ایران و عربستان آشتی می کنند؟
آفتاب یزد : در آن گوشه ی دنیا، همچنان دعوای «بشمارید» یا «نشمارید» روی خط اصلی خبرها است.
این روزها همهی دنیا هوش و حواسش را به «ینگه دنیا» داده تا ببیند بالاخره مهرهی چهل و ششمی که باید کلیددار کاخ سفید شود کیست. دعواهای خانوادگی و بگو و مگوهای حزبی حکایت از آن دارد که خوشبینترین جمهوریخواهان نیز باور نمیکنند دونالد بتواند پیروز این انتخابات شود اما در این میانه برخی از کاسه ی آش داغ ترها حتی آستین بالا زدهاند برای تامین 60 تا 100 میلیون دلار هزینه ی به دادگاه کشانیدن تعیین برندهی نهایی انتخابات. آمار قطره چکانی بالا و پایین میشود اما همهی شواهد و استنادات گواه این مسئله است که فقط معجزهای فراتر از آنچه در 2016 رخ داد میتواند باقی ماندن دونالد ترامپ را در کاخ سفید برای یک دوره ی چهارساله ی دیگر تمدید کند و این در حالی است که «نانسی پلوسی» ـ دشمن شماره ی یک ترامپ ـ از هم اکنون «جوبایدن» را رئیس جمهور منتخب نامیده و جالب توجهتر این که رئیس دولت فیجی رسماً پیروزی بایدن را تبریک نیز گفته است. در این میانه و جدای از این مباحث که در نهایت و حداکثر طی ده روز آینده تعیین تکلیف خواهد شد، این پرسش میتواند مطرح شود که در صورت پیروزی بایدن، تکلیف اعراب منطقه ی خلیج فارس که روی ترامپ و حمایتهای او حساب ویژهای باز کرده بودند چه خواهد شد و یا این که با تغییر دیدگاههای کاخ سفید به منطقه ی خاورمیانه شاهد کدام نوع حوادث، تعاملات و آیند و روندها خواهیم بود؟
> تعاملات منطقهای و جهانی
دستخوش تغییر و تحول اساسی خواهد شد؟!
قاسم محبعلی، دیپلمات اسبق و کارشناس مسائل بینالمللی و خاورمیانه معتقد است در صورت پیروزی احتمالی اما نزدیک به یقین بایدن مهمترین مسئلهای که میتواند تعاملات منطقهای و جهانی را دستخوش تغییر و تحول کند بازگشت به برجام و از آن مهمتر چگونگی بازگشت آمریکا به برجام و نیز واکنش تهران به این بازگشت است که اگر این مفروضات را کنار هم بگذاریم آن گاه خواهیم دید که کشورهای عرب منطقه نیز بینصیب از تغییر دیدگاهها و مواضع اتخاذ شده طی چهارسال گذشته نخواهند بود. این کارشناس خاورمیانه ادامه میدهد نوع نگاه بایدن حتی با اوباما نیز متفاوت است و شاید سیاستهای سختگیرانهتری در قبال کشورهای عربی در نظر بگیرد خاصه در مورد کشورهایی مثل عربستان و اسرائیل که ترامپ سیاستهای متفاوتی از اوباما را دنبال میکرد جایی که بایدن گفته بود و اشاره ی مستقیم کرده بود که چک سفید به کشورهایی مثل عربستان داده نمیشود. در مورد اسرائیل هم مشخصا از ادامه شهرکسازیها یا انضمام طرحها در زمینهای فلسطینی به اسرائیل را در کرانه باختری قبول نخواهد نکرد. در مورد سوریه و طالبان هم مقداری سیاستها متفاوت از ترامپ است. در مورد خروج نیروها از عراق و منطقه خاورمیانه هم به همین ترتیب. با توجه به تغییر شرایط و تحولات در سالهای اخیر بازگشت به سیاستهای اوباما عملا غیر ممکن است. اما میتوان گفت در رئوس سیاستهای خاورمیانه آمریکا، سیاست بایدن مشابه خواهد بود با سیاستهایی که اوباما دنبال میکرد.
