استعفای یک رییس دیگر؛ اصلاحطلبان در نیمکت ذخیره؟
آفتاب یزد: شاید کمتر کسی پیشبینی میکرد اصلاحطلبانی که دو دوره با حمایتهای خود حسن روحانی ِ کمتر شناخته شده را راهی پاستور کردند حالا برسر همان تصمیم یعنی حمایت از روحانی در پایینترین سطح محبوبیت خود در طول 23 سال اخیر باشند.
عملکرد دولت روحانی برای بسیاری گران تمام شده است از جمله برای مردم و سفره معیشتشان اما نوع گرانی برای خود اصلاحطلبان متفاوت است. جریانی که در طول بیش از دو دهه همواره به سرمایه اجتماعی و حمایتهای مردمی خود میبالید حالا در وضعیت متفاوتی است. تقریبا میتوان گفت همه آنهایی که برای اصلاحطلبان پشت صندوق رای صف میکشیدند حالا تمایلی به این صندوق ندارند و نشانه چنین وضعیتی نیز انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 است که در کلانشهرها میزان مشارکت کمتر از 30 درصد بود. در همین حال پس لرزههای این شرایط همچنان درحال رخ دادن است. حدود یک ماه پیش محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان استعفا داد، خروج عارف از نهادی که در همه انتخاباتهای اخیر از جمله مجلس 94، ریاست جمهوری و شورای شهر 96 عملکرد موفقی داشت در واقع حاکی از این بود که حالا شرایط فرق کرده است. اصلاحطلبان چگونه بردن رقیب خود را بلد بودند اما در واقع تصور نمیکردند به خودشان ببازند! در همین راستا جدیدترین خبر این است که رئیس دوره شورای هماهنگی اصلاحطلبان دیگر مکانیزمی که به طور گسترده در سراسر کشور فعال بود نیز استعفا داده است تا عملا دو نهاد و مکانیزم اصلی جریان اصلاحات به بن بست برسد! البته خیلیها امیدوارند تحت این شرایط یک پوستاندازی رخ دهد و اصلاحات بار دیگر بتواند خودش را در جامعه بازیابد. حزب اراده ملت ایران روز پنجشنبه هفته گذشته طی بیانیهای جدیدترین مواضع سیاسی خود را منتشر و در بیانیه خود تاکیدکرد که دیگر امیدی که در پیوستن به شورای هماهنگی اصلاحطلبان داشته بر باد رفته است. در بخشی از این بیانیه آمده بود که حزب در پنج سال اخیر موکدا پیگیر شکلگیری مکانیسم نقد درون جریانی و آسیبشناسی اصلاحطلبان بود ولی چون گذشته فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفت و هر بار به بهانهای از این مسئولیت مهم و ضروری برای بازسازی جریان اصلاحات غفلت و کوتاهی شد.
> استعفای دوم!
حالا روشن شده دبیرکل این حزب یعنی حکیمی پور از ریاست دورهای جبهه هماهنگی نیز استعفا داده است. او در گفتگو با خبرگزاری فارس گفته:«قاعدتاً باید ریاست شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را هماکنون دبیرکل حزب دیگری برعهده بگیرد.» حکیمی پور همچنین در واکنش به خبر استعفای خود در مصاحبهای دیگر گفت:«نامهای داخلی به شورای هماهنگی ارسال کردیم و متاسفانه نمیدانیم از کجا و به چه دلیلی این خبر به بیرون درز کرده است؟! آن نامه، نامهای داخلی بود که بنده به دبیرکلها ارسال کردم. در حال حاضر در این باره مصاحبهای نداریم اگر خبری هم در این باره باشد یقینا موضع حزب را به صورت رسمی اعلام خواهیم کرد.» او در پاسخ به این سوال که آیا این نامه انصراف بوده است یا خیر؟ افزود:«آن نامه، یک نامه داخلی در خصوص نقدِ جریان اصلاحات است و قرار بود هر حزبی این نامه را ارائه دهد. در مورد تعامل با جریان اصلاحطلب و شورای هماهنگی، اگر موضعی اتخاذ شود از سوی روابط عمومی به رسانهها ارسال خواهد شد. موضع ما نقد جریان اصلاحات است، حال اینکه تعامل حزب پس از این نامه با اصلاحطلبان چگونه خواهد بود یقینا حزب در بیانیهای، موضع خود را منتشر خواهد کرد. » حکیمی پور در خصوص محتوای این نامه و اینکه آیا مربوط به نواقص شورای عالی سیاستگذاری و تشکیل شورای جدید است، تصریح کرد:«حرفهای خود را در قالب یک بیانیه مطرح خواهیم کرد.» در همین زمینه یک عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت:«آقای حکیمیپور شاید به خاطر اینکه مسئولیتی بر عهده نگیرد استعفا داده، چرا که او میتوانست در غیاب آقایان عارف و موسویلاری، جلسات شورا را مجدداً احیا کند و تشکیل دهد.» محمود میرلوحی اظهار داشت:« نمیشود به دلیل کرونا جلسات را برگزار نکرد شورای عالی باید به رئیس دولت اصلاحات، احزاب اصلاحطلب و مردم گزارش بدهد و تکلیف را روشن کند.» عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان افزود: «هماکنون نیز جلسات شورای مرکزی بسیاری از احزاب در ایام کرونا برگزار میشود جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز به صورت مجازی
