هیچ ؛ فانتزی ترامپ درباره بازگردادن تحریم ها
وسواس دولت دونالد ترامپ روی ایران از چندی پیش به یک خصومت بی هدف تبدیل شده که هیچ دستاوردی نداشته است. بیش از دو سال از اجرای سیاست «اعمال فشار حداکثری» ترامپ می گذرد و این سیاست تنها ایران را به افزایش، و نه کاهش، فعالیت های هسته ای و فعالیت های منطقه ای ترغیب کرده است. سیاست گذاری های آمریکا اساسا این کشور، و نه ایران، را در مباحثات بین المللی و دیپلماتیک منزوی کرده و بر افکار جهانی درباره آمریکا تاثیر منفی داشته است.
دیپلماسی ایرانی: وسواس دولت دونالد ترامپ روی ایران از چندی پیش به یک خصومت بی هدف تبدیل شده که هیچ دستاوردی نداشته است. بیش از دو سال از اجرای سیاست «اعمال فشار حداکثری» ترامپ می گذرد و این سیاست تنها ایران را به افزایش، و نه کاهش، فعالیت های هسته ای و فعالیت های منطقه ای ترغیب کرده است. سیاست گذاری های آمریکا اساسا این کشور، و نه ایران، را در مباحثات بین المللی و دیپلماتیک منزوی کرده و بر افکار جهانی درباره آمریکا تاثیر منفی داشته است.
دولت ترامپ تا جایی پیش رفته که پا را فراتر از نتایج منفی و انزوا گذاشته و در اجرای آخرین ترفند علیه ایران به فانتزی رسیده و در صدد استفاده از «بند بازگشت سریع تحریم ها» در قطعنامه 2231 شورای امنیت که تکمیل کننده برجام است، به فانتزی رسیده. بازگشت تحریم ها (مکانیزم ماشه) نوعی مهندسی دیپلماتیک مبتکرانه برای ایجاد اطمینان در طرفین برجام درباره پایبندی ایران به تعهداتش است به این صورت که اگر ایران برجام را نقض کند، تحریم های بین المللی پیشین بدون نیاز به مذاکرات دشوار و بدون خطر وتو توسط دوستان ایران مانند روسیه و چین، مجددا اعمال خواهند شد. بر اساس این بند، هر یک از طرفین برجام می توانند در صورت نقض توافق توسط ایران، آن را به شورای امنیت گزارش دهند و 30 روز پس از این گزارش، تحریم ها به طور خودکار مجددا اعمال می شوند مگر اینکه شورای امنیت تحریم ها را با قطعنامه جدیدی به تعلیق درآورد.
آنچه اقدام ایالات متحده در این زمینه را از چشم بیشتر جهان مضحک کرده، این است که دولت ترامپ می خواهد در شرایطی که در سال 2018 از توافق ایران خارج شده، از قدرتی که در توافق برای اعضای آن در نظر گرفته شده استفاده کند. 13 عضو از شورای امنیت 14 عضوی (جمهوری دومنیکن سکوت اختیار کرد) صریحا این ایده را که ایالات متحده می تواند از این قدرت استفاده کند، رد کرده اند. این اقدام ایالات متحده زمانی بیشتر عجیب می شود که اساسا آمریکا بود که توافق را نقض کرد و نه ایران.
اکنون، دولت ترامپ در فرار از واقعیت چنان صحبت می کند که گویی تحریم های سازمان ملل مجددا اعمال شده است و در واقعیت چنین نیست. آنطور که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، گفته، تفسیر قطعنامه های خشورای امنیت بر عهده خود این نهاد است اکثریت قریب به اتفاق شورا تشخیص داده اند که بازگشت تحریم ها رخ نداده است. البته دولت ترامپ در رابطه با تحریم های ایالات متحده هر کاری که بخواهد می تواند انجام دهد. این کشور پیشتر هر چیزی که به ایران مربوط می شده را تحریم و هر کسی را که فکر می کرده می تواند با ایران تجارت داشته باشد با تحریم های ثانویه تهدید کرده است. عملا جدای از این موارد کار دیگری نمانده که دولت آمریکا بخواهد انجام دهد. شرایط زمانی نگران کننده خواهد شد که دولت ترامپ تصمیم بگیرد اقدامات فیزیکی مانند توقیف محموله های ایران در آب های بین المللی را در نظر بگیرد؛ در شرایط کنونی، چنین اقدامی می تواند دزدی دریایی تلقی شود و تهدید درگیری های گسترده نظامی را در پی داشته باشد.
لفاظی های دولت ترامپ درباره «اجرا»ی تحریم های سازمان ملل به اندازه دیگر لفاظی های او وهم آلود است. هیچ کسی به او صلاحیت اجرای آنچه می گوید اجرا می کند را نداده است و ایالات متحده در حال حاضر بزرگ ترین ناقض قطعنامه های شورای امنیت به حساب می آید.
همه این اقدامات دولت ترامپ بخشی از تلاش های گسترده تر او برای نابودی برجام است. احتمالا امید ترامپ این است که با این آخرین تاکتیک، ایران از توافق خارج شود یا آن را نقض کند و بدین ترتیب، میراث دولت باراک اوباما نابود شود. آسیبی که به منع گسترش تسلیحات هسته ای می خورد قابل توجه است، اما خسارت وارده به ابزار و گزینه های دیپلماتیک ایالات متحده هم کمتر از آن نیست. ابزاری به قدرتمندی «بازگشت سریع تحریم ها» احتمالا به عنوان یک گزینه در هر توافق احتمالی دیگری با ایران و سایر کشورها به کلی نابود شده است. حتی تصور موافقت ایران یا دیگر طرفین برجام با تکرار این نوع مهندسی دیپلماتیک با توجه به سوء استفاده دولت ترامپ از آن، دشوار است.
آسیب وارد آمده به قدرت و جایگاه ایالات متحده به عنوان عضو دائم شورای امنیت هم مساله کوچکی نبود. یک نشانه آشکار از دیوانگی ترامپ در رابطه با بازگشت تحریم های سازمان ملل علیه ایران این است که حتی جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین که از شاهین های مخالف ایران است، نیز ترفند دولت ترامپ را نامناسب می داند. نگرانی اصلی بولتون محافظت از حق وتوی آمریکا در شورای امنیت است. قدرت ایالات متحده در وتوی قطعنامه های شورای امنیت یکی از عناصر اصلی بازگشت تحریم ها بوده، اما اهمیت حق وتو در نهایت بیشتر به اهمیت هر یک از قطعنامه های شورا بستگی دارد. دولت ترامپ با نادیده گرفتن اراده شورا و پیشبرد مسیر وهم آلود خود در رابطه با ایران، به آن اهمیت و احترام آسیب می رساند. تلاش دولت ترامپ برای استفاده از یکی از مفاد قطعنامه 2231 شورای امنیت به رغم بی توجهی و بی احترامی شخصی او به نهادهای بین المللی و چندجانبه، نشان دهنده کارآمدی و اهمیت این نهادها و به ویژه کارآمدی آنها برای ایالات متحده است. دولت ترامپ دارد این سودمندی و کارآمدی را از بین می برد.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت
دیدگاه تان را بنویسید