دلارِ جهانگیری یا دلارِ روحانی
«تحریم» و «کووید-19»؛ تمام آن چیزی است که دولت را گرفتار کرده است.
روزنامه اعتماد : بازار ارز و سکه سیر صعودی بیسابقهای را طی میکند و تنها در چند روز سکه افزایش قیمتی 2 میلیونی داشته و بازار اقلام خوراکی تا مسکن هم درگیر تورمی سرسامآور شده است. وضعیت اشتغال نیز به واسطه ظهور و شیوع کرونا تعریفی ندارد و وضعیت شاخصهای اقتصادی نیز چندان مطلوب نیست. دولت به ریاست حسن روحانی هم در این وانفسا یا در جلسات کابینه و ستاد اقتصادی یا رفتن به سمت بازار بورس و سهام را تبلیغ میکند. با این حال داستان دلار و کاهش هر روزه ارزش پول ملی، داستان امروز و دیروز و کرونا نیست. افزایش نرخ دلار کمی پیشتر از خروج ترامپ از برجام یعنی در اواسط فروردین 97 آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. چیزی که حسن روحانی بار دیگر دیروز از آن با عنوان «جنگ اقتصادی دشمنان» یا «بحران ناشی از شیوع ویروس عالمگیر کرونا» یاد کرد آن هم در حالی که رییس پیشین بانک مرکزی معتقد است به مخاطره افتادن بازار ارز کمتر از یک سال مانده به خروج امریکا از برجام هشدار داده شده بود؛ بازاری که حتی سرنوشت سیاسی معاون اول رییسجمهوری و کاندیدای پوششی سال 96 را نیز به مخاطره انداخت.
اقتصاد بدون نفت و نوسان نرخ ارز
رییسجمهوری روز یکشنبه در جلسه ستاد اقتصادی دولت طی کردن مسیر «اقتصاد بدون نفت» را مستلزم «شکیبایی» و نیازمند «وحدت، انسجام و همراهی همه اقشار، گروهها و مردم» دانست. حسن روحانی همچنین انجام «عملیات روانی پیچیده» و «تشدید فشارهای اقتصادی» را در راستای شکست «تجربه اقتصاد بدون نفت» توصیف کرد که نشانههای آن نه در «شاخصهای اصلی» که صرفا در «نوسانات قیمت برخی کالاها و نرخ ارز» دیده میشود. روحانی اگرچه در نشست دیروز تاکید کرد در ماههای اخیر با مسدود شدن مرزها به دلیل شیوع کرونا وقفهای در صادرات و واردات کالا ایجاد شده و به محض بازگشت مبادلات تجاری به روال قبل از کرونا و در ماههای آینده، بازار صادرات و واردات به حالت طبیعی باز خواهد گشت و در پی آن ثبات در اقتصاد و بازار ارز خواهیم داشت اما نمیتوان فراموش کرد که داستان نوسانات ارزی از فروردین ماه 97 و با احتمال خروج امریکا از برجام جدیتر شده و حالا شدت گرفته است. آن زمان اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهوری سیاست اتخاذ شده در دولت را اعلام کرد و از نرخ نیمایی یا ارز دولتی هر یک دلار معادل 4200 تومان خبر داد. بسیاری مسوول مستقیم این سیاست را جهانگیری دانستند و تحلیل کردند که پایان عمر سیاسی جهانگیری با همین ارز 4200 تومانی رقم خورده است. ارزی که تا امروز از بانک مرکزی تا قوه قضاییه مشغول بازگرداندن آن به کشور است. عملا نیز این سیاست تعیین نرخ ارز دولتی جز در مواردی برای تامین کالای اساسی هیچ عایدی نداشت و نوسان قیمتها و بازار از افزایش نرخ دلار جان سالم به در نبرد تا اینکه در کمتر از دو هفته گذشته، نرخ ارز از 10 تا 12 تومان به بالای 20 هزار تومان رسید.
روایت رییس برکنار شده
در جلسه دیروز ستاد اقتصادی دولت، رییس کل بانک مرکزی نیز گزارشی از وضعیت بازار ارز و برنامهریزیها در مدیریت این بازار ارایه داد و روند صادرات نفت و فرآوردههای نفتی و البته صادرات غیرنفتی، اقدامات بانک مرکزی برای برگشت ارز صادرکنندگان و نیز استفاده از منابع مسدودی ارزی در خارج از کشور را تشریح کرد. همزمان که عبدالناصر همتی، رییسکل بانک مرکزی گزارش ارزی خود را در جلسه اعضای ستاد اقتصادی دولت ارایه میکرد، بخش دوم گفتوگوی ولیالله سیف، رییسکل سابق بانک مرکزی در خبرگزاری فارس منتشر شد که در آن سیف اتفاقاتی که در جلسه تصمیمگیری درباره ارز 4200 تومانی گذشت را توصیف کرد و مدعی شد، رییسجمهوری اعداد و ارقام گزارشهای بانک مرکزی را قبول نداشت و بحران قریبالوقوع ارز را نمیپذیرفت. رییس پیشین بانک مرکزی روایتی عجیب از تعیین نرخ ارز دولتی دارد. سیف گفته که از شهریور ماه 96 پس از نوسان ارزی در تیر همان سال بانک مرکزی گزارشی به دولت ارایه و تاکید کرد که در شرایط هشدارآمیز ارزی قرار داریم و بنابه گفته او برای اولین بار از ترکیب «تنش ارزی» استفاده و همزمان پیشنهادهایی چون مدیریت تقاضا ارایه شد که گویا برای رییسجمهوری خوشایند نبود و درنهایت بررسی آن به جلسهای با حضور جهانگیری موکول شد. به گفته سیف قرار شد، خروجی جلسه با جهانگیری و سایر اعضای ستاد اقتصادی دولت به سمع و نظر روحانی برسد. اما بیان جزییات آن از زبان جهانگیری در جلسه بعدی هیات دولت نیز به مذاق روحانی خوش نیامد و آن طور که سیف گفته هم با جهانگیری و هم با نیلی به عنوان اقتصاددان مورد اعتماد دولت برخورد تندی صورت گرفت. گویا پیشنهاد مشخص بانک مرکزی این بوده که «بپذیریم ارز یک نرخ باشد و اجازه بدهیم از بازار تبعیت کند» همچنین با توجه به اینکه «در سال 62 میلیارد دلار واردات داشتهایم، بگوییم حد ذخایر ارزی ما باید معادل مصرف 6 ماه یعنی 31 میلیارد دلار باشد و الان که 9 میلیارد دلار داریم؛ بنابراین طول 22 ماه آینده هر ماه یک میلیارد دلار ارز کنار بگذاریم» که این پیشنهادات مسکوت باقی میماند. در ادامه با شدت گرفتن تنشهای ارزی، بانک مرکزی از قوه قضاییه درخواست میکند تا به ماجرا ورود کند اما نیروی انتظامی وقتی فروشندگان ارز را دستگیر میکرده همان شب آزاد میشدند و مدعی بودند، جرمی مرتکب نشدهاند. فروردین ماه 97 اوج نوسان ارز بود که سیف به رییسجمهوری پیشنهاد داد، ارز به قیمت 6 هزار تومان برسد اما آن طور که رییس پیشین بانک مرکزی گفته، روحانی عصبانی شده و از او میپرسد «تو میخواهی نرخ ارز برسد به آنجا و بعد دوباره همین وضع باشد. تضمین میدهی نرخ ارز از 6 هزار تومان بیشتر نشود؟ گفتم مسلما نمیتوانم تضمین بدهم اما واقعیت این است که فشار تقاضا خیلی زیاد است و روی قیمت 6 هزار تومان تقاضا کمتر خواهد بود. معنای آن این نیست که 6 هزار تومان بشود دیگر 6500 تومان نخواهد شد.» رییس پیشین بانک مرکزی معتقد است که رییسجمهوری نگران تبعات سیاسی افزایش نرخ ارز بوده و البته مجلس و سایر قوا در ملتهب کردن ذهن او بیتاثیر نبودند. درنهایت نیمه فروردین جلسهای برگزار شد تا نرخ ارز تعیین شود که رییسجمهوری نرخ 3800 را پیشنهاد داد. سیف تاکید دارد که در تعیین این نرخ هیچ محاسبهای در کار نبوده و تنها ملاحظهای که وجود داشت این بود که قیمت ارز خیلی بالا نرود. در همین راستا با قیمت 4800 تومان پیشنهادی از سوی بانک مرکزی که گفته شده سایر اعضای دولت هم با آن موافق بودند بهشدت مخالفت میشود و یکی، دو نفر از اعضای دولت سعی کردند از 4200 تومان نرخ را بالاتر ببرند اما رییسجمهوری در همان جلسه مذکور میگوید «دیگر حرفش را نزنید» استدلال هم این بود که نرخ ارز باید پایین نگه داشته شود. در آن جلسه رییسجمهوری از سیف میخواهد که نرخ 4200 تومان را اعلام کند که سیف مخالفت کرده و میگوید اگر او مسوول اعلام نرخ ارز باشد، مبلغ 4800 تومان را اعلام خواهد کرد. در این شرایط رییسجمهوری از جهانگیری میخواهد که این نرخ را اعلام کند با این توجیه که «این موضوع، موضوع مهمی است و در حدی است که معاون اول باید اعلام کند.» در لحظه آخر جهانگیری از رییسجمهوری میخواهد که اگر اجازه بدهد، نرخ ارز را 4300 تومان اعلام کند که رییسجمهوری مخالفت کرده و تاکید میکند که نرخ ارز بالاتر از 4200 نرود. بر اساس آنچه سیف روایت کرده تنها مخالف رییسجمهوری بوده و تقریبا همه با افزایش نرخ ارز حتی بیش از 4200 نیز موافق بودند، نرخی که بر اساس نظر کارشناسی و اقتصادی هم تعیین نشده بود. ادعایی که شاید پیش از این، جهانگیری به صورت تلویحی به آن اشاره کرده بود. جهانگیری خرداد گذشته در جریان مراسم تودیع و معارفه رییس بنیاد شهید «هدف از تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی» را «قرار گرفتن کالاهای اصلی مورد نیاز جامعه با قیمت مناسب و به وفور» اعلام کرد و در عین حال به انتقاد از منتقدان این سیاست هم پرداخت، انتقادی که مبنای اقتصادی نداشت و به بیان این نکته بسنده کرد که «این تصمیم یک تصمیم صرفا اقتصادی نیست و کسانی که اینگونه تصمیمات را زیر سوال میبرند کمترین ارتباطی با زندگی مردم ندارند.» جهانگیری با دلار 4200 تومانی که خواسته یا ناخواسته به پای او نوشته شده بود بیش از گذشته در دولت دوازدهم کمرنگ و بیتاثیر شد و سرنوشت سیاسیاش دستخوش تغییر قرار گرفت. او یک باره از یک کاندیدای بالفعل ریاستجمهوری و کاندیدای پوششی به جهانگیریای تبدیل شد که ارز 4200 تومانی را علم و عملا راه را برای فساد اقتصادی باز کرده و در نهایت تاثیر بسزایی در کنترل نرخ ارز نداشته است اما توضیحات سیف تنها نوک پیکان را به سمت حسن روحانی یا اسحاق جهانگیری نمیگیرد بلکه ولیالله سیف نیز شخصا در این فرآیندی که توصیف کرده بیتاثیر نبوده است. او به هر روی با تصمیم دولت موافقت کرده و تا مرداد ماه همان سال بر صندلی ریاست بانک مرکزی تکیه زده در حالی که به عنوان رییس کل بانک مرکزی که اساسا سازمان فرادولتی است، میتوانست از تعیین نرخ ارز بدون کارشناسی جلوگیری کند.
دیدگاه تان را بنویسید