ابراهیم رزاقی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی بر ابن باور است که امیدی به ایالات متحده و تغییر مواضع ترامپ در رابطه با شکستن تحریم ها علیه ایران وجود ندارد، آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا. چون قطعا ترامپ به دنبال بازی سیاسی با تهران در بستر شیوع کرونا است.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

در بستر تداوم شیوع کرونا و تبعات منفی آن بر اقتصاد کشور بسیاری از کارشناسان و ناظران امر معتقدند که سال پیش رو، هم از لحاظ اقتصادی و معیشتی و هم از نظر سلامت و بهداشتی، سالی توام با مشکلات حاد برای جامعه و مسئولین خواهد بود. خصوصا که ایران بر خلاف اکثر کشورها درگیر با کرونا با چالش مضاعفی به نام  تحریم های آمریکا نیز دست و پنجه نرم می کند. حال در این وضعیت، جنگ نفتی بین عربستان سعودی و روسیه نیز به سقوط شدید بهای نفت و افت درآمدهای دولت نیز انجامیده است. در سایه این نکات سوالی که مطرح می شود این است که اقتصاد کشور در سال پیش رو و در مواجهه با این مشکلات چه اقتضائاتی پیدا خواهد کرد؟ آیا به باور برخی ایران با ورشکستگی عمومی در امر اقتصاد مواجه خواهد شد؟ راهکار دولت برای عبور از این بحران چه خواهد بود؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات را در گفت و گویی با ابراهیم رزاقی، استاد دانشگاه و اقتصاددان پی گرفته است که در ادامه می خوانید:   

در کنار انبوهی از مشکلات و چالش های اقتصادی و معیشتی برای دولت در سال پیش رو، اکنون مهمترین مسئله به تاثیرات مخرب و تبعات سوء ناشی از تداوم شیوع کرونا بر اقتصاد کشور باز می‌گردد، اما در این میان شاهد یک تناقض و دوگانگی هستیم؛ در سالی که سال جهش تولید نام گذاری شده است و قطعاً برای تحقق این شعار به خصوص در دوران تحریم های امریکا، کاهش شدید بهای نفت که به کمبود درآمدهای حاصل از این مسیر می انجامد و نیز عدم تحقق درآمدهای مالیاتی به واسطه تعطیلی و رکود در سایه تعطیلی فعالیت‌های اقتصادی، تولیدی و کسب و کارها بی از گذشته در دستور کار قرار گیرد، اما اقدام و دستور دولت برای بازگشایی بانک‌ها، ادارات و فعالیت‌های تولیدی و اقتصادی با هجمه های گسترده سیاسی مستقیم یا غیر مستقیم از رئیس قوه قضائیه گرفته تا برخی از نمایندگان مجلس دهم و حتی مجلس یازدهم، عده ای از شخصیت ها و جریانات سیاسی مواجه شده است دال بر اینکه اساساً دولت هیچ گونه توجهی به رعایت اصول بهداشتی مقابله با کرونا و تداوم تعطیلی مشاغل و قرنطینه خانگی ندارد، در صورتی که اگر دولت به سمت تداوم تدابیر مقابله با کرونا پیش رود از آن سو متهم به کم کاری در حوزه اقتصادی و تعمد در عدم تحقق شعار است. به واقع دولت در دوراهی بین حفظ اصول بهداشتی و تلاش برای نجات جان مردم در مقابله با کرونا و یا تلاش برای از سرگیری فعالیت ها در حوزه اقتصادی، تولیدی و کسب و کارها باید کدام یک را در اولویت قرار دهد؟

در پاسخ به سوال مهم شما چند نکته مهم را باید در کنار هم قرار داد تا به یک نتیجه درست رسید؛ نکته اول سال ناظر بر این واقعیت است که مسئله اصلی حسن روحانی اکنون به بی اعتمادی و ناامیدی جامعه از دولت باز می گردد و به همین واسطه مردم تمایلی برای همکاری با پیشنهادهای دولت به صورت جدی ندارد. همین مسئله سبب شده است تا هم تصمیمات و سیاست های دولت برای اعمال راهکارهای مقابله با ویروس کرونا از قیبل پیگیری فاصله گذاری اجتماعی، قرنطینه خانگی و عدم تردد بین شهری به طور کامل از سوی مردم اجرایی نشود و هم دستور دولت برای بازگشایی بانک ها، ادارات و از سرگیری فعالیت های تولیدی و برخی از کسب و کارها و مشاغل با انتقادات و سوالات ریز و درشت مواجه شود. نکته مهم دیگر بر این واقعیت تاکید دارد که عملکرد اقتصادی دولت دوازدهم، به خصوص بعد از ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ و خروج دونالد ترامپ از برجام به گونه‌ای بود که اقتصاد و معیشت کشور در طول دو سال گذشته به یک نقطع شکننده و حتی فلج‌کننده رسیده است. عملکرد و کارنامه اقتصادی دولت در این دو سال به قدری سیاه و ناامیدکننده بوده که اکنون خود دولت به واسطه چشم‌انداز، نه چندان روشن به اقتصاد کشور در سال پیش رو به واسطه همین عملکرد ضعیفش متصور است، سعی دارد هرچه زودتر دست به بازگشایی بانک ها، ادارات و از سرگیری فعالیت‌های اقتصادی و کسب و کارها بزند تا شرایط بغرنج تر نشود که به تبع آن حجم انتقادات از عملکرد دوت در دوسال پایانی عمرش بیشتر و بیشتر شود. در صورتی که اگر دولت عملکرد قابل قبولی در این دو سال گذشته از خود ارائه می کرد اکنون میزان نگرانی‌های مسئولیت، احاد مردم و برخی از خواص در رابطه با آینده اقتصادی و معیشتی کشور در سال جاری به اینجا کشیده نمی‌شد که هرگونه عملکرد و اقدام دولت با انتقادات ریز و درشت روبه رو شود. 

نکته مهمتری که در این میان باید به آن اشاره کرد این است که مشکل دیگر دولت به خصوص در دو سال اخیر به عدم مدیریت صحیح شرایط باز می‌گردد. این عدم مدیریت تنها خاص و محدود به حوزه اقتصادی و معیشتی نمی شود، بلکه این عدم مدیریت از حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام گرفته تا عدم مدیریت در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی را هم شامل می‌شود. لذا اگر بتوانیم یک مدیریت صحیح را در دستور کار قرار دهیم، می‌توانیم شرایط را به نحوی مناسب مدیریت کنیم. چراکه دستور برای بازگشایی ادارات، بانک‌ها و از سرگیری فعالیت های اقتصادی و تلاش برای رونق کسب و کار لزوماً به معنای نادیده گرفتن سلامت جامعه و عدم رعایت اصول مقابل اصول بهداشتی مقابله با کرونا و نادیده گرفتن قرنطینه نیست. به عبارت دیگر ما می‌توانیم با یک برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح و با در نظر گرفتن واقعیات بهداشتی و سلامت جامعه و نیز اقتضائات اقتصادی و معیشتی به جایی برسیم که یک موازنه دقیق بین بهبود شرایط اقتصادی و مدیریت بحران کرونا را در دستور کار قرار دهیم. هر چند که رسیدن به این نقطه مستلزم یک برنامه‌ریزی دقیق و عملیاتی مدیریتی صحیح، مبتنی بر واقعیات و صد البته بدون شعارزدگی به منظور ایجاد توازن بین سلامت مردم و رونق اقتصادی است و کار ساده ای نیست و چون برنامه ریزی و مدیریت صحیح شرایط نیاز به همفکری، همراهی، همسویی و حمایت تمام مسئولین دولتی و غیردولتی دارد باید در این راه از تمام ظرفیت های دانشگاهی، مردمی، دولتی و حاکمیتی استفاده کرد. متأسفانه واقعیتی که در روزهای اخیر بسیار به چشم می آید نکته ای است که شما به آن اشاره داشتید و آن هم این این است که بسیاری از آقایان و کارشناسان تنها وظیفه نقد و انتقاد را از عملکرد دولت به خوبی پیاده می‌کنند، اما در حوزه تعریف و تبیین راهکار نمی توانند هیچ گونه برنامه ای را از خود ارائه کنند. قطعاً ما برای عبور از این شرایط نیاز به همراهی و همفکری همه مسئولین و کارشناسان نیاز داریم تا به یک برنامه ریزی دقیق با کمترین خطا برسیم. چون واقعیت انکارناپذیر آن است که ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای درگیر ویروس کرونا در یک وضعیت حساسی قرار دارد که برای مدیریت این وضعیت حساس و جلوگیری از رسیدن به یک بحران بهداشتی و اقتصادی باید از تمام ظرفیت های کشور از حوزه اقتصادی و تجاری گرفته تا حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دیپلماتیک و حتی امنیتی استفاده کرد.

به تلاش برای جلوگیری از وقوع بحران اقتصادی و بهداشتی در کشور اشاره داشتید، اما بسیاری از اقتصاددانان پا را فراتر از وقوع بحران در کشور گذاشته و معتقدند با توجه شرایط معیشتی کشور در سال پیش رو به واسطه انبوهی از مشکلات ما با ورشکستگی عمومی در کشور مواجه خواهیم بود. چرا که از سو سقوط شدید بهای نفت به واسطه جنگ قیمت میان روسیه و عربستان که باعث شده بهای نفت سنگین ایران به بشکه ای حدود ۱۴ دلار برسد شرایط را به جایی رسانده است که دولت برای تحقق درآمدهای حاصل از فروش نفت خام که در بودجه امسال روی فروش روزانه یک میلیون بشکه با بهای ۵۰ دلار حساب باز کرده بود باید بیش از ۳ میلیون بشکه در روز به فروش برساند، آن هم در شرایطی که اکنون صنعت نفت کشور با تحریم های گسترده و تقریباً بی‌سابقه ایالات متحده آمریکا مواجه است و همین تحریم ها موجب شده است که فروش نفت خام ایران در روز به عددی بسیار کمتر از آنچه در گذشته بود، کاهش پیدا کند. اینها علاوه بر آن است که ما شاهد رکود و تعطیلی چند هفته ای کسب و کارهای خُرد، مشاغل خدماتی به واسطه تعطیلی در سایه شیوع کرونا هستیم که می‌تواند تاثیرات مخرب جدی بر وضعیت اقتصادی کشور در سال پیش رو بگذارد. خصوصا که همین مسئله سبب شده است اکنون تردیدهای جدی برای تحقق درآمدهای مالیاتی مد نظر دولت در بودجه امسال شکل گیرد که کسری بودجه شدیدی را برای امسال، هم به دلیل احتمال عدم تحقق درآمدهای حاصل از فروش نفت خام و هم  عدم وصول درآمدهای مالیاتی به وجود خواهد آورد. از نگاه شما آیا اقتصاد کشور در سایه این چالش ها و آن گونه که برخی معتقدند به مرز ورشکستگی عمومی خواهد رسید؟ آیا "ایران پساکرونا" یک ایران به شدت درگیر با روکود تورمی جدی و ایرانی ورشکسته خواهد بود؟

نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد این است که متاسفانه زمانی که نامگذاری سال از طرف مقام معظم رهبری صورت می گیرد تنها مسئله برخوردهای ظاهری با برگزاری کنفرانس ها، جلسات و نظایر آن در دستور کار مسئولین قرار می گیرد. به عبارت دیگر مسئولین، نمایندگان مجلس و دیگر شخصیت ها و جریانات سیاسی در کشور تنها ژست حمایت از شعار سال را در دستور کار قرار می‌دهند، اما در مقام عمل، نه سه قوه و نه دیگر نهادها هیچ تلاشی برای عملیاتی کردن این شعار را به دلایل مختلف از خود نشان نمی دهند، به خصوص دولت که اساساً اقتصاد و معیشت کشور را از همان روزهای اول به دیپلماسی و نگاه خارج از مرزهای کشور گره زد. یقیناً عدم تحقق شعارهای سال به خصوص شعارهای حوزه اقتصادی و معیشتی که با در نظر گرفتن اقتضائات، حساسیت ها و الزامات کشور تعیین می شود، شرایط را به جایی می رساند که ما وضعیت کشور را به خصوص در حوزه اقتصادی در نقطه نگران کننده می بینیم. در صورتی که اگر این شعارها، نه به صورت صددرصدی، بلکه اکثر آن محقق می شد، قطعا اکنون برخی مسئله ورشکستگی عمومی را برای کشور در سال پیش رو مطرح نمی کردند. هر چند که من معتقدم حتی با وجود وضعیت کنونی اساساً مطرح کردن ورشکستگی عمومی از جانب برخی از اشخاص، کارشناسان و اقتصاددانان تنها در راستای سیاه‌نمایی وضعیت اقتصادی کشور و افزایش نگرانی عمومی جامعه در دستور کار است. در صورتی که مطمئناً توان، ظرفیت و پتانسیل اقتصادی کشور به گونه ای است که می تواند از پس چالش ها و مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور که اتفاقا چالش ها و مشکلاتی چند بعدی است بر آید. نکته مهم دیگری که در این میان نباید فراموش کرد این است که باید توجه کرد ما در چه شرایطی و با چه رویکردها و اقتضائات وارد سال جاری شده ایم. به عبارت دقیق تر باید عنوان کرد که باید در ابتدا به طور دقیق آثار و تبعات اقتصادی و معیشتی سال 98 را چه آثار مثبت و چه آثار منفی را بر سال پیش رو تحلیل کرد تا به اندازهای نسبت به چشم انداز سال 99 در حوزه اقتصادی و معیشتی واقف شد. متاسفانه در این راستا سال 98، سال خوبی برای عملکرد دولت در حوزه های مختلف و علی الخصوص بحث اقتصاد و معیشت نبود. مضافا این که برخی اتفاقات پیش بینی نشده مانند هزینه های ناشی از بازسازی سیل، زلزله و دیگر حوادث هم سبب شد تا دولت با بار اضافی در حوزه هزینه کرد روبه رو شود که دامنه آن قطعا با شیب بیشتر در سال جاری خودنمایی می کند. 

لذا در سال 99 ما ضمن مواجهه با کسری بودجه ناشی از عدم تحقق درآمدهای حاصل از فروش نفت خام و مالیات باید با چالش تبعات منفی کرونا بر اقتصاد کشور هم مقابله جدی داشته باشیم، آن هم در شرایطی که مسئله جهش تولید نیز مطرح است. با این اوصاف ما باید در یک مدیریت پلکانی و اولویت بندی، ابتدا به ساکن چالش مدیریت تبعات منفی ناشی از کرونا را بر اقتصادی در دستور کار قرار دهیم و بعد به سمت حل دیگر مشکلات گام برداریم. چون اکنون سایه سنگین تداوم شیوع کرونا بر دیگر مسائل ارجحیت دارد. چون واقعیت آن است که ذیل گفته شما، نه "ایران پساکرونا"، بلکه "جهان پساکرونا" درگیر چالش های اقتصاد خواهد بود. از این رو همان گونه که می دانید سال 2020، سال رکود اقتصاد جهان است. پس باید اولویت، مدیریت این شرایط در داخل کشور باشد خصوصا که ایران با شرایط و چالش مضاعف تری نسبت به دیگر کشورها در حوزه تحریمی نیز مواجه است. لذا به هر میزان ما در این حوزه موفق عمل کنیم یقینا چیزی به نام ورشکستگی عمومی دامن اقتصاد را در سال 99 نمی گیرد. در همین رابطه و برخلاف پیش بینی ها و ارقامی که برای رشد اقتصاد منفی در سال 98 مطرح می شد، در نهایت طبق آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار رشد اقتصادی با یک تغییر جهت به سمت مثبت حرکت کرد. این روند با یک  مدیریت صحیحی می تواند در سال جاری تکرار شود. 

در این میان نیز تلاش های جدی دیپلماتیک از سوی دولت و مجلس برای شکسته شدن فضای تحریم های آمریکا طی چند هفته اخیر در دستور کار بوده که تا کنون نتیجه ملموسی در پی نداشته و حتی در مقابل کاخ سفید تحریم های جدیدی را در دستور کار قرار داده است. با این وصف تا چه اندازه به راهگشا بودن این تلاش ها امید داردید؟

امیدی به ایالات متحده و تغییر مواضع ترامپ وجود ندارد، آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا. چون قطعا ترامپ به دنبال بازی سیاسی با تهران در بستر شیوع کرونا است. در همین راستا و طی چند روز اخیر ترامپ بارها عنوان کرده است که اگر ایرانی ها یک تماس بگیرند ما می توانیم در خصوص کمک به این کشور و مذاکرات، تلاش هایی را انجام دهیم، اما ایرانی ها مانند آمریکایی ها سرسختند. همین نکته نشان می دهد که ترامپ فقط و فقط به دنبال برگ برنده سیاسی و دیپلماتیک از دل تلاش های سیاسی ایران برای شکستن فضای تحریم هاست، نه چیز دیگر.