند. نفت تحویلشده اغلب بهعنوان نفت خام مالزی (و نه ایران) به مقامهای گمرک چین گزارش میشود. گزارش گمرک از واردات نفت چین از مالزی در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۱.۱ میلیون بشکه در روز بود که دو برابر تولید نفت خام مالزی در سال ۲۰۲۳ (۵۰۸ هزار بشکه در روز) بود. در برخی موارد از «دبی شمالی» به عنوان کد ایران در اسناد مربوط به اینگونه محمولهها استفاده شده است.
نشانههایی از تغییر در سیاستهای بازدارندگی ایران پس از روی کار آمدن ترامپ/ تحلیل یک گزارش اطلاعاتی: ایران آماده پذیرایی از رئیسجمهور جدید آمریکا است!
نکته مهم در گزاش بیکر آن است که تحریم ثانویه علیه ایران به صورت کامل ناکارآمد شده و بیانیههای رسمی دولت چین تجارت با ایران نشان میدهد که طرفین خود را «دوست روزهای سخت» توصیف کردهاند. از سویی هیچ نهاد واحدی (چه در سطح بینالمللی و چه در ایالات متحده) برای هماهنگی ردیابی و نظارت امکان دخالت نداشته که این به معنای شکست کامل آمریکا است تا جایی که این موضوع به شکافهایی در نظارت میان مقامهای دولت ایالات متحده، شرکتهای کشتیرانی و شرکتهای بیمه منجر شده است.
بیکر روی این موضوع تاکید دارد که آمریکا برای اعمال تحریمهای اضافی به منظور موفقیت هرگونه افزایش بیشتر تحریمها یا اعمال اقدامات اضافی علیه ایران، به حمایت منطقهای و بینالمللی نیاز دارد. تلاشهای هماهنگ مشابهی میان سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲، همراه با وعده باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا مبنی بر لغو تحریمها و اذعان به حق ایران برای غنیسازی اورانیوم، فشار داخلی را بر جمهوری اسلامی به نفع توافق ایجاد کرد و محاسبات تهران را قبل از برجام تغییر داد.
نتیجهگیری:
ایران برای بازگشت ترامپ که ماهیت تجاری و رویکرد معاملاتیاش در فرآیند سیاستگذاری به خوبی شناخته و در تصمیمسازی «ارزشگذاری» شده است، آماده است.
از سویی در غیاب تغییر عمده در راهبرد ایالات متحده در قبال ایران - حرکت به سمت گفتوگوی مستقیم یا جنگ آشکار - به نظر میآید گزینههای دولت ترامپ مشابه گزینههایی است که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا با آن مواجه شد.
بیشک در روزهای آینده شاهد آن خواهیم بود که آمریکا برای مهار ایران و جلوگیری از اقدامات بازدارنده هیبریدی (توسعه هماهنگ موشکی و اتمی) پیامیهایی ارسال خواهد کرد که بیانگر یک مدل مشترک (در قالب احیای برجام، انعقاد توافق ثانویه یا تفاهم غیر اعلامی) خواهد بود، اما تجربه نشان داده است که این بسته جدید مانند تمامی پیامهای پیشین بازهم توخالی خواهد بود.
به همین دلیل تهران بهجای تعلل روی گزارهها و پیششرطهای آمریکایی و تروئیکایی در مسیری قدم خواهد برداشت که تضمینکننده ابتکار عملهای خود باشد. پیامهای ویژه ارسالی از سوی ایران در روزهای اخیر مخاطب خاص دارد./مشرق نیوز
دیدگاه تان را بنویسید