استعفای دسته جمعی در گعده اصلاحطلبان تندرو
انسداد سیاسی اصلاحطلبان و گرهخوردن وضعیت آنان با کارنامه ناموفق دولت، هر روز به شنیده شدن اخبار جدید از اوضاع بهم ریخته سازمانی آنها منجر میشود.
عملکرد سالهای اخیر نیروهای اصلاح طلب در مجلس، دولت و شورای شهر علاوه بر اینکه به شکست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم منجر شد، پیامدهای دیگری همچون بلاتکلیفی این روزهای سازمان انتخاباتی آنها یعنی شورای عالی سیاست گذاری را نیز در پی داشته است.
پس از آنکه در اوایل اردبیهشت سال جاری، عبدالواحد موسوی لاری با انتشار نامهای انتقادی از نائب رئیسی شورای سیاستگذاری استعفا داد، خبر استعفای محمدرضا عارف -که از زمان تاسیس این شورا، عهده دار ریاست آن بود- شوک دیگری به بدنه جریان اصلاحات وارد کرد. اگر چه نزدیکان عارف، موضوع استعفای وی از ریاست شعسا(شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) را مربوط به روزهای پایانی سال 98 میدانستند اما بسیاری از اعضای شورا از این مسئله ابراز بی اطلاعی کردند و برخی از آن ها معتقد بودند که استعفای عارف باید در چارچوب برگزاری جلسه ای جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
پیامدهای شکست اصلاحطلبان در انتخابات اخیر مجلس محدود به تغییر و تحولات در شورای سیاستگذاری نمی شود. حزب اتحاد ملت که سال 92 با حضور برخی اعضای حزب منحله مشارکت تاسیس شده، این روزها درگیر اختلافات داخلی است و اخیراً 32 تن از اعضای این حزب با انتشار بیانیه ای سرگشاده خطاب به ارکان حزب، به شکل دسته جمعی از عضویت در این تشکل سیاسی استعفاء دادند.
در بیانیه استعفای این افراد آمده است: «آنچه مایه نگرانی و اندوه بسیارست این است که حزب اتحاد ملت ایران به عنوان حزب پیشرو جریان اصلاحطلبی تا حد زیادی از وظایف خود بازمانده است.»
امضاکنندگان این بیانیه با تاکید بر عدم تعیین راهبرد مشخص از سوی ارکان حزب تصریح کردند: «بدون تدوین استراتژی دقیق و روشن برای تغییر وضع موجود، کنش حزب در جامعه صرفاً در حد چند تاکتیک انتخاباتی و تلاش برای کسب مناصب مدیریتی قلمداد میشود و از نگاه بیرونی فعالیت آن بیتاثیر و فاقد تمایز جدی با سایر احزاب اصلاحطلب و حتی اصولگرا خواهد بود. این موضوع مهم (تدوین استراتژی) در سالیان اخیر بارها در نشستها و جلسات مختلف به ارکان و راس حزب یادآوری شد اما نه تنها مورد توجه قرار نگرفت بلکه از دیگر پیشنهادات مناطق نیز استفاده ای نشد».
در همین رابطه، حسین کاشفی عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته تشکیلات حزب اتحاد ملت در گفت وگو با تسنیم، ضمن تایید استعفای برخی اعضای شاخه همدان این حزب، گفته است که «بهتر بود این کار انجام نمیشد چرا که درون حزب این ظرفیت وجود دارد که اگر افراد نظر و یا انتقادی هم دارند، بیان کند و این حق هر عضو است که نظر و پیشنهاد خود را بگوید».
اگرچه کاشفی می گوید: «اعضای شورای مرکزی حزب در همدان با افراد استعفا داده صحبت کرده و از طریق ستاد نیز پیگیری و رایزنی برای حل و فصل این مسئله در حال انجام است» اما برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که تعداد دیگری از اعضای شناخته شده این حزب از جمله داوود سلیمانی٬ حجت شریفی٬ علی تاجرنیا٬ مهدی محمودیان٬ سیاوش حاتم٬ مریم بلوری٬ مسعود مظفری و مهدی مظفری نیز از ادامه حضور در "اتحاد ملت" استعفا داده اند.
البته اختلافات داخلی در حزب اتحاد ملت موضوع جدیدی نیست و در سالهای گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است.
از ابتدای شروع به کار شورای پنجم شهر تهران -که تمامی کرسیهای آن میان احزاب شاخص جریان اصلاحات تقسیم شد- بحث و اختلاف نظر اعضا بر سر انتخاب شهردار پایتخت، اصلی ترین موضوع جلسات علنی شورای شهر بود؛ اختلافاتی که با انتخاب محمدعلی نجفی موقتاً فروکش کرد اما استعفای نجفی در روزهای پایانی سال 96 بار دیگر بر آتش اختلافات میان احزاب اصلاح طلب دمید.
این اختلافات به حدی بود که حتی پس از انتخاب محمدعلی افشانی با اکثریت آرای اعضا شورا نیز ادامه داشت و محمد نعیمیپور معاون اجرایی حزب اتحاد ملت در واکنش به عملکرد اعضای شورا شهر منتسب به این حزب، مبنی بر عدم حضور کاندیدای حزب اتحاد بین دو گزینه نهایی شهرداری، از عضویت در حزب اتحاد ملت استعفا داد.
همان زمان محمود میرلوحی عضو فعلی شورای شهر تهران که گفته میشد عدم رای او به گزینه حزب اتحاد دلیل اصلی استعفای نعیمیپور از این حزب بوده، در گفت وگویی که با تسنیم داشت، در این رابطه تصریح کرده بود: "بنده این موضوع (استعفای نعیمی پور) را نه تایید میکنم و نه تکذیب. اگر این خبر درست هم باشد امری کاملا طبیعی به نظر میرسد. زیرا اختلافاتی از این دست در فعالیتهای حزبی امری طبیعی و رایج است."
اما اختلافات در حزب اتحاد ملت به اینجا ختم نشد. پس از آنکه محمدعلی افشانی در آبان 97 به دلیل اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان مجبور به استعفا از شهرداری تهران شد، شورای شهر بار دیگر درگیر پروسه انتخاب شهردار جدید برای پاییتخت شد که در همین راستا و پس از چند دور برگزاری انتخابات میان کاندیداهای تصاحب کلیدداری «بهشت»، در نهایت عباس آخوندی و پیروز حناچی به عنوان گزینه های نهایی شهرداری تهران انتخاب شدند.
در جریان آن انتخابات نیز در شرایطی که نظر حزب اتحاد ملت بر شهرداری عباس آخوندی بود، علی اعطا که در عضویت حزب اتحاد ملت است، با بی اعتنایی به نظر حزب متبوعش، با رای به حناچی منجر به این شد که وی تنها با اختلاف یک رای کلیددار ساختمان خیابان بهشت شود.
ماجرای آشفتگی در حزب اتحاد ملت یکی از چندین نشانههای بهمریختگی سنگین تشکیلاتی در میان اصلاحطلبان است. تحلیلگران معتقدند انسداد سیاسی در میان اصلاحطلبان که با حمایتهای آنان و اتحاد سیاسی آنان با حجتالاسلام روحانی در سال 92 آغاز شد و به کارنامه غیرقابل دفاع امروز این دولت انجامید، اصلاحطلبان را با وضعیت بغرنج سیاسی مواجه کرده است. آنان از یک سو نمیتوانند حساب خود را از دولت جدا بکنند و از سوی دیگر برای ادامه میسر سیاسی نیازمند برون رفت از این وضعیت هستند. تجربه و منطق نیز نشان داده است که دامن زدن به رادیکالیسم، از جنس آنچه در نامه موسوی خوئینیها و مصاحبه چندی پیش سعید حجاریان با روزنامه همشهری پدیدار بود، نیز کمکی به برونرفت آنان از وضعیت انسداد نمیکند و اوضاعشان را بدتر خواهد کرد. لذا چنین شرایط سختی به لحاظ سیاسی آنان را در درون نیز دچار تشتت و اختلافات سنگین کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید