عباس عبدی:
انتخابات آمریکا تأثیر تعیینکنندهای در سرنوشت ایرانندارد
فشار دموکراتها میتواند بیشتر از جمهوریخواهان باشد/ دوست دارم بایدن انتخاب شود!

عباس عبدی گفت: شخصا دوست دارم بایدن انتخاب شود؛ به دلیل اینکه نظام جهانی را به جایگاهی که قبلا بود، برگرداند و کمی از این فضای تنش بیرون بیاورد. البته در زمان ترامپ در مقایسه با دوران بوش یا اوباما، جنگی اتفاق نیفتاده است.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه شرق گفتگویی با عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب انجام داده است که مهمترین بخشهای آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
فشار دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان است
- اگر کسی غیر از ترامپ در انتخابات حضور میداشت، شاید برای ایران خیلی فرق نمیکرد کدام نامزد روی کار بیاید. حتی میشود گفت فشار دموکراتها به دولت ایران میتواند بیشتر از جمهوریخواهان باشد، اما ترامپ فرق دارد و او حتی مسئلهاش فقط ایران نیست؛ با کل جهان به شکل جدیدی برخورد میکند و این اهمیت دارد و به نظرم نهفقط ایران بلکه کل جهان به این انتخابات حساس است.
دوست دارم بایدن انتخاب شود!
- شخصا دوست دارم بایدن انتخاب شود؛ به دلیل اینکه نظام جهانی را به جایگاهی که قبلا بود، برگرداند و کمی از این فضای تنش بیرون بیاورد. البته واقعیت این است که در زمان ترامپ در مقایسه با دوران بوش یا اوباما، جنگی اتفاق نیفتاده است و شاید این نکته مثبت ترامپ باشد.
- من بهعنوان کنشگر برای مسئله داخلی ایران تنشزدایی را بهتر میدانم، اما اینکه بگویم انتخابات آمریکا تأثیر تعیینکنندهای در سرنوشت ما دارد، فکر نمیکنم اینطور باشد. البته این هم از ضعف ما شده است که مدام نگاهمان به این باشد که مردم دیگر کشورها چه تصمیمی میگیرند؟
اپوزیسیون چشمانداز روشنی ترسیم نمیکنند
- کسی که بیرون از ساخت قدرت است، بهراحتی میتواند در دفاع از آزادی حرف بزند ولی وقتی همین آدم در ساخت قدرت باشد، هیچ تضمینی نیست بدتر از کسانی که هستند عمل نکند. بنابراین با تغییر جایگاه افراد، نمیتوان تحول چندانی در جامعه ایجاد کرد. آنچه مهم است تحول در ساختار است.
- اینکه اپوزیسیون دنبال چنین چیزی هست، قبلا هم بوده و طبیعی است. ممکن است الان به لحاظ مخالفتهایی که در داخل با سیاستهای موجود وجود دارد و دسترسی بهتر به رسانه، شرایطی را برایشان فراهم کرده که بتوانند بهتر فکر و برنامهریزی کنند؛ اما همانطور که شما هم گفتید، اینها کفایت نمیکند و نکات دیگری هم مثل چشمانداز باید وجود داشته باشد. میدانیم که هیچکدام از آن نیروها هیچ چشمانداز روشنی را ترسیم نمیکنند؛ حتی اگر ترسیم کنند، توضیح نمیدهند که این چشمانداز با چه ضمانتی و به چه قیمتی قرار است به دست بیاید. تقریبا در هیچکدام از مطالبشان ندیدهام. همهاش نفی وضعیت موجود است.
اصلاحطلبان آماده ارائه چشمانداز نیستند
- دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا در گذشته معنا داشته و غالب بوده است. این دو قطب حتی امروز هم نمیتوانند عرصه سیاسی را بیش از 20، 30 درصد پوشش دهند.
- هرکس بتواند چشماندازی را نشان دهد، حتی کسی که در ساخت قدرت است، بیشتر از جانب مردم تحویل گرفته خواهد شد؛ مشروط بر اینکه بتواند چشماندازی با قابلیت اجرائی ارائه کند. حال اگر ارائه کرد، ما هم حمایت میکنیم و اگر نقد داشتیم، میگوییم. اگر بتوانیم خودمان یا دیگران این چشمانداز را ارائه دهیم، باید انجام دهیم. اما با وضعیتی که برای اصلاحطلبان به وجود آمده و با انسدادی که در ساخت سیاسی شکل گرفته، خیلی سخت است که اصلاحطلبان در داخل بتوانند چنین چشماندازی را فعلا ارائه کنند. نه خودشان آمادگیاش را دارند و نه افق گستردهای پیشروی آنان وجود دارد که بتوانند در این چارچوب چشماندازی را ارائه کنند. شخصا ناامید نیستم و به نظرم این انسداد و رکود میتواند مقدمه گشایشهای جدید باشد.
دیدگاه تان را بنویسید