پیشنهاد خباز به خاتمی
یک سیاستمدار اصلاح طلب گفت: پیشنهادم به عنوان عضوی از بدنه اصلاحات به آقای خاتمی و مجموعه دوستان تصمیمساز این است که نخست ظرف را آماده کنند و بعد دنبال مظروف باشند.
محمدرضا خباز نماینده سابق مجلس و چهره سیاسی اصلاح طلب در یک گفتگو به سوالاتی در خصوص آینده جریان اصلاحات و همچنین کاندیداهای احتمالی اصلاح طلبان در سال ۱۴۰۰ به شرح ذیل پاسخ داده است:
* کمتر از ۸ ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی است، اما به نظر میرسد هنوز اصلاحطلبان استراتژی واحد و مشخصی برای انتخابات ندارند. آیا به لحاظ سازمانی، در میان این طیف چند دستگی وجود دارد؟ و یا هنوز راجع به انتخابات اساساً بحثی در میان آنان صورت نگرفته است؟
چنددستگی در جریان اصلاحات وجود ندارد؛ اما این به معنی نبودن اختلاف سلیقه در طیف اصلاحطلب نیست. اختلاف سلیقه میان احزاب و اشخاص هست که معتقدم با وجود آقای خاتمی به توافق میرسند و مشکلی نخواهد بود. سال ۹۸ اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نکردند چون فقط کاندیداهای هشت حزب تأیید صلاحیت شدند و توانستند وارد عرصه انتخابات شوند و همانها هم برای حضور مردم در انتخابات اطلاعیه دادند. شورای عالی سیاستگذاری به دلیل اینکه کاندیداهای آنان رد صلاحیت شده بود، اطلاعیهای نداد و از مردم برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم دعوت نکرد. امیدواریم شورای نگهبان این موضوع را با تمام وجود درک کند و کاندیدای اصلاحطلبان را تأیید کند تا شک و تردیدی برای دعوت از مردم در شورای عالی سیاستگذاری نباشد.
* بحثی که یکی دو سال است میان اصلاح طلبان جدی تر شده، همین موضوع محوریت آقای خاتمی است. برای مثال کارگزاران مشخصاً آقای خاتمی را فاقد ویژگیهای لازم برای محوریت اصلاحات معرفی میکند اما در این میان بعضی نیز با دیدگاه کارگزاران مخالفند. این مناقشه را چطور تحلیل میکنید؟
زمانی هم که آقای خاتمی رئیسجمهور بود، برخی افراد نسبت به وی نظرات دیگری داشتند. در نهایت چون فرد بهتری نبود محوریت او را قبول کردند. الان هم معتقدم بهتر از خاتمی نداریم. حالا اگر فردی از یک حزب اصلاحطلب چنین حرفی را بیان کرده، صحبت او حرف همه اصلاحطلبان نیست.
* کارگزاران اساساً خود و اقداماتشان در مجلس پنجم را آغاز جریان اصلاحات معرفی میکنند و تلویحاً میگویند حتی آقای خاتمی را هم آنها برای انتخابات ۷۶ به عرصه کشاندند. لذا باید نقش محوری بیشتری داشته باشند.
مدت زیادی از سال ۷۶ گذشته، سال ۷۶ کجا و سال ۹۹ کجا؟ ظرف ۲۳ سال گذشته بسیاری از نظرات تغییر کرده و باید برای تحلیل مسائل شرایط زمان و مکان را در نظر بگیریم. یک محقق هم ممکن است امروز نظری بدهد و فردا نظرش متفاوت باشد. صحبت از سال ۷۶ اکنون مدخلیت ندارد. البته من نشنیدهام کارگزاران بگوید ما باید محور باشیم، اگر هم کسی چنین ادعایی بکند، حرف خودش را زده، وقتی ملاک عمل رأی دموکراتیک حزب باشد، کسی نمیتواند ادعا کند من محورم؛ چون هر موضوعی در مجموع اصلاح طلبان به رأی گذاشته خواهد شد. حال فرد مدعی یا میپذیرد یا نمیپذیرد. چیزی که مسلم است هیچکدام از گروههای اصلاح طلب به تنهایی نمیتوانند انتخابات را خوب برگزار کنند بلکه اجماع و همدلی آنان است که میتواند انتخابات خوب و موفقی را رقم بزند.
* سال گذشته و بهویژه پس از اینکه اصلاحطلبان حضور موفقی در انتخابات مجلس نداشتند، انتقادات مسبوق به سابقه علیه شورای عالی سیاستگذاری بسیار تشدید شد و حتی برخی نزدیکان آقای خاتمی از این شورا کنارهگیری کردند و به جمع منتقدین پیوستند. برای انتخابات ۱۴۰۰ آیا اصلاح طلبان تشکیلات متفاوتی را سازماندهی خواهند کرد یا همان شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را احیا میکنند؟
جنس انتخابات مجلس با ریاست جمهوری متفاوت است. انتخابات ریاست جمهوری یک نفر را کاندیدا میکنند، اما در مجلس ۲۹۰ نفر انتخاب میشوند. احزاب اصلاحطلب ۳۰ حزب هستند که ۲۲ حزب اعلام کردند برای انتخابات مجلس یازدهم کاندیداهای آنان در شورای نگهبان و هیئت اجرایی رد صلاحیت شدند. لذا گفتند ما دیگر در شورای عالی سیاستگذاری شرکت نمیکنیم و دعوت به حضور در انتخابات هم نداریم. متأسفانه یکی از مشکلاتی که سبب شد جمعیت ۴۲ درصدی برای انتخابات مجلس آمد و موجب خوشحالی دشمن شد، همین بود. شورای عالی سیاستگذاری هم در انتخابات ریاست جمهوری فعالیت میکند، اما نه به سبک قدیم؛ بلکه با روش جدی وارد عرصه انتخابات میشود.
* برخی گفتهاند آقایان جهانگیری و عارف جزو گزینههای اصلی اصلاح طلبان برای ۱۴۰۰ خواهند بود. این تحلیلها چقدر به واقعیت نزدیک است؟
نه تنها جهانگیری و عارف بلکه افراد دیگری هم جزو کاندیداهای اصلاحطلبان هستند. پیشنهادم به عنوان عضوی از بدنه اصلاحات به آقای خاتمی و مجموعه دوستان تصمیمساز این است که نخست ظرف را آماده کنند و بعد دنبال مظروف باشند.
دیدگاه تان را بنویسید