چه عاملی باعث شده احمدی نژاد اعتماد به نفس دوباره پیدا کند؟
حسین نورانینژاد در بخشی از یادداشتی با عنوان همان احمدینژاد با اشاره به مصاحبههای اخیر او در اعتماد نوشت:، اما چه اتفاقی افتاده که او مجددا این اعتماد به نفس را پیدا کرده تا به جای تشبه خود به منتقدانش و جا زدن خود به عنوان آزادیخواه و عدالتطلب، این اکاذیب بگوید؟ دلایل این موضوع از این قرار است:
۱- او و نزدیکانش فکر میکنند که موقعیت اجتماعی سبزها و اصلاحطلبان و منتقدان مسالمتجو کاسته شده است. طیفی خشمگین از مردم که از اینگونه کنشها و جنبشهای مدنی عبور کردهاند و به دنبال تخلیه خشم و اعتراضات تندتر و متفاوت هستند، با نشانههایی، چون دی ۹۶ و آبان ۹۸ افزایش یافتهاند و احمدینژاد خیلی دلش میخواهد تا سر این جنبش بیسر شود و آن را تصاحب کند یا از بین آنها یارکشی کند. نوعی جنبش تودهای معترض که نمایندگی سیاسی روشنی ندارند و شاید این فرصتی برای بهاریون باشد که برای خود جمعیتی حامی داشته باشند. شاهد دیگر این تحلیل، همراهی سودانگارانه این طیف با شعارهایی چون اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجراست. گویی این خاتمه را آغاز خود میپندارند. البته اشتباه میکنند، ولی تلاشش که ضرر ندارد. چه بسا در این مسیر حمایتهایی هم از درون برخی محافل درونی سیستم دارند تا در مدیریت اعتراضهای مشابه بعدی، فرد مطمئنی را داشته باشند.
۲- آنها در چند سال اخیر تلاش زیادی کردهاند تا خود را به لحاظ گفتمانی به جریانهای سبز و اصلاحطلب و مدنی کشور نزدیک کنند، اما کسی بهایی نداد. حتی گاهی تندتر از میانگین این بخش از جامعه مدنی کشور، مواضع آنچنانی گرفتند، علیه سیستم قضایی و امنیتی تندترین مواضع را گرفتند، پشت مفاهیمی، چون قرائتهای مختلف از دین، نقد ولایت فقیه و از این قبیل موضوعات در آمدند، اما همواره دم خروسی پیدا بود که مانع از پذیرش قسم حضرت عباسشان میشد. طبیعی بود بالاخره در جایی به این بیمحلی واکنش نشان دهند که در این مصاحبه اخیر نشان دادند. افراد رسانهای بهاریون، در جریان درگذشت استاد شجریان هم در فضای آنلاین، پس از چند توییت همدلانه که چندان توجه کسی را جلب نکرد، دلخوری و بیحوصلگیشان را بروز دادند و به سمت تنش و پرخاش با سبزها و طرفداران استاد شجریان رفتند و جالب آنکه سعی میکردند خود را در مدل جمعیتهای عزادار در درگذشت هنرمندانی، چون مرتضی پاشایی جا بزنند و آن را در مقابل سوگواران استاد شجریان، تبدیل به دوقطبی کنند. رفتاری لوس و کودکانه که در هر حال انجام دادند.
۳- انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک است و انتخابات، برهکشان همه جریانهای سیاسی، اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون است. بهاریون هم از این قاعده مستثنا نیستند و دنبال بروز و ظهوری دوباره در آن هستند. برنامهای که احتمالا با اعلام کاندیداتوری نفر اول جریانشان، احمدینژاد شروع میشود تا گوی را نهایتا به کاندیدای نزدیک دیگری بدهد. اتفاقی که لااقل برای این انتخابات بعید است برایشان محقق شود ولی به هر حال موقعیت آنها را در فضای سیاسی کشور تا حدی روشنتر خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید