ماجراجویی آمریکا به سبک دزدان دریایی کارائیب/ آیا ایران دست روی دست خواهد گذاشت؟
بی پروایی دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا در استفاده بیش از حد از حربه ضد بشری تحریم که بنابر اعلام کارشناسان حالا به چالشی برای این کشور تبدیل شده، افراط گرایی واشنگتن را به جایی رسانده که از پس ناکامی در رسیدن به اهداف خود در این عرصه، این بار به رویارویی و تقابل با دادوستد نفتی میان جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا که اتفاقا مطابق قواعد بین المللی درحال انجام است، روی آورده و درصدد طراحی ماجراجویی جدیدی به سبک دزدان دریایی کارائیب است.
مبادله بنزین با طلا میان ایران و ونزوئلا سرفصل سریال تازه فشار حداکثری آمریکا بر ایران است که کلید آن اوایل ماه جاری با ادعای تبادل شمش طلا میان ایران و ونزوئلا در ازای تعمیر پالایشگاههای این کشور از سوی تکنسینهای ایرانی زده شد و اکنون به صادرات بنزین و سوخت از سوی ایران به ونزوئلا رسیده است.
در شرایطی که تصورات آمریکا از کارایی کارزار محدودسازی تجارت ایران با جهان و فشار حداکثری علیه تهران فرو ریخته، کاخ سفید این روزها کانون توجه خود را روی دادوستد نفتی میان ایران و ونزوئلا متمرکز کرده و این در حالی است که خبرهای منتشر شده بیانگر تکاپوی واشنگتن برای دست زدن به راهزنی به سبک دزدان دریایی کارائیب در غرب اقیانوس اطلس است اما آیا ایران در صورت حماقت آمریکا و نقض صریح قوانین بین المللی، دست روی دست خواهد گذاشت؟
پرونده تازه ترامپ علیه ایران این بار با رویکرد ونزوئلا
روز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت خبرگزاری رویترز به استناد اسناد وب سایت مسیریابی کشتی موسوم به «رفینیتیو آیکون» مدعی شد یک کشتی حامل سوخت از ایران به سوی ونزوئلا عازم است. بر اساس دادههای این خبرگزاری کشتی مورد اشاره با پرچم ایران، بدون خاموش کردن سامانههای مکانیابی خود، در اندازه متوسط، از بندرعباس و با سوخت بنزین در حال حرکت بوده و اکنون کانال سوئز را رد کرده است. اما این همه سناریو نیست و به ادعای این رسانه ایران حداقل چهار کشتی دیگر با نام های پتونیا و فارست، فاکسون و کلاول را هم به منظور انتقال بنزین راهی ونزوئلا کرده است. ساعاتی پس از انتشار این گزارش یکی از مقامات آمریکایی گفت که واشنگتن در حال بررسی اقدامات مناسب برای واکنش به انتقال بنزین توسط ایران به ونزوئلا است. ۲۸ اردیبهشت ماه و همزمان با اعزام چهار ناو جنگی نیروی دریایی آمریکا به همراه هواپیمای «پی۸ پوسایدون» از اسکادران VP-۲۶ به منطقه کارائیب، بخشی از اقدامات کاخ سفید برای به اصطلاح تقابل با ایران فاش شد.
پیش از این هم خبرگزاریها از انتقال ۹ تُن طلا به ایران از ونزوئلا و ورود تکنیسینهای ایرانی متخصص در زمینه تولید بنزین به این کشور خبر داده بودند. همچنین یک مقام آمریکایی در گفتوگو با خبرگزاری رویترز مدعی شده بود واشنگتن اطمینان دارد دولت «نیکلاس مادورو» رییسجمهوری ونزوئلا بهازای دریافت سوخت از ایران، چندین تن طلا در اختیار این کشور قرار میدهد. ادعاهایی که «سیدعباس موسوی» سخنگوی وزارت امورخارجه آن را رد کرده و گفته بود: «آمریکا با ایراد اینگونه اتهامات سعی دارد در برنامه دولت ونزوئلا برای بازسازی پالایشگاههای آن کشور و تولید فرآوردههای نفتی از جمله بنزین که هم اکنون بدلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا با کمبود روبروست، مانع تراشی کند.»
به نظر میرسد کشتی جنگی یواساس دیترویت، کشتی جنگی یواساس لاسن، کشتی جنگی یواساس پربل، کشتی جنگی یواساس فاراگات در حالی به دریای کارائیب اعزام میشوند که به نظر میرسد نزدیکی جغرافیایی ونزوئلا به آمریکا، توهم تازه ای برای کاخ سفید در زمینه دخالت ایجاد کرده است.
ایران: در برابر تهدیدات آمریکا دست روی دست نمی گذاریم
تقابل تازه ای که «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا در دریای کارائیب پی میگیرد، نقض تمام معاهدات بین المللی است و انتشار گزارشهایی مبنی بر تهدید مقامات دولت آمریکا به ایجاد مزاحمت برای تانکرهای حامل سوخت ایران به مقصد ونزوئلا، واکنشهای تندی از سوی جمهوری اسلامی داشت. «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه در نامهای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد، تهدیدات غیرقانونی، خطرناک و تحریک آمیز آمریکا را نوعی دزدی دریایی و خطری بزرگ برای صلح و امنیت بینالمللی دانسته و تاکید کرده است که آمریکا باید از زورگویی در عرصه جهانی دست برداشته و به حاکمیت قوانین بینالمللی بویژه آزادی کشتیرانی در دریاهای آزاد احترام بگذارد.