و حضوری برگزار شده است. شورای عالی نیز باید جلسات را برگزار کند.» وی گفت:«تا زمانی که شورای عالی تشکیل جلسه نداده و گزارشی ارائه نکند اشکالات و نواقص مشخص نشود، صحبت کردن از رئیس شورا امر درستی نیست.» میرلوحی به انتخابات دوم اسفند سال 98 اشاره و تاکید کرد:«اصلاحات خانهنشین نمیشود قطعاً در صحنه میماند اکنون در مورد اصل مسئله انتخابات دچار چالش شدهایم اگر برای 1400 رویکرد مشارکت حداکثری باشد جریان اصلاحات سریع برنامهریزی میکند، ساختار مستقر و چارچوبها را در شهرستانها و مراکز استانها فعال میکند.» وی گفت:«ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مثل جریان اصولگرا فرماندهوار نیست بلکه رئیس فقط وظیفه برخی هماهنگیها و اداره جلسات را دارد چرا که همه چیز بر اساس رایگیری مشخص میشود. در زمان ریاست آقای عارف و نایبرئیس موسوی لاری نیز اختیارات با رئیس و نایب رئیس نبود و در هیئت رئیسه نیز 10 نفر حضور داشتند.» عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تصریح کرد: «البته درباره ریاست بعدی شورای عالی باید بگویم که ما اساسمان این بود که رئیس شورای عالی باید کسی باشد که هم مقبول جریان همه طیفهای اصلاحطلب باشد و هم بتواند با شورای نگهبان تعامل کند اما ما دیدیم که شورای نگهبان اعتنایی به آقای عارف نکرد و حرمت ایشان را حفظ نکرد به هر حال آقای عارف عضو تشخیص مصلحت نظام،عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رای نخست مردم تهران در انتخابات سال94 بود. به هر حال باید ببینیم شرایط چگونه میشود.» حکیمی پور
درحالی استعفا داده که چند روز پیش در مصاحبهای اعلام کرد مشارکت پایین مردم در انتخابات اخیر مجلس ربطی به اصلاحطلبان یا کاهش محبوبیت آنها ندارد. او گفت:« عضو سابق شورای عالی اصلاحات در ادامه گفت: در واقع مردم در چند سال اخیر مشکلات زیادی داشتند و مسائلی دیدند که به این تشخیص رسیدند که رایشان اثری ندارد و با صندوق رای قهر کردند. زمانی میتوان ادعا کرد سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان ریزش کرده است که سبد رای رقیب نسبت به قبل سیر صعودی پیدا کند. مردم در سال گذشته نشان دادند از انتخابات و فرایند ناامید شدهاند. به نظر من اگر به اصلاحطلبان فرصت داده میشد، در همین انتخابات کمفروغ دستکم بالای ۱۰۰ نماینده را به مجلس میفرستادند.»
> قابل حل است
برای بررسی بیشتر اینکه شرایط فعلی اصلاحطلبان با استعفاهای اخیر در چه وضعیتی است با یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردیم. داریوش قنبری به «آفتاب یزد» گفت:«قطعا اصلاحطلبان تشکیلاتی را برای ایجاد وحدت در میان خود خلق خواهند کرد اما این نیز واقعیتی است که در شرایط فعلی تشکلهای اصلاحطلب پراکنده هستند و به لحاظ قانونی در شرایط مناسبی قرار ندارند اما مشکلی نیست که قابل حل نباشد میتوان آن را مدیریت کرد و اصلاحطلبان نیز این توان را دارند تا در راستای وحدت خود تشکیلات کارآمدی را ایجاد کنند.» او افزود:«تشکیلات جدید میتواند بازسازی همان مکانیزمهای قبلی مانند شورای عالی سیاستگذاری با تحولاتی منطبق بر واقعیتهای روز باشد یا اینکه میتوان از اساس مکانیزم جدیدی را خلق کرد اما آنچه مشخص است اینکه تحولات اخیر در جریان اصلاحات حاکی از دمیدن روحی جدید در کالبد این جریان خواهد بود.» این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت:«قطعا شخصیتهای توانمندی در جریان اصلاحات حضور دارند که از نفوذ کلام قابل توجهی در این جریان برخودار هستند که میتوان از ظرفیتهای آنها برای دستیابی به هماهنگی سود جست.» قنبری در پایان اظهار داشت:«مسائلی که جدیداً ایجاد شده تا حدود زیادی انعکاس انتظاراتی است که در جامعه وجود دارد، از طرف دیگر دلخوریهایی که در انتخاباتهای گذشته در ارتباط با موضوعاتی نظیر نحوه بستن لیستها وجود داشت نیز بیتاثیر نیست با این حال آنچه در وضعیت فعلی در جریان اصلاحات دیده میشود مشکل حاد و غیر قابل حلی به نظر نمیرسد.» به طور کلی با توجه به وضعیتی که فعلا در جامعه وجود دارد بعید به نظر میرسد جریان اصلاحات بتواند تا 1400 هم بدنه خود و هم ارتباط با بدنه اجتماعی را ترمیم کند. با توجه به انگیزهها و امکاناتی که طیف رقیب برای 1400 در نظر گرفته این موضوع دشوارتر هم میشود. شاید بتوان گفت اصلاحات برای دست کم چهار سال به نیمکت ذخیره خواهد رفت تا با عملکرد یکپارچه اصولگرایان بتواند بار دیگر به میدان وارد شود. بنابراین اصلاحطلبان از نظر تاریخی با تجربه نسبتا مشابهی که در سال 84 داشتند خود را نه در بن بست بلکه در نیمکت ذخیره میبینند!
دیدگاه تان را بنویسید