> منافع ملی و امنیت ملی آمریکا مهم است نه امارات و عربستان
محبعلی درباره رویکرد بایدن نسبت به دو کشور امارات و عربستان که خواهان انتخاب مجدد ترامپ بودند و همچنین عادیسازی روابط آنها با اسرائیل این طور میگوید: بعضی سیاستهای اتخاذ شده در آمریکا به منافع ملی و امنیت ملی آمریکا باز میگردد. در آمریکا سه اصل، سیاست خارجه آمریکا را تعیین میکند:
= ابتدا امنیت ملی آمریکا
= دوم منافع ملی آمریکا
= سوم ارزشهای آمریکایی.
معمولا جمهوریخواهان امنیت و منافع ملی را اولویت قرار میدهند و اولویت سوم ارزشهای آمریکایی مثل دموکراسی، حقوق بشر و اقتصاد آزاد است. اما اولویت دموکراتها منافع ملی، ارزشهای آمریکایی و امنیت ملی است بنابراین جمهوریخواهان به دلیل اولویت دادن امنیت ملی قدرت نظامی را در درجه اول قرار میدهند. اما دموکراتها قدرت نظامی را پشتوانه اقتصاد و ارزشهای ملی میدانند. اولویت آمریکا در حال حاضر مسئله رقابت یا خطر چین و خطر توسعهطلبی روسیه است و این مسئله دموکرات یا جمهوریخواه نیست مسئله آمریکاست. در این مسائل نوع روش این دو حزب ممکن است متفاوت باشد. بنابراین وقتی روی زمین بخواهند این سیاستها را پیاده کنند در خاورمیانه تفاوتهایی ایجاد میشود.
> جمهوریخواهان با دیکتاتورها رابطه ی حسنهتری دارند!
این دیپلمات اسبق در رابطه با تفاوتهای دیدگاههای سیاسی جمهوریخواهان و دموکراتها خاطرنشان میکند: یکی از آنها مربوط به کشورهایی مثل عربستان و امارات است که از نظر جمهوریخواهان چون اساسا به مسئله دموکراسی و حقوق بشر توجهی ندارند بنابراین با کشورهایی مثل عربستان و کشورهای دیکتاتوری و استبدادی بهتر میتوانند کار کنند. شاهد بودیم که با پوتین، مصر، نتانیاهو و کشور عربستان از دیرباز روابط بهتری داشتند. طبیعی است که کشورهایی چون عربستان و امارات به دلیل ماهیت دیکتاتوری خود علاقه بیشتری به جمهوریخواهان دارند و روابط بهتری با آنها داشته باشند و در زمان ترامپ به حداکثر رسید. برعکس در زمان اوباما روابط عربستان و آمریکا اصلا خوب نبود. میتوان گفت یکی از تغییراتی که انتظار میرود بالانس روابط است. محبعلی به گذشته بازگشته اظهار میدارد: اوباما علاقه داشت با ایران به تفاهم برسد. باید توجه داشته باشیم بایدن، اوباما نیست. اوباما دارای ایدههای ترقیخواهانه دیگری بود. بایدن به نسبت میانه روتر است ولی دموکراتها سطح رابطه شان به احتمال زیاد به اندازه ترامپ با عربستان و امارات نخواهد بود.
> نتانیاهو رابطه خوبی با اوباما نداشت
وی ادامه میدهد: در مورد اسرائیل باید اشاره کنیم که اسرائیل یکی از مسائل کلیدی برای آمریکا است. امنیت و موجودیت اسرائیل و حمایت از اسرائیل جزء سیاستهای داخلی آمریکا است و سیاست خارجی محسوب نمیشود. چون جمعیت یهود آمریکا توافقی دیرینه با آمریکا دارد و از دیرباز یهودیان در ساخت آمریکا و شکلگیری سیاست آمریکا نقش اساسی داشتند. در استقلال آمریکا در جنگ جهانی اول و دوم مثمر ثمر بودند. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که دموکراتها نگاه متفاوت از جمهوریخواهان نسبت به اسرائیل داشته باشند. آنچه که متفاوت میباشد این است که مثلا اوباما یا کلینتون هیچ کدام حاضر نشدند سفارت را از تلآویو به بیت المقدس انتقال دهند یا قدس شرقی را بپذیرند و همین طور جولان را بخشی از خاک اسرائیل بدانند و همینطور الحاق کرانه باختری را برتابند. بنابراین در اسرائیل احزاب میانهرو و چپ روابط بهتری با دموکراتها خواهند داشت و حزب راست روابط بهتری با جمهوریخواهان. محبعلی میگوید: به همین دلیل نتانیاهو رابطه خوبی با اوباما نداشت. اما با ترامپ رابطه خانوادگی داشت و این ارتباط قطع به یقین در زمان آقای بایدن اینگونه نخواهد بود. اینکه هرچه نتانیاهو بگوید و آنها چک سفید دهند این طور نخواهد شد. اوباما سیاست نتانیاهو در مقابل ایران را دنبال نکرد. بایدن نه به شدت اوباما اما در یک چارچوب کلیتر اعمال خواهد کرد. به همین دلیل اسرائیل سکوت کرده است و گفته هیچ کس حق ندارد در کشور در مورد انتخابات آمریکا صحبت کند. چون قصد دارند سیاست شان را مطابق با طرف پیروز
تنظیم کنند.
> اگر ایران مواضع هوشمندانهای داشته باشد...
این کارشناس مسائل بینالمللی در واکنش به این پرسش آفتاب یزد که آیا ممکن است تغییر دیدگاههای کاخ سفید بر روابط تهران ـ ریاض تاثیرگذار باشد یا نه، اظهار میدارد: احتمال دارد با تغییر نگاه دموکراتها به خاورمیانه رابطه ایران و عربستان دستخوش تغییر شود. زیرا آنها نگران این مسئله هستند که مبادا روابط ایران و آمریکا بهبود پیدا کند و از حالت تخاصم خارج شود. البته بستگی زیادی به مواضعی که تهران از حالا به بعد اتخاذ میکند دارد. به خصوص بخش غیر دولتی تهران نه رئیس جمهور و وزیر خارجه و حکومت بلکه آن بخشی که سیاست خارجی را در اختیار دارند چگونه با مسئله روی کار آمدن بایدن برخورد کنند. طبیعتا میتواند نگرانیهای عربستان را افزایش دهد. اگر عربستان و به خصوص امارات مشتاق بهبود روابط با ایران باشد ایران احتمالا مشکلی نخواهد داشت. مثل مسئله آذربایجان یا ترکیه خواهد بود. رابطه آذربایجان با اسرائیل بسیار عمیق تر، توسعه یافتهتر و پیشرفتهتر از رابطه امارات با اسرائیل است و خواهد بود. امارات بیشتر به دلیل دستیابی به سلاحهای پیشرفته با اسرائیل رابطه برقرار کرده است. بنابراین بعید است که ایران در صورت اشتیاق این دو کشور به عادیسازی روابط از این مسئله امتناع کند. اگر ایران مواضع هوشمندانهای داشته باشد که خیال آنها را از این بابت راحت کند که برقراری رابطه برایشان مهم است قبل از اینکه آمریکا با ایران وارد گفتگو شود سعی میکنند که رابطه شان را با ایران متعادلتر کنند تا در صورت پیشرفت روابط ایران و آمریکا آنها بازنده این قضیه نباشند.
توپ در زمین ایران است
این تحلیلگر مسائل سیاسی با تاکید بر این مسئله که الان«توپ در زمین ایران است و این طرف ایرانی است که تصمیم میگیرد هم تحولات خاورمیانه را چگونه شکل دهد هم تحولات رابطه ایران و آمریکا را.» ادامه میدهد: اگر تهران هم چنان سیاست امتناع خود را دنبال کند بایدن ناچار است تحریمها را تشدید کند و رابطه خود با عربستان، امارات و اسرائیل را نیز حفظ کند. اما اگر ایران سیاست خود را منعطف کند و قدرت بازی و بازیگری خود را افزایش دهد هم آمریکاییها هم اروپاییها و هم کشورهای خاورمیانه استقبال خواهند کرد. هم اینکه احتمال دارد روابط ما با چین و روسیه از این حالتی که هست بهبود یابد چون آنها خیال شان راحت است که ایران در هر صورت در سبد آنها است. اما اگر بدانند ایران در سبد آنها نیست مجبور میشوند به ایران امتیازات بیشتری دهند.
دیدگاه تان را بنویسید