نیاز پاستور به دکتر؛ رییس جمهور بعدی ایران یک پزشک خواهد بود ؟
از دیگر چهرههای پزشک و البته سیاستمدار که وزیر سابق بهداشت بوده است و نیمچه نگاههای سیاسی نیز به موضوعات مختلف دارد کسی نیست جز سید حسن قاضی زاده هاشمی.
آفتاب یزد : سیاست گسترده تر از آن است که بتوان آن را در بخشی کوچک از طیفها و جریانات خاص جای داد نگاه سیاسی در ایران و حضور بیش از حد آن در زندگی مردم، آنچنان است که این روزها، نمیتوان از هیچ کسی توقع این را داشت که کاری به عرصه سیاسی در کشور نداشته باشد. نمیتوانیم متوقع باشیم آنهایی که در زندگی تخصصهایی آموختند که شاید به سیاست ارتباطی ندارد، سودای نمایندگی مجلس و وزارت و چه بسا ریاست جمهوری را نداشته باشند. قدرت چیزی نیست که کسی بخواهد دل از آن بکند. حتی اگر آن فرد صاحب شغلی باشد که به مراتب در آمد ش بالاتر از کسب قدرت در ساختار کشور باشد. دراین میان پرشکان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پزشکانی که گاه اتاق عمل و مطب را رها کرده و تکیه زدن بر جایگاهی چون کرسیهای پارلمان را ترجیح میدهند. البته علاقه پزشکان به این عرصه مخصوص امروز و دیروز نیست. شاید بتوان گفت برای نخستین بار در دوره پهلوی اول، پزشکان سعی در اثرگذاری بر حوزه سیاست تا حضور در آن داشتند؛ چرا که آنها نمادی از تجدد و نوگرایی بودند و با حضورشان میتوانستند نظرات مردم را به خود جلب کرده و در عرصه قدرت به واسطه همین اقبال مردمی گامهای ترقی را بالا بکشند. دردوران پهلوی دوم، آنها بهعنوان وزیر، نخست وزیر، نماینده مجلس و همینطور از سویی دیگر به عنوان مخالف حکومت در عرصه سیاست حضور داشتند. اما بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی نیز طی سالهای اخیر شاهد حضور پزشکانی در عرصه سیاست بودهایم که به شدت نامشان با قدرت یا میل به آن گره خورده است. حضور فعال در احزاب مختلف و همین طور مصاحبههای آنها با تم جناحی و اصولگرایی و اصلاحطلبی نشان میدهد که بسیاری از آنها برنامههای ویژهای دراین عرصه دارند.
> پزشکان رئیس جمهور
ولی از همه اینها برخی نامهای پزشکان عرصه سیاست بیش از باقی مطرح میشود، کسانی که صندلیهایی مانند کرسی عادی مجلس برایشان کوچک است و رویای جایگاههای بزرگتر در سر میپرورانند. چه بسا حتی گوشه چشمی به ریاست جمهوری دارند. این روزها جو ناشی از کرونا و نیاز به وجود یک متخصص برای مهار آن، بیش از گذشته نام پزشکان سیاستمدار را بر سر زبانها انداخته است. برای همین اگر به دنبال چهرههایی بگردیم که بیش از باقی برای تصدی گری
ریاست جمهوری به عنوان یک پزشک مطرح باشند به نام تنی
چند از وزرای بهداشت سابق و جدیدی برمیخوریم که خود را صرفا دراین وزارتخانه حبس نکرده بلکه فعالیتهای سیاسی را سر لوحه کارشان قراردادند چه بسا بیشتر از کار طبابت. نخستین نام این روزها، سعید نمکی است کسی که در دوران بحران کرونا وزارت بهداشت دولت روحانی را برعهده داشت و به عنوان مرد اول کنترل این بیماری شناخته میشود، دولت روحانی مدعی است که به خوبی توانسته کرونا را مهار کند، فارغ از این که این ادعا تا چه میزان درست است اما بیتردید القای این موضوع به مردم که سیاستهای فعلی برای بحران این ویروس موثر بوده است و ثانیا هراس ملت از بقای این ویروس در آینده ایران، میتواند دلیل خوبی برای آن باشد تا مردم به دور از موضوع جناح بندیهای سیاسی، نمکی را به عنوان یک گزینه برای ریاست جمهوری آینده در نظر بگیرند تا بلکه با انتخاب او شانس بیشتری برای رسیدن به یک زندگی عادی در شرایط فعلی داشته باشند. از همین رو بعید نیست تا بسیاری سعید نمکی را در صورت کاندیداتوری برای ریاست جمهوری شخصی مناسب و لایق در شرایط فعلی کشور ارزیابی کنند. هرچند سعید نمکی این روزها به واسطه کرونا ممکن است در چشم برخی مردم شخص مدبری جلوه کند اما وی حواشی نیز در دوران وزارتش داشته است، مثلا ماجرای ابتلای حدود ۲۰۰ نفر از اهالی روستای چنارمحمودی به ویروس اچای وی، که در زمان تصدی وزارت سعید نمکی اتفاق افتاد که با واکنشهای بسیاری از سوی مردم و رسانهها همراه شد.
> خودت بمال معروف
از دیگر چهرههای پزشک و البته سیاستمدار که وزیر سابق بهداشت بوده است و نیمچه نگاههای سیاسی نیز به موضوعات مختلف دارد کسی نیست جز سید حسن قاضی زاده هاشمی. کسی که در برههای مدیر برگزیده جهادی نیز نام گرفت. قاضی زاده هاشمی نه به واسطه مبارزه با ویروس کرونا بلکه به واسطه مخالفتی که با حسن روحانی در برههای انجام داد، میتواند مورد اقبال بخشی از مردمی باشد که
دل خوشی از رئیس جمهور فعلی ندارند. قاضی زاده هاشمی در برههای رفتارهای رسانهای شک برانگیز داشت که اتفاقا بسیاری را به این
یقین رساند که او قرار است بعد از پایان دوره ریاست جمهوری
حسن روحانی، خود نامزد ریاست جمهوری شود. اقدامات پوپولیستی او
یکی از نشانههای این تلاش بود. قاضی زاده هاشمی تلاش کرد تا با طرحهایی مانند خیریه نورآوران سلامت و طرح تحول نظام سلامت به نوعی در محبوبیت مردمی از دیگر وزرا پیش بگیرد. قاضی زاده هاشمی و استعفایش نیز شاید از نگاه خیلیها یک اقدام عامه پسند دیگر بود. او پس از تعیین تکلیف بودجه سال ۱۳۹۸ توسط دولت روحانی و مشخص شدن بودجه هر یک از وزارتخانهها به دلیل ناراحتی از بودجه کمی که به بخش سلامت تخصیص داده شده بود استعفای خود را به دولت داد. قاضی زاده هاشمی بیتردید اکنون میتواند یکی از همان گزینههای ریاست جمهوری سال 1400 و پزشک باشد، بخصوص که در برههای برای رسیدن به آن در ردای وزیر بهداشت تلاش میکرد و استعفایش نیز از نگاه بسیاری یک استعفای معنادار تلقی میشود.
از سویی دیگر اما همیشه هم بخت با قاضی زاده هاشمی همراه نبود، نمونه اش زمانی که چندین فیلم از نوع رفتار او در شبکهها پخش شد و تمام آنچه که وی تلاش میکرد از خود نزد مردم بسازد فروریخت.
> هلوی احمدینژاد
اما در میان چهرههای اصولگرا نیز وزرای بهداشت سیاسی کم نیست. نمونه اش هلوی احمدینژاد! یعنی کامران باقری لنکرانی. کسی که سابقه کاندیداتوری برای ریاست جمهوری را هم دارد، هرچند اندکی بعد بنا به توصیهها از کار کنار کشید. کامران باقری لنکرانی در دوران دانشجویی خود، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و سپس عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان بود. این سابقه نشان میداد که اساسا او با سیاست بزرگ شده است. باقری لنکرانی همانی است که جبهه پایداری و البته
آیت اله مصباح یزدی نظر خاصی روی او دارد و با توجه به شرایط بدی که مجموعه اصلاحطلبان در حال حاضر در آن قرار گرفتند، بعید نیست او کاندیدای ریاست جمهوری آینده باشد.
> زنی که مرد است
مطمئنا اگر قانون رجل سیاسی نبود مرضیه وحید دستجردی نام یکی دیگر از وزرای بهداشت اصولگرایی است که میتوانست به عنوان رئیس جمهور مطرح باشد، همان طور که دوبار در سالهای 92 و 96 نام او در رسانه هابه عنوان نامزد آمد. اما سال 92 به گونهای کاندیداتوری او به عنوان رئیس جمهور بر سر زبانها افتاد که خیلیها منتظر تغییر قانون کاندیداتوری به واسطه حضور این زن سیاسی اصولگرا بودند. اما به هر حال این تغییر قانون اتفاق نیفتاد و بعدهم وحید دستجردی گفت که کاندیدای ریاست جمهوری نمیشود. با این حال هنوز هم اگر 1400 کسی از مطرح شدن نام او به عنوان نامزد ریاست جمهوری بگوید مردم تعجب نمیکنند. چه بسا نخستین زن وزیر بعد از انقلاب آرزوی این را داشته باشد تا نخستین رئیس جمهور بعد از انقلاب نیز نام بگیرد. وحید دستجردی همانی است که اگرچه زمانی احمدینژاد اورا مردترین فرد کابینه نام گذاشته بود، در بازهای با احمدینژاد دچار اختلافات جدی شد. انتقاد از اختصاص ندادن ارز دولتی برای مصارف پزشکی و دارویی که با تکذیب رئیس دولت سابق روبهرو شد یکی از دلایل اختلاف میان وزیر بهداشت و رئیسجمهور سابق عنوان شد. با برکناری مرضیه وحید دستجردی فعالیتهای سیاسی او تداوم یافت تا جایی که به عنوان سخنگوی جمنا( سازو کار اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری96 )معرفی شد.
> فقط وزرای سابق نیستند
اما این فقط وزرای بهداشت نیستند که به عنوان پزشکانی که ممکن است در آینده رئیس جمهور شوند مطرح باشند. مطمئنا چهرههای دیگری نیز دراین میان هستند که شاید 1400 آنها را ببینیم. اگر به دنبال چهرهای اصلاحطلب بگردیم به گزینهای مانند مسعود پزشکیان برخواهیم خورد. نایب رئیس اول مجلس دهم که هرچند منتخب مجلس یازدهم نیز هست اما ممکن است به عنوان یکی از گزینههای ریاست جمهوری مطرح باشد. پزشکیان سابقه نام نویسی در ریاست جمهوری هم دارد هرچند که در سال 92 بخت با او یار نبود و وی بعد از نامنوسی رد صلاحیت شد. یکی از عکسهای او در مجلس که وی را در حال دیدن عکس رادیولوژی نشان میدهد تبدیل به نماد پزشکان سیاستمدار پرقدرت شده است. حال باید دید که آیا پزشک و نماینده تبریز حاضر است کرسی پارلمان را رها کند؟
> و آن برادر پزشک
سید محمدرضا خاتمی اما نام دیگری است که به عنوان پزشک اصلاحطلب، نامی و البته پر حاشیه سیاسی زبانزد خاص و عام است. برادری اش با رئیس دولت اصلاحات را کنار بگذاریم،
نایب رئیسی مجلس ششم و البته اظهارنظرهای سال 88 به بعد، باعث شده تا حتی نتوان ذرهای متصور بودکه او در صورت نامزدی تایید صلاحیت شود. اما به هرروی اگر همه چیز عادی بود،
خاتمی یکی از پزشکانی بود که در صورت نامزدی برای ریاست جمهوری بیش از سایر گزینههای پزشک، شانس رئیس جمهوذ شدن داشت. علت آن نیز کاملا واضح است.
> استاد معین!
مصطفی معین نام یکی دیگر از کاندیداهای بالقوه و یا شاید بالفعل ریاست جمهوری 1400 خواهد بود. فوق تخصص آلرژی از دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص بیماریهای کودکان از دانشگاه شیراز که کاندیدای نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران نیز بود، پزشک، استاد دانشگاه و البته سیاستمدار ایرانی با سابقه ۱۰ ساله وزارت علوم ۱۳۶۸-۱۳۷۲ و ۱۳۷۶-۱۳۸۲ که اولین دوره در دولت اول هاشمی و دومین دوره در دولت اصلاحات بوده است. او در دور اول نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حدود ۴ میلیون رای در آرای شمارش شده از میان هفت نامزد در رتبه پنجم قرار گرفت. معین البته در انتخابات مجلس دهم نیز نامنویسی کرده بود اما ردصلاحیت شد. به هرروی نام معین را نمیتوان از بزرگان پزشک سیاستمداری که احتمال دارد تا نامزد ریاست جمهوری 1400 شوند حذف کرد.
> فوق تخصص اطفال بین المللی
ولی درمیان همه این پزشکان سیاستمدار اصلاحطلبی که شانس کمی برای تایید صلاحیت شدن در صورت نامزدی برای ریاست جمهوری دارند، یکی از چهرههای پزشک اصولگرا هست که نه تنها پیشتر کاندیدای ریاست جمهوری شده بلکه به مبارزه انتخاباتی نیز پرداخته است، کسی که مطمئنا اگر هر بار دیگر نیز نامزد ریاست جمهوری شود کسی او را رد صلاحیت نخواهد کرد. نامش کسی نیست جز علی اکبر ولایتی، همان رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی امروز و وزیر امورخارجه سابق. با اینکه ولایتی در خردادماه سال ۱۳۷۶ از کاندیداتوری علیاکبر ناطق نوری حمایت کرداما در سال ۱۳۸۴ تصمیم گرفت خودش کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود ولی به محض نامزد شدن اکبر هاشمی رفسنجانی، ولایتی به نفع وی کنارهگیری کرد. در سال ۱۳۹۲ در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری او نیز نامزد انتخابات شد و با کسب حدود ۶ درصد آرا در میان شش نامزد حاضر در این انتخابات در رتبه پنجم قرار گرفت. او کسی بود که برخلاف تصورات قبلی، حاضر نشد در آن سال به نفع محمد باقر قالیباف کنار رود. هرچند ولایتی زمانی به هاشمی رفسنجانی خیلی نزدیک بود اما بعد از فوت او و به محض هدایت و سکانداری دانشگاه آزاد اسلامی چهرهای تمام اصولگرا به خود گرفت و تمام سیاستهای روزگار هاشمی را لا اقل دراین دانشگاه به چالش کشید. در کشورهای مختلف حضور نخبگان در سیاست همواره مورد توجه است. همانطور که امروز بسیاری دلیل موفقیت آلمان در مهار کرونا را به واسطه آنکلا مرکل میدانند که خود یک دانشمند در عرصه شیمی فیزیک است. ازهمین رو امروز با وجود ویروس کرونا بسیاری ممکن است فرضیه و یا نیاز سپردن کشور به یک پزشک را مطرح کنند. پزشکی بهترین نمونه از حرفه ای خصوصی است که همواره کارکردی اجتماعی داشته است. روزگاری، پزشکان قدرتمندترین اتحادیه صنفی را تشکیل میدادند که
به آنها منزلت، امنیت و قدرت میبخشیدو در عرصه سیاست
هم لااقل بیش از بقیه میتوانند در دل مردم جا باز کنند از همین رو
شاید یکی از این چهرههای یادشده بخصوص آنهایی که احتمال تایید صلاحیتشان بیشتر از سایرین است را بتوانیم از هم اکنون به عنوان نامزدهای ریاست جمهوری آتی کشور تصور کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید