سفیر پیشین ایران در اردن گفت که تسخیر لانه جاسوسی آبروی آمریکا را برد، اقدامات سلطه گرایانه‌اش در دنیا را به چالش کشید و همچنین ساختار نظام دوقطبی را متزلزل کرد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

«نصرت الله تاجیک» سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در اردن در گفت‌وگو با خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس در آستانه ۱۳ آبان و سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا عنوان کرد: تاثیر تسخیر سفارت آمریکا در ایران را باید در تحول ساختار نظام دوقطبی، تثبیت قدرت منطقه‌ای ایران، سیر روابط بین‌الملل و تغییر جهت جنگ سرد و کینه توزی آمریکا مشاهده کرد.
 

وی در عین حال یادآور شد: البته فرق است بین تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری و یا طولانی شدن این روند که بیشتر به دلیل خوی ابرقدرتی آمریکا بود. همین خلط مبحث است که عموما به جای بررسی زمینه‌های این اقدام بیشتر به تبعات پرداخته می‌شود و ریشه‌ها نادیده گرفته می‌شود.

* تسخیر لانه جاسوسی به ترسیم نقشه راه مبارزات ضد آمریکایی سایر ملت‌ها تبدیل شد

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل توضیح داد: تسخیر لانه جاسوسی با عنادورزی آمریکا نسبت به ایران و کشاکش بین دو کشور به ترسیم نقشه راه برای مبارزات ضد آمریکایی سایر ملت‌ها تبدیل شد که خود عاملی برای کینه‌توزی بیشتر آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران شد که متاسفانه تا امروز نیز ادامه دارد.

تاجیک ادامه داد: اقدامی که خود آمریکا مسبب به وجود آوردن زمینه‌های شکل گیری آن بوده، ولی یک نیاز اجتماعی تلقی می‌شد و با دید و عینک کنونی نمی‌توان به تجزیه و تحلیل شرایط آن زمان و یا منتسب کردن آن به علت و یا علل محدودی دست زد. دانشجویان مسلمان و انقلابی آنها می‌خواستند با دور ساختن آمریکا از دخالت در مقدرات ایران انقلاب و نظام نوپای آن را بیمه کنند.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت: البته در پرتو این حرکت امیدوار بودند که اسناد متقنی که بتوانند فرضیه دخالت آمریکا در اوضاع و احوال پس از انقلاب و مشکلاتی که کشور در این مدت نزدیک به یک سال بعد از پیروزی انقلاب با آن مواجه بود و هر روز مشکل تازه‌ای در نقطه‌ای از مملکت به وجود می‌آمد را اثبات و تئوریزه کنند. چرا که دخالت آمریکا از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ حقیقتی اثبات شده بود و نیاز به سند نبود.

*ایران برای آمریکا صرفا به عنوان یک متحد و خریدار تسلیحات و حافظ منافع آمریکا در منطقه نبود

تاجیک با بیان این نکته که کلا آمریکا اهداف و روش‌های شفافی را در برخورد با ایران و مخصوصا انقلابیون که نیروهای تاثیرگذار جامعه بودند، دنبال نمی‌کرد، عنوان کرد: از طرف دیگر نیز از دست دادن ایران برای آمریکا صرفا به عنوان یک متحد و خریدار تسلیحات و حافظ منافع آمریکا در منطقه نبود، ایران کشوری بود که نه تنها با ستون‌های دیگر آمریکا در منطقه یعنی عربستان سعودی و مصر به عنوان متحد و محور سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا متحد بود، بلکه محل تامین نفت رژیم صهیونیستی که به دلیل جو موجود در کشورهای عربی دولت‌های این کشورها صدور نفت به آن رژیم را تحریم کرده بودند، تلقی می‌شد.

وی با بیان اینکه تامین نفت آمریکا و متحدانش و برگرداندن وجه دریافتی از این محل به کمپانی‌های غربی در ازای خرید تسلیحات و کالاهای ساخته شده، بهترین الگوی برای تأسی سایرین به روش شاه بود، اظهار داشت: تداوم مسابقه تسلیحاتی و سرازیر کردن دلارهای نفتی به صنایع غربی بهشت سرمایه گذاران غربی بود و از دست دادن این شرایط خیلی برای آمریکا و غرب راحت نبوده، نیست و نخواهد بود. بنابراین خوی ابرقدرتی‌اش نیز اجازه نمی‌داد که چنین تحقیر شود ولذا در طول این مدت به جای رسیدگی به ریشه مشکلات، صرفا به حرکت‌های زیگزاکی روش‌های نرم و سخت اقدام کرد که بی نتیجه بوده است.

*پروسه دور تکراری فشار و تحریم طی ۴۲ سال گذشته دائما تکرار شده

تاجیک ادامه داد: پروسه دور تکراری فشار و تحریم طی ۴۲ سال گذشته دائما تکرار شده، بدون آنکه حداقل نخبگان آمریکایی لحظه‌ای از قالب مسائل سیاسی خارج شوند و به کنه و ماهیت مسائل وارد و از تکرار این دور باطل جلوگیری کنند. دور باطلی که هم ظرفیت‌های داخلی و خارجی پهنه ژئوپلیتیکی ایران را هدف گرفته و هم روابط دو کشور را به تیره‌ترین وضعیت رسانده به گونه‌ای که رقبای ایران آن را نعمتی برای خود می‌پندارند.

وی افزود: اما از آنجا که اهمیت استراتژیک و موقعیت ژئوپلیتیک هیچ نقطه‌ای به خودی خود باعث ایجاد روند نقش پذیری در صحنه معادلات منطقه‌ای و جهانی نبوده و نخواهد بود و این نکته در مورد ایران هم صدق می‌کند، به همین علت است که متاسفانه در طول چند قرن منتهی به انقلاب اسلامی ایران نتوانست نه تنها واجد چنین نقشی باشد، بلکه حداقل بر مقدرات خویش حاکم باشد. الا آنکه در دوران شاه حداکثر توانست نقش یک دولت دست نشانده آمریکا و یک کشور حائل را با اهداف مالیخولیایی بازی کند.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل یادآور شد: اما از سوی دیگر اقدامات آمریکا در ایران به نوبه خود هم نفرت از آمریکا را در بین مردم توسعه داد و نهادینه شد و هم از طرف دیگر این فقدان ایفای نقش واقعی و عدم تطابق موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیکی ایران با چنین نقشی باعث به وجود آمدن یک تحلیل استراتژیک از وزن انقلاب اسلامی در منطقه و جهان شد که می‌توانست ساختار قدرت بین‌المللی را که شالوده آن از سال‌های قبل می‌رفت که سست شود، به نفع نیروهای تاثیر گذارنده جدید به هم بزند.

وی ادامه داد: لذا نیروهای سیاسی ایران و مخصوصا قشر بالنده آنان، دانشجویان که در غیاب احزاب رسمی و قوی همواره در چند دهه اخیر عنصر تاثیرگذاری در معادلات سیاسی داخلی ایران بودند، توانستند با تحلیل درست شرایط از یک تجربه تاریخی به خوبی استفاده کنند و این تجربه در حقیقت تسری و سوار کردن موقعیت ژئوپلیتیکی ایران بر بستر معادلات جدید روابط بین‌الملل و ارائه تصویر درستی از موقعیت استراتژیک ایران در صحنه قدرت و معادلات جهانی بود و این تنها راهی بود که می‌توانست به صورت واقعی موقعیت و پهنه ژئوپلیتیکی ایران را نمایندگی کند.

*۱۳ آبان آبروی آمریکا را برد و اقدامات سلطه گرایانه‌اش در دنیا را به چالش کشید

سفیر پیشین ایران در اردن خاطرنشان کرد: لذا در پی وقوع انقلاب اسلامی که خود زلزله‌ای در تحولات صحنه بین‌المللی بود، این واقعه که آبروی آمریکا را برد و اقدامات سلطه گرایانه‌اش در دنیا را به چالش کشید، ساختار نظام دوقطبی را نیز متزلزل کرد.

وی با ذکر این نکته که در اهداف اولیه اشغال سفارت آمریکا در تهران دو مقوله افشاگری علیه سیاست‌های آمریکا در منطقه و جهان و کسب و تثبیت جایگاهی هماهنگ با موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیک ایران دیده می‌شود تا نقش عمده‌ای در معادلات قدرت جهانی در خور شأن و منزلت ملت و پهنه ژئوپلیتیکی ایران پیدا کند، عنوان کرد: اما در طول تاریخ روابط بین‌الملل هیچ یک از دو هدف مذکور فی‌نفسه مذموم نبوده و اینگونه که دولت آمریکا با انحای مختلف به مخالفت برخاسته، نمونه و نظیر ندارد.

تاجیک توضیح داد: یعنی ورود هر قدرت تازه نفسی به صحنه معادلات جهانی با این همه مخالفت روبرو نشده است.

وی گفت: مردم ایران به دنبال استقلال و آزادی خود بوده و خواهان ایفای نقشی در خور شأن تمدن و قدر و منزلت خویش هستند، ولی متاسفانه آمریکا به دلیل خوی ابرقدرتی و احساس تحقیر شدید به جای توجه به ریشه شکل گیری تسخیر سفارت آمریکا از سوی دانشجویان، این حرکت را به عنوان یک زورآزمایی در سیاست خارجی با چاشنی احساسات انسانی ۵۲ تنی که به مدت ۴۴۴ روز برای دریافت پاسخ مناسب به درخواست‌های رسمی و قانونی ایران منتظر آزادی خود بودند، همراه کرد.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل ادامه داد: صدای انقلاب اسلامی و ایده‌ها و اهدافش در چگونگی رقم زدن نحوه توزیع منصفانه قدرت بین‌المللی برای همکاری موثر و نقش پذیری با مسئولیت از سوی همه ملت‌های جهان و مخصوصا نقش پذیری همه کشورهای منطقه حیاتی خاورمیانه و خلیج فارس و به کنار گذاشتن روند یکجانبه گرایی از سوی آمریکا می‌تواند نقطه شروع خوبی برای این مرحله گذار در شرایط خطرناک جهان باشد.

* سابقه عملکرد بد آمریکا در حمایت مطلق از رژیم پهلوی و استفاده از سفارت این کشور در ایجاد بلوای ۲۸ مرداد هیچگاه از ذهن مردم ایران پاک نشد

وی درباره اثرات اشغال سفارت آمریکا در تهران بر تحول در ماهیت و ساختار قدرت نظام دوقطبی نیز خاطرنشان کرد: بدین منظور باید نگاهی به مجموعه شرایط داخلی و بین‌المللی شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی و سیر روابط بین‌الملل داشته باشیم.

تاجیک با اشاره به دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد اضافه کرد: این دخالت با سرکوب نیروهای آزادیخواه و مسلمان بدون وابستگی به قدرت دیگر نظام دو قطبی و حاکمیت مجدد رژیم پهلوی باعث تداوم ۲۵ سال دیگر شاه بر مقدرات مملکت و ایفای نقش ژاندارمی در منطقه و هدر دادن امکانات مادی و معنوی مملکت شد.

به گفته سفیر پیشین ایران در اردن، این سابقه عملکرد بد آمریکا در حمایت مطلق از رژیم پهلوی و استفاده از سفارت این کشور در ایجاد بلوای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و بازگرداندن شاه به حکومت، هیچگاه از اذهان مردم، نخبگان جامعه و مخصوصا مبارزان پاک نشد.