به گزارش ایرنا، سیدعباس عراقچی معاون سیاسی وزارت امورخارجه هم ضمن احضار سفیر سوئیس در ایران به عنوان حافظ منافع آمریکا روابط تجاری ایران و ونزوئلا را روابطی کاملا مشروع و قانونی اعلام و اظهار کرد: توسل به اقدامات قهری و یا دیگر رفتارهای قلدرمآبانه از سوی آمریکا تهدیدی برای آزادی کشتیرانی و تجارت بین المللی و جریان آزاد انرژی بوده و تجلی آشکار دزدی دریایی و نقض فاحش حقوق بینالملل و مغایر با اهداف و اصول مندرج در منشور ملل متحد به شمار میآید.»
علی ربیعی سخنگوی دولت هم با بیان این که تبادلات تجاری ایران و ونزوئلا به عنوان دو کشور مستقل در دنیا به کسی ارتباط ندارد، گفته که ایران کالاهایی به ونزوئلا میدهد و اجناسی هم می گیرد، ما دست روی دست نمیگذاریم و نفت خود را میفروشیم.
ترامپ به دنبال چیست؟
ایران و ونزوئلا هر دو قربانی زیادهخواهی آمریکا و تحریمهای این کشور هستند، صنعت نفت و سیستم تامین سوخت در ونزوئلا به دلایلی نواقص بسیاری دارد که تجربه تحریمی چهل ساله ایران را قادر به رفع این نواقص میکند، آمریکا در پی به صفررساندن صادرات نفت ایران است و ایران در پی راهی برای گریز از آن. اگر این جملات را مانند پازل کنار هم بچینیم؛ نتیجه آن نه سناریوهای آمریکایی بلکه تلاش دو کشور تحریم شده، برای بهبود شرایط زندگی مردمان خود است.
نقطه اشتراک ایران و ونزوئلا به ویژه در چند دهه گذشته خصومت آمریکا با آنهاست. خصومتی که طی آن واشنگتن به فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی بر ایران و ونزوئلا مبادرت کرده و به نوعی یکی از دلایل نزدیکی تهران-کاراکاس و موضع گیریهای مشابه آن هاست. در این میان روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور عضو جنبش عدم تعهد موضوع تازه ای نیست اما چرا ترامپ به فاصله چندماه تا انتخابات ریاست جمهوری در پی برداشتی تازه از این روابط کهنه است، موضوعی قابل تامل خواهد بود.
اعزام ناوجنگی به آبهای بین المللی، دستکم در عرف سیاسی آمریکا نوعی اعلان هشدار است و در شرایط کنونی میتوان از این اقدام دو برداشت کرد. در تحلیل نخست میتوان گفت رییس جمهوری آمریکا بیش و پیش از آنکه در سودای رویارویی با ایران آن هم در محدوده آبهای آزاد و به بهانه انتقال سوخت؛ باشد در پی نشان دادن اقتدار افول کرده خود در داخل آمریکا است، اقتداری که بحران کرونا هرچه ترامپ در این چهار سال برای تثبیت آن رشته کرده بود، پنبه کرد. در این دیدگاه بوق و کرنای اعزام ناو به سوی نفتکشهای ایرانی نه از سر کنش بلکه در واکنش به کم اثر شدن کارزار تحریمهاست و این تهدید هم در فهرست تهدیدهای در سخن مانده آمریکا علیه ایران خواهد ماند.
دیدگاه دوم اما بدبینانه در خصوص اعزام ناو به آبهای آزاد، این اقدام را بستر تازه ماجراجویی ترامپ برای به دست آوردن برگ برنده انتخاباتی تفسیر می کند. بر این اساسهرگونه تهدید نظامی کاخ سفید علیه ایران میتواند تمرکزها را از ناکارآمدیهای بحران کرونا دور کند و ترامپ ماههاست به دنبال چنین بهانهای میگردد. درگیری محدود با ایران میتواند فشار روانی موجود را دستکم در لابیهای کنگره و سنا علیه او کم کند اما ریسک چنین درگیری آنقدر بالا خواهد بود که رییس جمهوری تاجر مسلک آمریکا را از آلودن به آن باز دارد.
ترامپ بهتر از هرکسی میداند که دزدی و راهزنی علیه ایران، محدود به کارائیب نخواهد ماند و تبات آن منافع فراوان و پراکنده آمریکا را در جهان به ویژه خاورمیانه متاثر خواهد کرد لذا در صورت ارتکاب چنین حماقتی بی شک تبعات ابهت فروریختن و شکست کارزار فشار حداکثری علیه ایران، دامن وی را در کارزار انتخابات ریاست جمهوری 2020 خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید