وزیری که فقط «التماس» میکند، چرا کنار نمیرود؟
وزیر بهداشت بی تردید مهمترین عضو ستاد ملی کروناست. رهبری شخصا بارها اعلام کرده اند که به تمام توصیههای این ستاد عمل میکنند. رییس جمهور نیز همین موضوع را اعلام کرده. توصیههای این ستاد حتی برخی برنامههای روحانی را هم جابجا کرده. به عنوان نمونه، عدم حضور روحانی در مجلس در جلسه رای اعتماد اخیر، با تصمیم ستاد کرونا بود. این ستاد در اوایل شیوع کرونا جلوی سفر کاری معاون اول رئیس جمهور را هم گرفت. از طرفی تردیدی نیست که وزیر بهداشت تخصصیترین عضو بلندپایه ستاد کروناست. طبعا در چنین شرایطی سخن او میتواند روی نظر کل اعضا نیز تاثیرگذار باشد. حال چگونه میتوان سخن وزیر بهداشت که مدام می گوید اختیاری جز التماس کردن ندارد، باور کرد؟ اگر واقعا چنین است، چرا جای خود را به فردی که دست کم توان اثرگذاری بیشتری را داشته باشد نمیدهد؟
«انتخاب»: از روز سی ام بهمن ماه ۹۸ که ورود ویروس کرونا به کشور به صورت رسمی اعلام شد، تا کنون آنچه بیش از هر موضوع دیگری از زبان سعید نمکی، وزیر بهداشت شنیده شده، نالهها و گلایههای او از «نداشتن اختیار» کافی است؛ نمکی ۸ ماه است که میگوید تنها کاری که میتواند انجام دهد، «التماس» کردن است و البته تقریبا هیچ گاه هم به نتیجه نمیرسد.
او روز ششم اسفند ۹۸ با اعلام اینکه همچنان با قرنطینه شهرها موافق نیست، از مردم خواست تا «با سفر کردن دولت را مجبور به قرنطینه اجباری نکنند.»
او یک روز بعد از اینکه «در این هفته، برخی به محض اعلام تعطیلی مدارس، به مسافرت رفتند» اظهار تاسف و گلایه کرد.
ده روز بعد یعنی در ۱۷ اسفند ۹۸ باز هم از مردم گلایمه کرد و گفت که برخی هموطنان علیرغم اینکه گفتیم در خانه بمانند و سفر نکنند، شماره پلاکهایی از نقاط آلوده حرکت و سفر میکنند، قابل توجه است.
چند روز بعد باز هم با انتقاد از سفرهای مردم گله مندانه گفت که «چقدر باید از مردم خواهش کرد؟»
وعده مهار کرونا تا پایان اردیبهشت
در آستانه نوروز هم از مردم خواست تا دو هفته در خانه بمانند. گفت که از مسئولان رده بالا هم خواسته تا سفر نروند. حتی سفر کاری جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور آن هم برای بررسی نحوه مقابله با کرونا در کشور با تصمیم ستاد کرونا لغو شد. به نظر میرسید همه چیز بر وفق مراد است. حتی وزیر بهداشت روز ۱۹ فروردین ۹۹ اظهارامیدواری کرد که «انشاءالله تا پایان اردیبهشت به مهار کرونا خواهیم رسید.»
الگوی مبارزه با کرونا در دنیا و انتظار ثبت «رکورد جهانی»
کار به جایی رسید که نمکی ایران را الگوی مبارزه با کرونا در دنیا معرفی کرد. او روز سوم اردیبهشت با اشاره به برگزاری نشست وزرای کشورهای مدیترانه شرقی، گفت: با لطف خداوند و همت همکارانمان از نشست قبلی تا امروز که ۱۸ روز میگذرد توانستیم آمار کیسهای مبتلا به کرونا را تا ۵۳ درصد کاهش دهیم. وی افزود: همچنین در آمار مرگ و میر ناشی از کرونا نیز توانستیم مرگهایمان را به یک سوم ۱۸ روز قبل برسانیم.
نمکی گفت: جمهوری اسلامی جزء ۶ کشور برجسته دنیا برای بیان تجربیات مقابله با کرونا محسوب میشود چرا که در نشست ویدیو کنفرانسی سازمان جهانی بهداشت از بین کشورهای شرق مدیترانه، جمهوری اسلامی ایران برای انتقال تجربیات برگزیده شده بود و برای من افتخار است که در اوج تحریم که دشمنان منتظر بودند، ایران فرو بریزد، ما این گونه شرایط را مدیریت کردیم.
نمکی با افتخار این «دستاورد» را تبریک گفته اعلام کرده بود «اگر همین مسیر را ادامه دهیم، یک رکورد جهانی را ثبت خوهیم کرد.»
اعلام آمادگی برای کمک به مردم آمریکا
سعید نمکی مدتی را در همین فضا گذراند. بارها و بارها به آنچه عملکرد موفقیت آمیز در مبارزه با کرونا مینامید افتخار کرد و بارها و بارها این عملکرد را با کشورهای دیگر به ویژه اروپاییها و آمریکا مقایسه کرد.
او روز ۴ اردیبهشت در واکنش به اظهارات وزیر بهداشت آمریکا برای کمک به ایران نوشت: حاضریم به مردم گرفتار آمریکا برای نجات از درماندگی دولتشان برای برون رفت از شرایط سهمگین کنونی کمک کنیم.
روز ۲۷ اردیبهشت هم در مراسمی گفت: یکی از تلخترین ایام زمانی بود که کادر درمان در خط مقدم لباس و اقلام حفاظتی نداشتند، موج سهمگینی رسیده بود و برخی که در رسانههایشان به ما میخندیدند و در اوج گرفتاری خنجر در قلب ما فرو میکردند علیرغم میل باطنی ما وقتی گرفتار این بیماری شدند تازه فهمیدند این سرزمین چگونه در مقابل بیماری ایستادگی کرد.
گل دقیقه ۹۰ و تغییر ادبیات وزیر
اما به یکباره با اوج گیری دوباره کرونا ورق برگشت. این بار ادبیات وزیر بهداشت نیز به کلی دگرگون شد. وزیر بهداشت که از اوج گیری کرونا با بازگشایی فعالیتهای اقتصادی با تعبیر «گل خوردن در دقیقه ۹۰» استفاده میکرد، بارها و بارها آرزو کرد کهای کاش توانی بیشتر از «التماس» کردن داشت.
گلایه او به این موضوع بود که به گفته خودش درخواست هایش مورد پذیرش قرار نمیگرفت. او گفت که یک بار در نامهای به رهبری سه رقمی شدن مجدد فوتیهای کرونا را پیش بینی کرده بود. چند باری از اینکه رقم موعود از صندوق توسعه ملی به بخش درمان اختصاص داده نشده، گلایه کرد. رسما گفت که فقط ۲۷ درصد این رقم تحقق یافته.
نمکی کم کم به اظهارات رمزدار و کنایه آمیز هم روی آورد؛ اظهاراتی که در کنار گلایههای مداوم او، همگی در خدمت ساختن چهرهای «مظلوم» از او در افکار عمومی درآمدند. مثلا در اواسط تابستان گفت که فکر میکردیم که تابستان آرام تری داریم و روزهای سخت پاییز را در همزمانی کووید ۱۹ و آنفلوانزا خواهیم داشت و وقتی برای نفس کشیدن همکاران مان در تابستان خواهیم داشت، اما نشد و علت این نشدن را الان نمیگوییم و گفتن آن را به آینده میسپارم.
«مظلوم»
با همان ادبیاتی که به «مظلوم» دیده شدنش کمک میکرد، بارها و بارها ضمن تکرار همان سخنانش درباره نداشتن توانی به جز «التماس» خود را «سرباز» خواند.
او روز هفتم در اینستاگرام خود نوشت:ای کاش توانی، اختیاری، ابزاری یا مددی فراتر از تمنا و خواهش و التماس داشتم تا با این ترددهای بی رویه برای روزهای سخت خیز مجدد بیماری و زحمت و گرفتاری همکارانم مضطرب نمیشدم و تا این حد از مظلومیت، خستگی و بردباریشان شرمسار نمیگشتم.
۲۵ شهریور ماه درباره خیز جدید کرونا هشدار داد و گفت: دیشب تا صبح مژه بر هم نگذاشت.
۲۰ مهر که کرونا آن روی بد خود را نشان میداد، با وجود آنکه پیش از آن بارها مدیریت ایران در مقابله با کرونا را به رخ غربیها کشیده بود، این بار وضعیت کشور را با همان کشورها مقایسه کرد و گفت: رییس جمهوری و ما اعتقاد داریم که نباید از شیوههای پلیسی و سخت برای اعمال شیوه نامههای بهداشتی کرونا استفاده کرد، اما هیچ کدام از کشورهای مدعی دموکراسی را در طول این سالها نمیشناسید که اپیدمی را با خواهش و تمنا جمع کرده باشد.
دو روز بعد از آن به تاثیر تحریمها در مبارزه با کرونا اشاره کرد و گفت: ما در بدترین دوران اقتصادی کشور قرار داریم. آنچه آمریکاییها ظالمانه بر ما تحمیل میکنند، شاید بعد از واقعه کربلا، چنین ظلمی بر ملتی روا نداشتهاند. برای تامین دارو و تجهیزات پزشکی روزهای سختی میگذرانیم.
این در حالی است که ۵ ماه ققبل از آن به شکلی کنایه آمیز برای کمک به بیماران آمریکایی اعلام آمادگی کرده بود.
اگر واقعا اختیاری ندارد، چرا کنار نمی رود؟
نمکی البته در مدت اوج گیری تدریجی و سپس دفعی کرونا از تابستان تا پاییز از کنایه به غربی ها، تکذیب برخی اخبار مربوط به پر شدن بیمارستانها و البته قرار داشتن ایران در بین چند کشور پیشرو در ساخت واکسن کرونا غافل نشد. اما ترجیع بند تمام سخنرانی هایش همان بی اختیار بودنش بود.
اما آیا واقعا آنچه وزیر بهداشت میگوید با منطق سازگار است؟ وزیر بهداشت بی تردید مهمترین عضو ستاد ملی کروناست. رهبری شخصا بارها اعلام کرده اند که به تمام توصیههای این ستاد عمل میکنند. رییس جمهور نیز همین موضوع را اعلام کرده. توصیههای این ستاد حتی برخی برنامههای روحانی را هم جابجا کرده. به عنوان نمونه، عدم حضور روحانی در مجلس در جلسه رای اعتماد اخیر، با تصمیم ستاد کرونا بود. این ستاد در اوایل شیوع کرونا جلوی سفر کاری معاون اول رئیس جمهور را هم گرفت. از طرفی تردیدی نیست که وزیر بهداشت تخصصیترین عضو بلندپایه ستاد کروناست. طبعا در چنین شرایطی سخن او میتواند روی نظر کل اعضا نیز تاثیرگذار باشد. حال چگونه میتوان باور کرد که هر بار در مقاطع حساس کرونایی تصمیم گرفته شود و بعد وزیر بهداشت از زیر بار آن شانه خالی کرده و مدام بگوید اختیاری جز التماس کردن ندارد؟ پس فرق وزیر بهداشت که مسئولیتی چنین خطیر در شرایط کرونایی بر دوش اوست، با یک شهروند عادی چیست؟
اگر واقعا چنین است و وزیر با یک شهروند عادی در جامعه تفاوتی ندارد و هیچ اختیار و توان اجرایی ندارد - که البته باور آن دشوار است - چرا جای خود را به فردی که دست کم توان اثرگذاری بیشتری را داشته باشد نمیدهد؟
دیدگاه تان را بنویسید