جعل تاریخ علیه ایران
ایرنا/ در هفته های گذشته و در جریان یک حرکت هدایت شده در مقابله با دفاع رسانه ای و بشردوستانه ایران از حقوق سیاه پوستان، چندین رسانه و اندیشکده و دانشگاه فرانسوی و آمریکایی ، دست به جعل تاریخ و مطرح کردن ادعاهای واهی در مورد هویت ملی ساکنین جنوب ایران زده اند.
دوشنبه 5 خرداد 1399 هنگامی که جورج فلوید، سیاه پوست 47 ساله و پدر 5 فرزند، توسط پلیس ایالت مینه سوتا به گونه ای وحشیانه به قتل رسید، موجی از اعتراضات بر علیه تبعیض نژادی در آمریکا به راه افتاد.
از همان ابتدا، کاخ سفید با ایجاد محدودیت و سانسور شدید در اینترنت و تحت فشار گذاشتن رسانه های آمریکا مانع پوشش خبری این اعتراضات وسیع شد.
در چنین فضایی، رسانه های جمهوری اسلامی ایران نظر به رسالت انسانی و بشردوستانه نسبت به انتقال پیام اعتراض سیاه پوستان آمریکایی اقدام نمودند. دولت آمریکا که در مهار تبعیض سیستماتیک علیه آمریکایی های آفریقایی تبار ناتوان بوده است، با فرافکنی و در پاتکی رسانه ای، تلاش کرده است تا با طرح موضوعات جعلی در مورد ساکنین جنوب ایران، دولت جمهوری اسلامی و همچنین مردم ایران را را متهم به مسائلی کند که هیچ جایگاهی در تاریخ و فرهنگ ایران زمین ندارند.
در همین راستا نشر مقاله ای با عنوان " ایرانیان آفریقایی، یک هویت تابو" توسط رادیو بین الملل فرانسه، موج شدیدی از مخالفت حتی در بین ایرانیان ساکن غرب ایجاد کرده است. جالب است که حتی جریانات به اصطلاح اپوزیسیون هم در فرانسه به انتشار این مقاله اعتراض کرده اند. این رادیوی فرانسوی که در بین کشورهای آفریقایی فرانسه زبان، پر مخاطب ترین رسانه به شمار می رود، در مقاله خود به جعل تاریخ پرداخته و مدعی شده است که 15 درصد جمعیت جنوب ایران از بازماندگان بردگان آفریقایی هستند که از قرن 18 میلادی به بعد به این منطقه آورده شده اند !
این رسانه فرانسوی در ادامه جعلیات تاریخی خود مدعی شده است که تنها در قرن نوزدهم بیش از 700 هزار برده از آفریقای شرقی به ایران آورده شده اند که یک سوم از این تعداد جان خود را از دست داده اند. رادیو بین الملل فرانسه، در ادامه، پهلوی اول را به عنوان ملغی کننده برده داری در ایران در سال 1927 معرفی نموده است !
بازخوانی پشت پرده این مقاله ضد ایرانی وقتی معنا پیدا می کند که در می یابیم که همزمان دقیقا در روز نشر این مقاله در فرانسه (جمعه 27 تیر)، در آمریکا نیز چندین اندیشکده چون مرکز عربی منابع و سازماندهی (AROC) ، مرکز به اصطلاح فرهنگی هنری مزنه MIZNA (که به مسائل غرب آسیا و شمال آفریقا و کشورهای عربی می پردازد) و حلقه مطالعاتی دانشگاه مینیاپولیس یک سری همایش هایی را با عنوان دفاع از حقوق به اصطلاح سیاه پوستان در جنوب ایران بر پا می کنند.
این اندیشکده ها که اکثرا با تامین مالی مراکز عربی-غربی اداره می شوند با دعوت از سخنرانان ایرانی و آمریکایی همایش "سیاه پوستان و هویت ایرانی" را به زبان فارسی برگزار کرده اند. علاوه بر تاریخ مشترک برگزاری، حتی عنوان این همایش هم با تاکید بر مقوله "هویت" با مقاله رادیو بین الملل فرانسه مشابهت دارد.
در این بین این نکته را هم باید در نظر گرفت که اساسا این مقاله رادیو بین الملل فرانسه خارج از عرف و رویه این رسانه دولتی فرانسوی عمل کرده است. رسانه های دولت فرانسه به طور سنتی مطلبی بر علیه هویت ایرانی و ملی گرایی پارسی منتشر نمی کنند و رویکردشان در مواجه با اسلامیت در نظام جمهوری اسلامی است و سعی می کنند بین این دو مقوله تفاوت بگذارند. ولی در این مقاله نه نهاد های وابسته به جمهوری اسلامی بلکه یکسره هویت و فرهنگ و تاریخ ایران را مورد هجمه قرار داده اند. مشخص است که این مقاله از منابعی دیگر به رسانه رادیو بین الملل فرانسه تحمیل شده است. در ضمن به جز مسائل ایدئولوژیک و سیاسی، مقاله مورد نظر از لحاظ علمی و ژورنالیستی نیز به شدت ضعیف و بی ارزش است.
ظاهرا این اقدامات ضد ایرانی، پاتکی در مواجه با کنش حرفه ای و بشر دوستانه رسانه های جمهوری اسلامی در ماه های گذشته برای دفاع از حقوق سیاه پوستان آمریکایی می باشد. این در حالی است که مستندات تاریخی و جمعیت شناختی دقیقا عکس این مدعیات را نشان می دهد.
جمعیت شیعیان در شرق آفریقا هم خود گواهی دیگر بر وجود ارتباط ایرانی-آفریقایی در یک جریان تمدنی دقیقا برعکس جریان مورد اشاره مقاله رادیو بین الملل فرانسه بوده است. دریانوردان جنوب ایران همیشه در صحنه تجارت شرق آفریقا حضور داشته اند و مشابهت های موجود در بین فرهنگ جنوب ایران و شرق آفریقا هم به شکلی طبیعی نتیجه این برهمکنش فرهنگی تمدنی بوده است و به هیچ وجه من الوجوه به معنی آفریقایی بودن اهالی جنوب ایران نمی باشد.
بدون شک اهالی جنوب ایران از پایه های فرهنگی و تاریخی هویت ایرانی هستند. در 1622 همین ساکنین جنوب ایران بودند که ، استعمارگران پرتغالی را از خلیج فارس بیرون کردند. حماسه رئیس علی دلواری بر علیه تجاوز بریتانیا به جنوب ایران هنوز مایه مباهات و فخر نه تنها جنوبی ها بلکه همه ملت ایران است. در دوره معاصر نیز همین مجاهدین جنوب ایران از جمله شهید والامقام "نادر مهدوی" زاده بوشهر بودند که در دهه 60 شمسی با قایق های کوچک ماهیگیری خود بر بزرگترین ناوگان جنگی جهان فائق آمدند.
در هر حال، آثار حمام های ایرانی باقی مانده در تانزانیا، وجود واژه های فارسی در زبان سواحیلی در شرق آفریقا، وجود جمعیت ایرانی-هندی-آفریقایی در این منطقه، وجود گوشه خسروانی در موسیقی مراکشی، همچنین وجود مکتب اسلامی قادریه در سنگال که طرفداران عبدالقادر گیلانی هستند و یا نشر افکار امام محمد غزالی در بین صوفیان شمال آفریقا ودر بین معتقدین به مکتب اسلامی مریدیه و صدها دلیل و نشانه دیگر اثبات کننده حضور پر رنگ فرهنگ و تمدن ایرانی در قاره آفریقا هستند.
ایران زمین بر خلاف ادعای رسانه های غربی، همواره در راستای ایفای حقوق مردم قاره آفریقا و مبارزه با برده داری و استعمار قدم برداشته است. چندین خیابان در تهران، پایتخت ایران با نام شخصیت های آفریقایی مبارزه با استعمار نام گذاری شده اند و خود مردم آفریقا از جمله آفریقایی های ساکن ایران به خصوص دیپلمات ها و دانشجویان سیاه پوست در دانشگاه های ایرانی همواره از نگاه مثبت و پر مهر ایرانیان تقدیر نموده اند. مراسم و همایش های مراکز فرهنگی کشورهای آفریقایی در تهران همیشه مورد استقبال ایرانیان بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید