آخرین شانس ترامپ در مقابل ایران
دیدارها و سفرهای دیپلماتیک بین ایران و کشورهای مختلف جهان پس از خروج رسمی ایالات متحده امریکا از توافق هستهای، عمدتاً تابعی از مناقشه ایران و امریکا هستند.
شواهد مختلف نشان میدهد فرستادههای فراوانی از سوی ایالات متحده تلاش دارند تا میوه کارزار فشارحداکثری ساکنان کاخ سفید را برای دولت دونالد ترامپ بچینند. سفر وزیر امورخارجه سوئیس به تهران که هفته گذشته رخ داد نیز از همین قاعده پیروی میکند.
ایگناتسیو کاسیس، وزیر امور خارجه سوئیس پس از سه سال از آغاز مسئولیت خود، هفته کذشته به تهران سفر کرد. کاسیس در سفر اخیر خود به تهران نه تنها با همتای ایرانی خود محمدجواد ظریف که با مقامات بلندپایه ایران از جمله رئیسجمهور، رئیس مجلس و دبیرشورایعالی امنیت ملی دیدار و گفتوگو کرد.
این سفر سه روزه و گفتوگوهای سطح بالای سیاسی از جانب کشوری که روابط دوستانهای هم با جمهوری اسلامی ایران و هم با ایالات متحده دارد، آنهم در شرایط تنشهای بالا بین دو کشور قابل تأمل است.
در کارنامه سالهای اخیر سوئیس، این کشور نقش ویژهای در تبادل زندانیان میان دو دولت ایران و امریکا داشته است.
جایگاه سوئیس در روابط ایران و امریکا
کنفدراسیون سوئیس در چهار دهه گذشته حافظ منافع امریکا در ایران بوده و در سالهای اخیر مسئولیت حفاظت از منافع ایران در کشورهای عربستان سعودی و کانادا را هم برعهده گرفته است. این مراودات بدین معناست که این کشور تا حدود زیادی مورد اعتماد دو دولت متخاصم واقع گشته است.
در کارنامه سالهای اخیر سوئیس، این کشور نقش ویژهای در تبادل زندانیان میان دو دولت ایران و امریکا داشته که به عنوان نمونه، منجر به بازگشت دکترمجید طاهری به ایران و خروج مایکل وایت کهنه سرباز امریکایی از تهران با هواپیمای سوئیسی شد.
این رخدادها بیانکننده این مسئله است که سطح روابط ایران و سوئیس فراتر از مسائل دیپلماتیک بوده و این کشور جایگاه ویژهای در میانجیگری بین ایران و امریکا دارد. این مسئله به هیچ عنوان توسط سوئیس کتمان نشده است. تا جاییکه کاسیس وزیر امورخارجه این کشور در سفر روز اول خود به ایران به صراحت از تلاش سوئیس برای برقراری مذاکرات ایران و امریکا صحبت کرد و گفت: «تلاش سوییس آن است که حداقلهای گفتوگوی بین دو کشور ایران و امریکا برقرار شود.»
کانال ارتباطی سوئیس البته با حجم ناچیز مبادلات که تنها دوبار از آن استفاده شده است نمیتواند پاسخگوی نیازهای ایران باشد.
کانال مالی ایران و سوئیس چقدر اهمیت دارد؟
مسئله کانال مالی بین ایران و سوئیس از جمله اهداف اعلامی سفر وزیر خارجه سوئیس به ایران بیان شده است اما به نظر میرسد این مسئله تنها یکی از موارد گفتوگوها بوده و نمیتواند به عنوان اصلیترین موضوع این دیدارها شناخته شود. در حالیکه مکانیزم اینستکس عملاً در دوسال گذشته بیخاصیت بوده و نتوانسته خواستههای ایران را پوشش بدهد، سوئیس به صورت موازی سازوکاری برای ارتباطات بشردوستانه با ایران را اعلام کرده که این اقدام بدون چراغ سبز ایالات متحده قابل تصور نخواهد بود. کانال ارتباطی سوئیس البته با حجم ناچیز مبادلات که تنها دوبار از آن استفاده شده است نمیتواند پاسخگوی نیازهای ایران باشد و صرفاً به برخی اقلام دارویی و غذایی در قبال اموال بلوکه شده ایران در بانکهای این کشور محدود میباشد و به هیچ عنوان هدف دور زدن تحریمهای امریکا را ندارد.
سخنگوی رئیسجمهور روحانی، نارضایتی دولت از ناچیز بودن کانال تهران_برن را اینگونه توضیح داده است: «درخصوص کانال مالی بین ایران و سوئیس قابل توجه است که این کانال بعد از ۲۰ ماه تعلل از سوی طرف امریکایی، در خرداد ماه گذشته بهطور رسمی عملیاتی شد که برای واردات اقلام ضروری دارویی و غذایی که از نظر قوانین بینالمللی مشمول تحریم نمیشوند طراحی شده است ما تردیدی در حسن نیت دولت سوئیس برای راهاندازی کانال نداریم، ولی در مورد کارکرد آن با توجه به بدعهدیهای دولت امریکا تردید داریم. تا کنون دو تراکنش مالی با حجم نه چندان رضایت بخش، برای تأمین داروهای بیماران سرطانی و بیماران پروانهای از این کانال صورت گرفته است.»
بنابراین نمیتوان سفر کاسیس به ایران و دیدارهای وی را به گفتوگو در خصوص مکانیزم حداقلی تهران-برن تقلیل داد. خصوصاً اینکه مایک پمپئو وزیر امورخارجه امریکا پیش از سفر کاسیس به ایران با وی به صورت تلفنی گفتوگو کرده است. این اقدام در سفرهای مقامات ژاپنی به ایران و بالعکس نیز دیده میشد که خود گویای نقش این کشورها در ارسال پیام به تهران مباشد.
دولت ترامپ اگر توانست با چند دیدار و عکس یادگاری با رهبر کره شمالی دستاوردهایی روی کاغذ برای دولت خود بهدست آورد، از کسب چنین امتیاز حداقلی از ایران عاجز مانده و راههای گوناگونی برای کسب وجهه بینالمللی خود را امتحان میکند.
آخرین شانس واشنگتن
دونالد ترامپ پس از خروج یکجانبه خود از برجام مورد انتقادات بینالمللی قرار گرفت. دولت کنونی امریکا حتی مورد سرزنش رقبای داخلی خود قرار دارد و باید پاسخگوی این مسئله باشد که خروج از توافق برجام و افزایش فشارها به ایران چه دستاوردی برای ایالات متحده پدید آورده است. تیم حاکم در کاخ سفید نه به اهداف بلندمدت خود که تغییر نظام یا تغییر رفتار ایران که حتی به اهداف کوتاه مدت خود یعنی رودررویی مردم و حاکمیت نیز دست نیافته است. دولت ترامپ اگر توانست با چند دیدار و عکس یادگاری با رهبر کره شمالی دستاوردهایی روی کاغذ برای دولت خود بهدست آورد، از کسب چنین امتیاز حداقلی از ایران عاجز مانده و راههای گوناگونی برای کسب وجهه بینالمللی خود را امتحان میکند.
دونالد ترامپ از پیغامهای مکرر از طریق کشورهای متعدد به تهران تا اعزام نماینده شخصی برای دیدار با محمدجواد ظریف وزیرامورخارجه ایران استفاده کرده است. دولت امریکا درصدد بود تا با وساطت رندپال سناتور جمهوری خواه امریکا و نزدیک به کاخ سفید، ظریف را برای دیدار با رئیسجمهور امریکا در اتاق بیضی شکل کاخ سفید اقناع کند. فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی هم برای دیدار رئیسجمهور روحانی با دونالد ترامپ تلاشهای فراوان کردهاند. این اتفاقات در حالی بوده که مذاکرات کره شمالی با امریکا هم به عنوان دستاورد تبلیغاتی برای تیم ترامپ شناخته میشود و در مقابل چیزی جز افزایش و تمدید تحریمها را نصیب کره شمالی نکرده است. حالا ترامپ که از نشستن کنار مقامات ایرانی در جلوی دوربینها محروم مانده تلاش دارد تا با واسطه کشورهای مختلف رضایت ضمنی تهران برای مادام العمرکردن محدودیتهای هستهای یا محدودیت در فعالیتهای موشکی و منطقهای یا حداقل مذاکره مستقیم اما بدون دستاورد را کسب کند!
سوئیس نفر آخر در صف طویل پیغامرسانهای دونالد ترامپ
پیش از سوئیس نیز کشورهای متعددی پیامهایی از جانب کاخ سفید را به تهران ارسال کردهاند، کشورهایی که تا حدود زیادی مورد اعتماد دو طرف منازعه هستند. عمان، عراق، آلمان، پاکستان، ژاپن ازجمله این کشورها میباشند. اما با توجه به تجربه میانجیهای شکست خورده، ترامپ پنجاه روز دیگر تا انتخابات امریکا فاصله دارد و تلاش دارد تا ایران را از طریق تهدید به فعالسازی مکانیزم ماشه و ماجراجوییهای منطقهای از یک طرف و پیشنهادات تطمیعکننده از طرف دیگر، جهت کنار گذاشتن راهبرد «نه جنگ نه مذاکره» مجبور کرده و پیروزی راهبرد «فشارحداکثری» امریکا را در رقابتهای انتخاباتی خود به نمایش بگذارد.
منبع: سیاست پارسی
دیدگاه تان را بنویسید