خودزنی اصلاحطلبانه در پس درخواست استعفا طلبان
سرویس سیاسی جوان آنلاین: چه آنکه دولت برآمده از اصلاحطلبان طی هفت سال گذشته در لایههای مختلف و مدیریتهای کلان دولت حضوری تأثیرگذار داشته و بهصورت طبیعی کامیابیها و ناکامیهای این دولت بهحساب آنها نوشته خواهد شد.
اکنون که با انبوهی از مشکلات و مطالبات مردم از یکسو و ناکارآمدی دولت متبوع خود مواجه هستند، به فرافکنی رو آورده و آدرس غلط میدهند. اما این آدرس غلط دادنها چندان موردتوجه خود دولتیها قرار نگرفته و رئیس دفتر رئیس جمهور هفته گذشته در اظهار نظری طعن آمیز به استعفاطلبان ضمن تأکید بر این نکته که هیچوقت در درون اصلاحطلبان یک نظر و یک گروه خاص نبوده و دیدگاهها متفاوت بوده است، گفت: «در داخل دولت از سال ۹۲ همواره از بین وزیران و اعضای کابینه و استانداران اصلاحطلبان بودند. اگر الان اصلاحطلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان است که در داخل دولت هستند. حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمیکنند مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند.»
موضوعی که روز گذشته مورد اشاره دبیرکل حزب مؤتلفه نیز قرار گفت و با یادآوری این نکته به اصلاحطلبان که «نمیتوانید خود را از اینکه عامل بیشتر مشکلات و نارضایتیهای مردم از دولت هستید، تبرئه کنید» تصریح کرد: «صادقانه با مردم سخن بگویید و عذرخواهی کنید و اگر میتوانید اعلام کنید که نگاه به غرب را تبدیل به نگاه به ملت و حمایتهای داخلی خواهید کرد. شاید مردم شما را ببخشند و خیر شما در این مسیر است.»
دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی خطاب به اصلاحطلبان، تصریح کرد: شما نمیتوانید خود را از اینکه عامل بیشتر مشکلات و نارضایتیهای مردم از دولت اصلاحطلب و سایر مسئولیتهای در اختیار اصلاحات هستید، تبرئه کنید. اسدالله بادامچیان البته بخش دیگری از سخنان خود را به تقبیح سیاست نگاه به بیرون دولت اختصاص داد و با طرح این سؤال که آیا برای تغییر ذهنیتهای توهمی در دولت زمان لازم نرسیده است، گفت: دولتِ اصلاحات اعتدالی، تصور میکرد با مذاکره به معادله برد- برد میرسد و تصور داشت برجام مشکلگشای همه امور است و سایر تصورات از این دست و اکنون همه میدانند که آن سیاستها و نگاه به بیرون باید تغییر کند و اتکا به نیروهای کارآمد و سیاستهای متناسب با شرایط روز جایگزین شود.
بادامچیان در همین زمینه گریزی هم به انتخابات امریکا و نگاه امیدوارانه اصلاحطلبان زد و گفت: حالا هم هنوز برای آنها انتخاب رئیس جمهور آینده امریکا مطرح است؟ که مذاکره میکند؟ یا به برجام برمیگردد؟ در حالی که تجربه برجام و مذاکره برای دولت به اندازه کافی کفایت میکند. وی با بیان اینکه اولین مناظره ترامپ و بایدن سقوط مهلک امریکا را آشکار کرد، اظهار داشت: اخلاق، ادب، شیوه مناظره نامزدهای ریاست جمهوری امریکا و حفظ آبروی یک کشور و ملت در صحنه جهانی، همه در زیر پای جنگ قدرت و عصبانیت حاکی از بنبست، لگدمال شد و این مناظره نمادی از واقعیت امریکای فعلی است. وی تأکید کرد: امید است این واقعیت امریکا و غرب استعماری باعث اصلاح ذهنیت غربزدهها و غربگراها شود؛ به ویژه اصلاحطلبانی که در این بیش از چهار دهه برای حل تحریم و مشکلات، به امریکا و مذاکره و برخی هم به سازش نگاه میکردند.
آش استعفا طلبی اصلاحطلبان، اما آنقدر شور شده است که طی چند روز گذشته با مواضع تند بخش دیگری از فعالان همین جناح مواجه شده است. محمد هاشمی، با اشاره به یادداشت اخیر عباس عبدی و درخواست او از رئیس جمهور برای استعفا از مقام خود در راستای تسریع حل مشکلات کشور گفت: شخصی این درخواست را مطرح میکند که ارزش عکسالعمل نشان دادن هم ندارد. آقای عبدی از چه موضعی چنین سخنی را میگوید. او کیست که از رئیس جمهور درخواست استعفا میکند یا دستور میدهد. به باور من نباید به چنین سخنانی اعتنا کرد و پاسخی هم نباید به آنها داد. در این مقطع استعفای رئیس جمهور به نفع کشور نیست. وی تصریح کرد: استعفای رئیس جمهور به غیراز اتلاف وقت نتیجه دیگری برای کشور در پی نخواهد داشت و آن کسانی که خواهان استعفای رئیس جمهور هستند، متأسفانه درک صحیحی از شرایط کنونی کشور ندارند و میخواهند حرفی زده باشند؛ بنابراین نباید به این موضوعات اعتنا کرد.
در زمین دشمن بازی نکنیم
دیروز هم مصطفی هاشمی طبا از فعالان سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی که در شرق و روزنامه سازندگی منتشر شد، به این درخواست واکنش نشان داد و نوشت: به تازگی برخی از فعالان سیاسی پیشنهاد استعفای ریاست جمهوری را مطرح کردهاند.... بهطورکلی استعفا به معنای درخواست عفو است؛ عفو از ادامه کار و عفو به دلیل نداشتن توانایی در انجام وظایف محول شده. در این صورت، رئیس جمهور باید شرایط کاری و دلایل عدم توانایی خود را تشریح کند و طبیعی است که به دلایل متعدد، این بیانات در لفافهای از الفاظ و کنایات ارائه خواهد شد که هر فرد غیرجهت داری نمیتواند چیزی از محتوای امر و مقصود غایی گوینده دریافت کند. بعید است با توجه به روحیات رئیس جمهور و تدابیری که از نظر شخصی در ذهن دارد، استعفایی دهد که شکننده شخصیت و حرمت خود باشد یا استعفایی دهد که موجب هتک نظام و مسئولان عالیرتبه آن باشد و به گمانم با وجود همه تصمیمات ضعیف، رئیس جمهور چارهای جز «سنگ زیرین آسیا» بودن در این برهه ندارد.... با کنار رفتن رئیس جمهور و بحران سیاسی در کشور، ترامپ به ابزاری مهم دست پیدا میکند و خواهد گفت سختگیریها و تحریمها دولت ایران را به زانو در آورده است و با شیوههای تبلیغاتی خود، این امر را پیروزی بزرگی برای امریکا علیه کشوری که ۴۰ سال «مرگ بر امریکا» گفته، قلمداد خواهد کرد. فکر نکنیم افکار عمومی امریکا به نفع ماست؛ افکار عمومی امریکا حتماً علیه کشوری است که فریاد «مرگ بر آنها» سر میدهد؛ هر قدر هم گفته شود مقصود از این شعارها، هیئت حاکمه است، آنها آن را باور نمیکنند.
استعفا یا استیضاح رئیس جمهور حتماً به نفع ترامپ و نشانه تزلزل و بحران در جمهوری اسلامی است؛ در زمین دشمن و به نفع او عمل نکنیم. آنچه اکنون قابلتأمل است اینکه درخواست استعفای رئیس جمهور نزد اصلاحطلبان هم چندان عمومیت ندارد و بیشتر از سوی طیف افراطی آن جریان سیاسی دنبال میشود. اینکه این اختلاف رویکرد تقسیم کار درونی است یا خیر، موضوعی است که درباره آن نمیشود با قاطعیت اظهارنظر کرد. اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ با بحران مقبولیت و کارآمدی دولت برآمده از اصلاحات مواجه هستند و برای عبور از این بحران چارهای ندارند جز اینکه به فرافکنی روی بیاورند و یا نقش اپوزیسیون بازی کنند. اقدامی که در هر صورت نتیجه واحدی از آن حاصل میشود؛ خودزنی اصلاحطلبانه.
دیدگاه تان را بنویسید