فائزه هاشمی: از رای ام به روحانی پشیمان نیستم
آقای روحانی و آقایعلی مطهری هم ریشه اصولگرایی داشتند اما مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفتند، چند وقت پیش هم آقای کرباسچی صحبت از چنین ائتلافی کرده بود، میتواند اتفاق بیفتد. استدلالهایی که میکنند انتخاب بین بد و بدتر است که نتیجه تاسفبار این گونه سیاستها را میبینیم
آرمان ملی: «جنبش و حرکت اصلاحطلبی به بنبست نرسیده، بلکه مشکل از ما اصلاحطلبان است» به اعتقاد او و بسیاری از سیاسیون، خودانتقادی مسیری برای اصلاح در آینده است و نباید با رویکرد پنهان کردن مشکلات بر حجم آنها افزود. مانند یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران که وقتی از او سوال شد شکست دوم اسفند تا چه حد محصول رفتار خود اصلاحطلبان بود، سعی در پنهان کردن رویکرد اصلاحطلبان در این انتخابات نکرد، رویکردی که به اعتقاد او اشتباه بود. فائزه هاشمی میگوید: «قهر اکثریت از صندوقهای رای نتیجه رفتار اصلاحطلبان بود، خود من هم به همین دلیل مخالف حضور در انتخابات بودم. رفتار غیردموکراتیک، انحصارطلبانه و برخلاف شاخصهای توسعه اصولگرایان همیشه بوده، انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات رای به اصلاحطلبان با هدف دیدن رفتاری متفاوت برای محقق شدن مطالباتشان بود.» وی با یادآوری اینکه در چهار انتخابات اخیر اصلاحطلبان پیروزیهای خوبی بهدست آوردند ولی عمدتا توزرد از آب درآمدند» به انصافنیوز گفت: از شاخصهای اصلاحطلبی فاصله گرفتند، در وقایع مختلف مثل سال ۹۶ و ۹۸ پشت مردم را خالی و مردم را ناامید کردند. در موضوعات مختلف بیانیههایی دادند که اگر نام آن حزب از بالای آن برداشته میشد معلوم نبود که این اعلام موضع توسط یک حزب اصلاحطلب است یا مثلا روزنامه کیهان. البته این دلیل بر خوب بودن یا خوب شدن اصولگرایان نیست. توجه داشته باشیم که جنبش و حرکت اصلاحطلبی به بنبست نرسیده، بلکه مشکل از اصلاحطلبان است. برخی برای رهایی از سهم خود در ناکارآمدی اصلاحطلبانی که با رای مردم به مجلس رفتند انگشت اتهام را به سوی رئیس دولت اصلاحات نشانه میگیرند و خود را مبرا از سهمی در این اشتباهات میدانند. حزب کارگزاران که فائزه هاشمی عضو شورای مرکزی آن است هم یکی از احزاب تشویقکننده به رای دادن به لیست امید در انتخابات مجلس دهم بود اما تلاشی برای تبرئه حزب خودش و سایر احزاب ندارد، بلکه میگوید: «هم رئیس دولت اصلاحات، هم احزاب اصلاحطلب و تمام ما که مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کردیم، باید پاسخگو باشیم. متاسفانه درون خود شورای عالی اصلاحطلبان و بسیاری از احزاب اصلاحطلب روند دموکراتیکی برای ایجاد تشکیلات و انجام اموراتشان وجود ندارد. کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی، ما که در درون خودمان نیز به شاخصهای اصلاحطلبی بیاعتنا یا کماعتنا هستیم، چگونه میخواهیم دیگران را اصلاح یا این مصداقها را در جامعه پیاده کنیم. متاسفانه دیر متوجه مشکلات درونی شدیم، اگر واقعا اصلاحطلب هستیم هر زمان که متوجه اشتباهاتمان شدیم باید شفاف و روشن اعلام کنیم، معذرتخواهی کنیم و پاسخگو باشیم نسبت به عمل غلط خود، و تغییر رفتار بدهیم به سمت اصلاحطلبی واقعی. میتواند مرز ما با اصولگرایان در این پاسخگویی باشد.»
با رفتن بابا امید رفت
موضوع دیگری که فائزه هاشمی به آن پرداخت انتخابات ریاستجمهوری 1400 است که درباره آن میگوید: «در صورت ادامه شرایط فعلی گمان نمیکنم حضور در انتخابات توجیهی داشته باشد، وقتی عملا اتفاقی در دولت و یا سایر بخشهایی که در اختیار اصلاحطلبان است، نمیافتد، رای دادن فقط کاری است در جهت تایید وضعیت خراب فعلی و متوهم کردن مسئولان و مقامات که به این سیاستها و مسیر غلط ادامه دهند. نمیگویم از رای به آقای روحانی و شوراهای شهر پشیمانیم، اما یکهزارم آنچه که انتظار میرفت حاصل نشد.» در مقطع کنونی برخی اصلاحطلبان میگویند که دیگر مانند سال 92 و 96 نیست که حامی کاندیدای غیراصلاحطلب شوند و نه به ائتلاف را در دستورکار دارند. فائزه هاشمی میگوید: «آقای روحانی و آقایعلی مطهری هم ریشه اصولگرایی داشتند اما مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفتند، چند وقت پیش هم آقای کرباسچی صحبت از چنین ائتلافی کرده بود، میتواند اتفاق بیفتد. استدلالهایی که میکنند انتخاب بین بد و بدتر است که نتیجه تاسفبار این گونه سیاستها را میبینیم.» از سوی دیگر به برخی اینگونه القا شد که روحانی برابر هاشمی و به نوعی هاشمی دوم است اما فائزه هاشمی از تغییر رفتارهای روحانی پس از درگذشت پدر میگوید: «امیدها به آقای روحانی زیاد بود، بابا این امیدها را ایجاد کرد. بعد از فوت بابا، آقای روحانی دگرگون شد، بسیار دور از انتظار بود، همه چیز تغییر کرد. با رفتن بابا امید رفت، خیلیها از جمله برخی احزاب و افراد اصلاحطلب هم عوض شدند، انگار پشتیبان خود را از دست دادهاند و دیگر امیدی به تغییر ندارند.»
بابا فراجناحی واقعی بود
آیتا... هاشمی را نمیتوان اصلاحطلب یا اصولگرا نامید بلکه برای او پیشرفت کشور و سازندگی در درجه اول اهمیت قرار داشت. در برهههایی از عملکرد یک جناح ناراضی بود و سعی داشت با توصیههایی مسیر آنها را تغییر دهد. اصلاحطلبان در بسیاری از موفقیتها خود را مدیون آیتا... میدانستند اما اصولگرایان تاب انتقادات ایشان را نداشتند. فائزه هاشمی در پاسخ به این سوال که آیتا... هاشمی از اصلاحطلبان دلگیر بود، چنین گفت: در دورههایی بله بهخصوص در انتخابات مجلس ششم و دوران اصلاحات، بابا فراجناحی واقعی بود و با هر دو جناح کار میکرد، در هر دوره نیز مورد بیمهری نوبتی اینها قرار گرفت. بهنظرم معمولا افراد موثر و تعیینکننده و بدون باند چنین سرنوشتی دارند. حسادت، تحجر، تنگنظری و تفکر انحصاری در این رفتارها نقش داشته است. جالب اینکه هرکدام از این دو جناح که کنار گذاشته میشدند یا کنار میرفتند باز سراغ بابا میآمدند، بیمهریها و نامردیهایشان یادشان میرفت و بابا هم با روی باز و بدون انتقامگیری آنها را میپذیرفت.
دیدگاه تان را بنویسید