پشت پرده سفر ظریف ؛ سپر چینی در برابر تحریم آمریکایی!
آفتاب یزد: در طول دو سال و نیم گذشته از زمانی که دونالد ترامپ ایالات متحده را از توافق هستهای خارج کرد و تحریمهای مختلفی را بدون اغراق ماه به ماه و هفته به هفته بر تهران تحمیل کرد، یکی از گزینههایی که مسئولان به آن چشم دوختند روابط با چین بوده است.
البته این رابطه هیچگاه نتوانست انتظارات را برآورده کند چه آنکه اقتصاد ایران در همین مدت آسیبهای بسیاری دیده که مهمترین نمود آن کاهش 800 درصدی ارزش پول ملی است! با این حال ایران تلاش کرده به نوعی رابطه با چین را ارتقا دهد. در همین حال اعلام شد که دیروز وزیر خارجه به چین رفته است. سفر ظریف به پکن در حالی است که در پنج شنبه گذشته آمریکا 18 بانک باقی مانده ایرانی را که روابطی هرچند اندک با جهان داشتند را هم تحریم کرد تا در نظام بانکی ایران هیچ بانکی نمانده باشد که از گزند تحریم در امان بوده باشد. در چنین شرایطی اعلام سفر ظریف با محورهایی از سوی دستیار وزیر خارجه در امور آسیا همراه شد. در همان روزی که بانکهای ایرانی تحریم شدند آقای رضا زبیب در گفتگو با بخش خبری ۲۱ شب شبکه یک سیما گفت: در این سفر وزیر امورخارجه کشورمان، روانسازی تجارت بین دو کشور را به ویژه کمک به بخش خصوصی پیگیری میکند و اسناد اقتصادی، گمرکی و گسترش روابط بهداشتی در دستور کار قرار دارد. وی گفت: با توجه به کمکهای مردمی و دولتی چین در شرایط کرونا به کشورمان، در این سفر برای افزایش همکاریهای موثر در تولید واکسن کرونا گفتگو میشود. آقای زبیب افزود: برای موضوع سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین از سال گذشته ارتباط مستمری در سطح کارشناسان بین دو کشور ایجاد شده است.
در همین حال چانگ هوا سفیر چین در ایران اعلام کرد محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان به دعوت وانگ یی همتای چینی خود 9 و 10 اکتبر (18 و 19 مهر) در پکن خواهد بود. همچنین سعید خطیب زاده در صفحه توییتر خود با اشاره به سفر وزیر خارجه کشورمان به چین نوشت: «وزیر امور خارجه برای ملاقات با وانگ یی عضو شورای دولتی و وزیر خارجه چین به این کشور خواهد رفت. در پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک ایران و چین، دو کشور مصمم به گسترش بیش از پیش مشارکت راهبردی با یکدیگر هستند. با وجود فشار حداکثری ایالات متحده، چین شریک نخست اقتصادی
ایران است.»
> نگاهی به آمار و ارقام
تلاش برای روابط حداکثری با چین درحالی است که براساس آماری که به تازگی اتاق بازرگانی تهران ارائه داده است، اصلیترین شرکای تجاری کشور در ماههای ابتدایی امسال نیز معرفی شدهاند و در میان مقاصد صادراتی ایران، چین با ۲۷ درصد اصلیترین واردکننده کالا از کشورمان بوده است. با این حال حضور ایران در بازار چین نسبت به ظرفیتهایی که دارد قابل توجه نیست. براساس این آمارها، تایوان با صادرات ۱۰۵ میلیارد دلار در رتبه اول، ژاپن با صادرات نزدیک به ۹۵میلیارد دلار در رتبه دوم و کره جنوبی نیز با صادرات بیشاز ۹۴میلیارد دلار در رتبه سوم قرار دارند. در این ردهبندی آمریکا با ۶۷/۷میلیارد دلار کالا، رتبه چهارم را در میان صادرکنندگان به چین در دست دارد. در بین کشورهای صادرکننده کالا به چین، ایران با
صادرات ۳/۵ میلیارد دلار در رتبه ۴۵ بین صادرکنندگان به چین قرار دارد. قابل ذکر است صادرات ایران به چین در ۷ماهه سال۲۰۱۹ حدود ۵/۷میلیارد دلار بوده که این میزان در ۷ماهه سال جاری میلادی کاهش ۶۱/۵درصدی داشته است. کارشناسان یکی از دلایل اصلی کاهش حجم صادرات ایران به چین را کاهش شدید صادرات نفت میدانند، همان موضوعی که موجب شده ۸کشور از همسایگان ایران بتوانند صادرات بیشتری به چین انجام دهند؛ بهطوریکه حجم صادرات روسیه به چین در ۷ماهه امسال به حدود ۳۳ میلیارد دلار، عربستان نزدیک به ۲۳ میلیارد دلار، عراق ۱۲/۶ میلیارد دلار، امارات و عمان ۹ میلیارد دلار، کویت ۶/۲ میلیارد دلار و به قطر و ترکمنستان حدود ۴ میلیارد دلار رسیده است.
> دو دیدگاه متفاوت
اعداد و ارقام در واقع نشان از تفاوت گفتار و رفتار چینیها نسبت به ایران و موضوع تحریمهای یکجانبه آمریکا دارد. کاهش روز افزون میزان واردات چین از ایران در کنار پروژههای مختلفی که آنها در سه سال گذشته برای سرمایهگذاری داشتند و کنار کشیدند این سوال بزرگ را مطرح میکند که اساسا وقتی فشار حداکثری ایالات متحده بر نوع واکنشهای چین تاثیرگذاشته است، روابط حداکثری با چین (همان قرارداد 25 ساله) چقدر امکان پذیر نیست؟ در پاسخ به این سوال نظرات مختلفی وجود دارد برخی با نادیده انگاری آمار و ارقام اقتصادی روابط با چین در سه سال گذشته همچنان خوش بین هستند که چین حاضر باشد به رغم تحریمهای ایالات متحده در ایران سرمایهگذاری عظیمی را انجام دهد. به عنوان نمونه عطا بهرامی که وبسایت اصولگرای «الف» از او به عنوان کارشناس اقتصادی نام برده است
در مورد این سوال که چرا برخی علیه قرارداد چین سخن میگویند؛ پاسخ داده:«موضوعاتی مانند واگذاری جزایر و... اصلاً صحت ندارد و این قرارداد میتواند اثر بسیار مثبتی بر اقتصاد ایران داشته باشد زیرا با امضاء این توافقنامه چین 400 میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند. اگر قرار بود این توافق با غربیها مثل فرانسه امضاء شود؛ همین افراد منتقد، بهشدت استقبال میکردند. چینیها میخواهند در ایران سرمایهگذاری و ارزشافزوده ایجاد کنند و بعد سهم خودشان را بردارند؛ کجای این قرارداد ایراد دارد. توافق باید دوطرفه باشد یعنی هم ایران و همچین سود کنند، ولی عدهای میخواهند چینیها فقط ضرر کنند که هیچ کشوری چنین کاری انجام نمیدهد.» از سوی دیگر اما دکتر بهزاد شاهنده استاد مسائل شرق آسیا دانشگاه تهران نیز معتقد است شناخت و ارزیابی قدرت چین فعلی نیز متغیر بسیار تعیینکنندهای در تنظیم قرارداد همکاری مشترک با چین است. شاهنده با بیان اینکه باید قدرت فعلی چین را ارزیابی کنیم و بدانیم که با چه شریکی دادوستد میکنیم، گفت: مبتنی بر تلاش چین در حفظ مناسبات با آمریکا است که آینده قدرتمندسازی چین را درکوتاه تا میانمدت رقم خواهد زد. بهرغم «سیاست آمرانه شیجینپینگ» پکن در برخورد با آمریکا محتاط عمل میکند و در مناسبات خود بیشتر جانب احتیاط را خواهدگرفت و در ارتباط با طرح جامع همکاری با ایران، همکاری تمامعیار با ایران را در راستای منافع ملی خود تعدیل میکند. به عبارت دیگر، با توجه به شرایط موجود چین در روابط خود با ایران ملاحظاتی را مدنظر خواهد داشت و در مواردی مثل گذشته از ایران فاصله مطمئن خواهد گرفت و حتی در مواقعی مقابل ایران اتخاذ موضع خواهد کرد.
این استاد دانشگاه مسئله این فاصلهگیری را در نیاز چین به آمریکا در حوزه نرمافزار میداند. شاهنده معتقد است: «چین بهشدت بهدنبال دسترسی به قدرت تکنولوژیک (عمدتا نرمافزاری) است که هنوز به چند دهه کوشش وافر و همراهی با نظام بینالملل موجود نیاز دارد تا بتواند کمبودهای جدی خود را تامین کند. بنابراین، سیاست همکاری با آمریکا که از نظر چین تنها کشوری است که میتواند چین را در تبدیل به قدرت همپای آمریکا از لحاظ پیشرفت تکنولوژیک مبدل سازد، در اولویت است.»
> سود بازار آمریکا برای چین
با وجود چنین نظرات متفاوتی با این حال به نظر میرسد دست کم فعلا سیاست ایران تلاش برای حداکثرسازی روابط با چین خواهد بود. درباره این موضوع با یک تحلیلگر مسائل بینالملل گفتگو کردیم. علی بیگدلی به «آفتاب یزد» گفت:«در موضوع روابط ایران و چین و اینکه چرا آنطور که تهران مایل است طرف مقابل بهبود روابط را در دستور کار قرار نداده است باید دو موضوع را در نظر بگیریم. نخست اینکه به هرحال تهدید تحریمهای ثانویه سایه سنگینی بر شرکتهای چینی انداخته و آنها مایل به ریسک رابطه با تهران در این زمینه نیستند چرا که هم اکنون بازار 750 میلیارد دلاری ایالات متحده برای چینیها بسیار پر اهمیت است و به دنبال این هستند که کمترین آسیب را در این زمینه متحمل شوند. نکته دومی که فعلا چین در رابطه با ایران نوعی سیاست منفعل را در پیش گرفته به همان دلیل اصلی این روزهای جهان سیاست یعنی انتخابات آمریکا برمی گردد.» او افزود:«به عبارت دیگر چین نیز در حال حاضر منتظر است تا بایدن برنده شود و بتواند رابطه با آمریکا را بازیابی کند. همانطور که مشاهده کردیم در مناظره اخیر میان معاونان نامزدهای انتخاباتی در آمریکا، کامالا هریس معاون باید از سیاست دولت ترامپ نسبت به چین انتقاد کرد و گفت سیاستهای فعلی کاخ سفید باعث ضربه به روابط با پکن و از دست دادن بازار چین شده است، در واقع چینیها مهمترین خریدار کالاهای کشاورزی آمریکا مانند سویا و ذرت هستند، نباید فراموش کرد که ذرت در آمریکا کالایی استراتژیک در بخش صادرات کشاورزی محسوب میشود.» این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد:«بنابراین چین پیش از هر اقدامی در روابط با تهران منتظر است تا نوع روابطش با واشنگتن مشخص شود.» بیگدلی در ادامه گفت:«فاکتور دیگری که در این زمینه اهمیت دارد درباره خود ایران است، چینیها تا مطمئن نشوند که شرایط سیاسی و اقتصادی ایران ظرفیت پذیرش و سرمایهگذاری را دارد اقدام نخواهند کرد، آنها افراد زیرکی هستند و به این موضوع اهمیت میدهند که به لحاظ دیدگاههای سیاسی نسبت به چین یک وحدتی در ایران وجود داشته باشد.» او اظهار داشت:«موضوع بعدی بحث شفافسازی نظام مالی ایران و پیوستن به افای تی اف است که یکی دیگر از موانعی است که چینیها را نسبت به سرمایهگذاری یا تقویت روابط با تهران مردد میکند.» بیگدلی گفت: «حتی بر این موضوع نیز باید تاکید کرد که اقتصاد نفت محور ایران آیا ظرفیت پذیرش حجم عظیمی از سرمایهگذاری را دارد یا خیر، که در شرایط فعلی باید نسبت به این سوال نیز پاسخ منفی داد.» این کارشناس مسائل بینالملل در پایان تاکید کرد:«بنابراین تا زمانی که در مسیر بهبود روابط ایران و چین فاکتورهای داخلی، دوجانبه و بینالمللی مختلفی وجود دارد که محدودیتهایی را ایجاد کرده است، سفرهایی از این دست که وزیر خارجه به چین برود نمیتواند گرهگشای وضعیت باشد، اگر موضوعی مانند قرارداد استراتژیک با این کشور مطرح است باید گفت که فعلا چنین ظرفیتی در میان دو طرف وجود ندارد و رابطه با چین را باید برمبنای همان وضعیتی که در سه سال اخیر مشاهده کردیم قضاوت کنیم.»
دیدگاه تان را بنویسید