فعال اصلاحطلب: برجام صرفا محصول دولت روحانی نبود
غلامرضا انصاری گفت: تبدیل فرصت به تهدید یک زیان ملی است که کاسبان تحریم، جریان رادیکال و دلواپسان داخلی و همچنین جریان تندرو و رادیکال آمریکا و همچنین رژیمهای عربستان سعودی و اشغالگران قدس بیشترین بهره را ازشرایط بهوجودآمده، خواهندبرد.
روی کار آمدن دولت جو بایدن میتواند بر مناسبات ایران با عرصه بینالمللی تأثیرگذار باشد زیرا اگر آنطور که بایدن ادعا میکند برجام احیا شود و آمریکا به این توافقنامه بازگردد و البته تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران هم رفع شود گشایشهای زیادی در حوزه اقتصادی و بینالمللی ایجاد میشود. با چنین پیشفرضی اما آیا روی کار آمدن اصلاحطلبان و اصولگرایان در ایجاد زمینه مذاکره با کشورهای غربی و مشخصا آمریکا تفاوت زیادی ایجاد میکند و هر یک از اینها تا چهحد میتوانند با شیوه مذاکره خود تعیینکننده باشند؟ برای پاسخ به چنین پرسشهایی ساعتی را با غلامرضا انصاری، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
با توجه به شکست ترامپ در آمریکا و پیروزی بایدن، امکان و ظرفیت مذاکره ایران با کشورهای غربی و خاصه با آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید و چهقدر احتمال میدهید برجام بدون دردسرهای سیاسی احیا شود؟
انتخابات آمریکا فرصتی را برای مردم آمریکا و جامعه جهانی بهوجود آورد که یک جانبهگرایی و حاکمیت پوپولیسم را تبدیل به تعامل سازنده بین المللی کند. بهطور قطع و یقین با توجه به ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی آمریکا قطعا چنانکه تعامل سازنده در دستور کار رئیسجمهور جدید قرار بگیرد که احتمالا اینگونه خواهد بود میتواند هم برای خود آمریکا هم برای جامعه جهانی مفید باشد. رئیسجمهورشدن بایدن ممکن است فرصتی برای ایران فراهم کند که بتوانیم با مذاکره و مصالحه مسائل خود را به نفع منافع ملی و توسعه ملی و در چارچوب قواعد سیاست خارجی جمهوری اسلامی حل و فصل کنیم و خود را از بنبستهایی که تحریمهای آمریکا علیه ایران ایجاد کرده است تا حد امکان راههایی بخشیم. استفاده از فرصتها و به کارگیری آن به نفع منافع ملی هنر اصلی سیاستمداران و تصمیمگیران کشور است؛ در واقع فرصتها را خودمان بر اساس ایجاد توانمندی و ظرفیتسازی درونی و ملی میسازیم و از آن به نفع اهدافمان به کار میگیریم و زمانی که قصدی برای استفاده از این فرصتها نداریم مانند آن است که این فرصتها هرگز به وجود نیامدهاند. از آن گذشته هنر یک سیاستمدار تبدیل تهدید به فرصت است و از این فرصتی که امروز برای کشور و جامعه ما وجود آمده است باید نهایت استفاده را کرد. تبدیل فرصت به تهدید یک زیان ملی است که کاسبان تحریم، جریان رادیکال و دلواپسان داخلی و همچنین جریان تندرو و رادیکال آمریکا و همچنین رژیمهای عربستان سعودی و اشغالگران قدس بیشترین بهره را ازشرایط بهوجودآمده، خواهندبرد.
آیا مذاکره با آمریکا یک ضرورت ملی است که هر دولتی در انتخابات1400 روی کار آید باید به سمتش برود یا آنکه بسته به اینکه چه جبههای اعم از اصلاحطلبان یا اصولگرایان پیروز شوند در این مسئله شاهد تفاوت خواهیم بود؟ به بیان دیگر تفاوتی میان اصلاحطلبان و اصولگرایان در اصل مذاکرهکردن با غربیها وجود دارد؟
امروزه نمیتوان توسعه اقتصادی و سپس رفاه اجتماعی برای کشور را صرفا بر اساس توسعه درونزا رقم زد؛ بلکه با فربهکردن حکمروایی توسعه اقتصادی راه استفاده از ظرفیتهای اقتصاد بینالملل برای توسعه توسعه کشور فراهم میشود؛ بنابراین ضرورت تعامل سازنده با بقیه کشورها و جامعه بینالمللی یک ضرورت اجتنابناپذیر است. چه اصولگرا و اصلاحطلب در ۱۴۰۰ در مصدر امور اجرایی قرار گیرند ،شرایط داخلی ما و بحران عظیمی که در طول دوره مدیریت آقای ترامپ با اِعمال تحریمهای حداکثری برای کشور بهوجود آمد، ضرورت تعامل را جدیتر کرد و قطعا اصولگراها هم معتقد به مذاکره هستند ولی این مذاکره حتما باید توسط خودشان انجام شود اما متاسفانه سابقه گذشته حاکمیت مطلق اصولگراها در دولت نهم و دهم نشان داد که هنر و استعداد مذاکره و دیپلماسی هوشمندانه در جریان اصولگرایی وجود ندارد. قطعا روی کار آمدن یک دولت اصلاحطلب و استفاده هوشمندانه از فرصتهای بهوجود آمده میتواند در تداوم مذاکره در چارچوب برجام و حفظ منافع ملی کشور را در یک شرایط برد-برد با طرفهای بینالمللی رقم بزند.
اصولگرایان باور دارند که دولت آقای روحانی که مورد حمایت اصلاحطلبان بود در مواجهه با غربیها امتیازات گستردهای داد این در حالی است که آنها نیز در دولت آقای احمدینژاد به مذاکره با غربیها پرداختند. تفاوت مذاکره اصلاحطلبان و اصولگرایان را چگونه میبینید؟
برجام محصول مذاکره تنها دولت روحانی نبود، بلکه با توافق همه ارکان نظام انجام پذیرفته است؛ اگرچه دولتهای اروپایی در مقابل هژمونی آمریکا تاب نیاوردند ولی در مقابل آن حداقل ناخرسندی خود را ابراز کردند. اگر برجام در مذاکرات جدید بر پا شود، مزایای آن تداوم لغو بعضی از مهمترین تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران خواهد بود که میتواند دستاورد مهمی برای کشورتلقی شود. برجام برای ایران حقانیت و مشروعیت رفتاری مهمی در چارچوب قوانین بینالمللی و بر اساس راستیآزماییهای آژانس بینالمللی انرژی به ارمغان آورد و راه جنگ و رویارویی با قدرت های بزرگ را برای مسدود کرد.
آیا باتوجه به گشایش احتمالی در روابط ایران و آمریکا اصلاحطلبان سیاست انتخاباتی خود را به سمت گفتمان مذاکره میبرند؟
اولین شرط حکمرانی ایجاد امنیت فکری، شغلی، مدنی و اقتصادی است. بعد از این که سطح قابل توجهی از این امنیت فردی تحقق پیدا کرد، حفظ هویت و تعلق خاطر اهمیت پیدا میکند. حکمرانی مانند پزشکی و مهندسی یک تخصص است و محتاج تجربه و دانش است. به چارچوبی فکری به نام قرارداد اجتماعی میان مجریان نیاز دارد و از همه مهمتر تابع یک سیستم با ثبات است؛ بنابراین اصلاحطلبان اعتقاد و التزام عملی به حفظ حقوق ملت و استفاده از ظرفیتهای بالقوه داخلی و بینالمللی برای عبور از بحرانهای پیشساخته است؛ از اینرو اگر از فرصتها استفاده نکنیم شرایط اقتصادی و سیاسی ایران به سمت بیتصمیمی، بیدولتی، فقر، نابرابری و ناکارآمدی مزمن پیش خواهد رفت و در آن صورت اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود؛ بنابراین اصلاحطلبان معتقدند که باید یک دولت شجاع، کارآمد، قانونمدار و دارای قدرت مذاکره و گفتوگو در عرصه داخلی و بینالمللی روی کار بیاید و چنانچه شرایط لازم بهوجود آید، با چنین مانیفستی برای حل مشکلات کشور گام برخواهند داشت.
دیدگاه تان را بنویسید