فرار رو به جلو کشورهای متهم به ترور شهید فخریزاده
دریافت پیامهای محکومیت ترور دانشمند هستهای از سوی کشورهایی که منبع اطلاعاتی اسرائیل در منطقه هستند، چه واکنش تهران را بدنبال خواهد داشت؟
رضا گنجی، کارشناس سیاسی در مشرق نوشت: ترور دانشمند هستهای ایران، محسن فخری زاده واکنشهای بسیار و مختلفی را در سطح بین الملل به دنبال داشته است. سکوت ترامپ مغلوب انتخابات و بایدن پیروز در آمریکا همچنان ادامه دارد. رئیس سابق سیا این اقدام را "خلاف مقررات بین المللی " دانست. برنی سندرز، ترور فخری زاده را کاری ''نابخردانه، غیرقانونی و تحریک آمیز'' خواند. اینطور به نظر میرسد که کفه محکومیت ترور فخری زاده در آمریکا اینبار بیشتر از دفعات قبل بوده و یا حداقل سیاست سکوت در اولویت قرار گرفته است.
کشورهای اروپایی و سازمانهای بین المللی همچنان در حال محکوم کردن این ترور با زبان و شیوه خاص خود هستند. دو پهلو و غیر شفاف. چون همیشه، متن پیامهای غالب دول غربی به گونهای است که نه دل اسرائیلیها بشکند و نه تهران را خشمگینتر کند.
سیاست انکار همیشگی اسرائیل در قبول مسئولیت اغلب ترورهای صورت گرفته در ایران طی چهار دهه بعد از انقلاب، خاصه در ترور محسن فخری زاده پا برجاست. آنها بازی خودشان را دارند. چیزی بین احساس افتخار از کاری که کرده اند و وحشت از کیفیت انتقامی که نمیدانند کی، کجا و چگونه توسط تهران از آنها گرفته خواهد شد.
در گفتگو با روزنامه نیویورک تایمز درباره ترور محسن فخری زاده دانشمند برجسته ایران در حوزه دفاعی و هسته ای، یک مقام رژیم اسرائیل که نخواست نامش فاش شود، اذعان کرد که رژیم صهیونیستی پشت این اقدام جنایتکارانه قرار داشته است. این مقام که سالها پیگیر پرونده شهید فخری زاده برای اسرائیل بوده است، گفت: جهان باید برای ترور محسن فخری زاده ممنون اسرائیل باشد...
لیست طلب اسرائیلیهای از جهان غرب بخاطر ایجاد توازن امنیتی با اقداماتی، چون ترور در حال فزونی است. تل آویو سالهاست نقش " دست بزن " غرب در منطقه را دارد. گذشت زمان معلوم خواهد کرد که این " دست بزن" برای غرب در دراز مدت هزینه ساز خواهد بود یا دردسر ساز.
آنچه که در میان این پیامها برای مقامات سیاسی ایران قابل توجه است، پیام دولتهای عربی هم پیمان اسرائیل در محکومیت ترور فخری زاده است.
عربستان که این روزها برای برقراری رسمی ارتباط دیپلماتیک و آشکار کردن ارتباطات دیرینه اش با تل آویو توسط آمریکا تحت فشار است، " از دست رفتن یک دانشمند مسلمان را خسارتی برای تمام امت اسلامی میداند". این مطلب توسط عبدالله المعلمی، نماینده دائم عربستان در سازمان ملل گفته شده است. البته او در ادامه خواهان " عدم تشدید تنش و واکنشهای احساسی " شد. آیا این خواهش برای آرام کردن تهران، دستور تل آویو به متحدین منطقه است یا نجات ریاض از برنامه انتقام سخت تهران؟
ایران و عربستان بعنوان دو قدرت منطقهای سالهاست که در موضوعات مختلف دارای اختلاف و تنش هستند. تهران عربستان را متهم به قدرت بخشی نفوذ آمریکا در منطقه میکند و ریاض را حامی گروههای تروریستی تندرو و ضد ایرانی میداند و این روزها نیز از عربستان بعنوان حامی بخشی از بازی خطرناک صهیونیستها در منطقه یاد میکند.
در مقابل، ریاض نیز تهران را متهم به تضعیف موقعیت عربستان در منطقه میکند و معتقد است که ایران با کمک به " جبهه مقاومت" و به حوثیهای یمن مترصد ضربه زدن به عربستان است. سالهاست که موفقیتها و نفوذ روز افزون ایران در منطقه، موجب سردرگمی و عصبانیت ریاض و تل آویو شده است. تحریک آمریکا برای اقدامی نظامی علیه ایران، خواست همیشگی این کشورها بوده است. آیا ترور اخیر، نقشهی این کشورها برای این بازی و بالا بردن هزینهی معامله احتمالی دولت جدید آمریکا با ایران است؟
بی شک پیام محکومیت ترور دانشمند هستهای ایران توسط عربستان، از سوی ایرانیان و دولتمردان و سیاست مداران ایرانی، فراتر از یک طنز، جدی گرفته نخواهد شد. ایرانیان معتقدند که عربستان فرای تصورها در دامن اسرائیل و غرب گرفتار آمده و در حیاط خلوت سعودی ها، دیگر خود سعودیها تصمیم گیرنده نیستند و آل سعود نقشی فراتر از عروسک خیمه شب بازی ندارد.
داستان زمانی برای تهران عجیب میشود که دولت هایی، چون امارات و بحرین نیز با شتاب این ترور را محکوم میکنند. این کشورها بخاطر برقراری رابطه رسمی با اسرائیل سخت مورد خشم ایران هستند.
رهبر عالی ایران، آیت الله سید علی خامنهای، این عمل (برقراری رابطه با اسرائیل) را " خیانت علیه تمام جهان اسلام و فلسطینیها " میداند. تهران معتقد است که این کشورها تبدیل به پایگاهی برای اقدامات خرابکارانهی اسرائیل در منطقه و ایران شده اند. هر چند ایران واضح و صریح به امارات و کشورهایی که با اسرائیل اخیرا ارتباط برقرار کرده اند پیغام داده است که هر نوع همکاری این کشورها با تل آویو در تهدید امنیت ایران، واکنش سخت تهران را بدنبال خواهد داشت.
دلیل محکومیت سریع ترور دانشمند ایرانی توسط کشورهای عربی خاصه عربستان و امارات و بحرین چیست؟ آیا این پیام بخاطر ترس از متهم شدن به همدستی با اسرائیلیها در حمایت مالی از این پروژه ترور بوده است؟ نقش این کشورها در ترورهای قبلی دانشمندان هستهای ایران و ترور فخری زاده چه مقدار و با چه کیفیتی بوده است؟ آیا این کشورها از اینکه بعدها خود قربانی جوخههای ترور اسرائیلیها نباشند، بنای بر محکوم کردن این دست از اقدامات را دارند؟ آیا سر نخها و رد تروریستها را باید در کشورهای حوزه خلیج فارس جستجو کرد یا در اسرائیل و واشنگتن و ...؟
به چشم تهران، هیچ یک از این پیامها دارای اصالت نیست. اینکه ایرانیان، چه وقت و به چه شکل، و به چه کشور و یا کشورهایی، پاسخ این ترور را خواهند داد، همچنان رازآلود است. مردم ایران هنوز غم از دست دادن سردار سلیمانی را در دل دارند و همچنان منتظر انتقامی بر وزن از دست دادن بزرگترین و عالیترین مقام معنوی و نظامی کشورشان هستند. حالا توقع شان از دولت برای تبیه و تادیب عاملان ترور چند برابر شده است.
گویا دلهره کشورهای عربی مرتبط با اسرائیل و عبریها از ترس تنبیه شدن توسط تهران باید همیشگی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید