آش شور لایحه بودجه صدای آشپز را هم درآورد
ارگان رسمی دولت اذعان کرد: لایحه بودجه تقدیمی دولت، تناسبی با لایحه عملیاتی و کاری ندارد.
روزنامه ایران در صفحات داخلی خود از قول علی دینی ترکمانی کارشناس اقتصادی نوشت:
بودجه برنامه کوتاه مدت یک ساله است. شاقول یا ترازی برای ارزیابی میزان نیل اهداف کلان در هرجامعهای است. اهدافی چون کنترل کسری بودجه، انباشت سرمایه و توزیع عادلانه منابع و امکانات. بودجه هم کارکرد تخصیصی دارد و هم کارکرد توزیعی. بنابراین، انتظار میرود که بودجه در خدمت تخصیص منابع به اموری باشد که بیشترین بازدهی اجتماعی را داشته باشند. همین طور انتظار میرود که بودجه موجب کاهش شکافهای منطقهای و توزیع عادلانهتر امکانات بشود.
با این اوصاف، بودجه سال ۱۴۰۰ تا چه حد به این الزامات نزدیک خواهد بود؟ پاسخ بر مبنای تجربه زیست شده مشخص است. هرسال هدف گذاریهایی برای کاهش کسری بودجه صورت میگیرد ولی عملا کسری افزایش مییابد. چون منابع درآمدی محقق نمیشوند و مصارف بیشتر از حد برآورد شده محقق میشوند. تخصیص منابع به انباشت سرمایه یا هزینههای تملک سرمایه رفته رفته ته کشیده و در برخی از سالها مانند سال گذشته و جاری آن قدر نبوده که حتی جبران استهلاک سرمایه بشود. یعنی سرمایهگذاری خالص منفی شده است. داستان سهمبری مناطق محروم از بودجه هم مشخص است. شکاف میان تهران و چند کلان شهر بزرگ با سهم بیشتر از بودجه و مناطق محروم سال به سال افزایش یافته است. بعید است با آمدن بایدن امکان سریعی برای رفع تحریمها و افزایش صادرات نفت و پوشش هزینهها از این محل وجود داشته باشد. به این اعتبار، درآمدها در سال آینده انتظار نمیرود وضع چندان متفاوتی با سال جاری پیدا کند. مادامی که پاشنه در بودجهریزی چنین باشد، نمیتوان انتظاری از یک بودجه متعادل و توسعهگرا داشت.
«ایران» همچنین به نقل از بهمن آرمان مینویسد: دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۰ علاوهبر درآمدهای نفتی، درآمد حاصل از پیشفروش نفت را نیز لحاظ کرده است که باید با دقت بیشتر به این منبع جدید درآمدی نگریست. کارشناسان اقتصادی کشور رقم مد نظر را مبتنی بر پیشفروش نفت منطقی نمیدانند و معتقدند که احتمال موفقیتآمیز بودن انتشار این اوراق بسیار کم است و گنجاندن آن در بودجه ممکن است به کسری بودجه در سال ۱۴۰۰ بینجامد و این کسری بودجه بر ارزش پول ملی و شاخصهای دیگر اقتصاد مانند نرخ تورم نیز اثر بگذارد. دولت بارها اعلام کرده که این منبع جدید درآمدی برای تامین زیرساختهای کشور درنظر گرفته و منابع حاصل از آن صرف بودجه عمرانی خواهد شد؛ اما نخست آنکه با گنجاندن آن در لایحه بودجه، منبع درآمدی جدید را برای خود پیشبینی کند که امکان تحقق آن بسیار اندک است. دوم آنکه؛ حتی اگر امکان فروش فراهم شود و خریدار نیز داشته باشد، این ریسک بزرگ وجود دارد که منابع مالی ناشی از پیشفروش نفت نه در راستای بودجه عمرانی، بلکه در محل هزینههای جاری به کار گرفته شود.اعتماد و شرق: لایحه بودجه نه واقعی است، نه عملیاتی
لایحه بودجه تقدیمی به خاطر بیتدبیریهای نهفته در آن، با انتقاد نشریات حامی دولت مواجه شده است.
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «کارشناسان اقتصادی، لایحه بودجه سال آینده را غیرعملیاتی توصیف میکنند» نوشت: بخش مهمی از سند مالی سال آینده به درآمد تصور شده دولت از محل فروش نفت برگردد. دولت پیشبینی کرده است که سال آینده روزانه دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات بفروشد که البته برای این میزان فروش روی خریداران داخلی حساب باز کرده است. در شرایطی که فروش نفت در کشور به دلیل تحریمهای بیسابقه به زیر ۳۰۰ هزار بشکه رسیده است.
دولت در بودجه ۱۴۰۰ درآمدهای از محل فروش نفت را سه و نیم برابر کرده است. میزان وابستگی مستقیم بودجه به نفت در سال آینده افزایش دو برابری داشته است. آن طور که شواهد و قرائن نشان میدهد، گویا اتکای دولت به فروش اوراق نفتی و تکیه به جیب ملت است؛ منبعی که از نظر کارشناسان اقتصادی تحقق آن را به دلیل آنکه دولت قبلا با بورس، فروش سکه و ارز و... جیب ملت را خالی کرده، بسیار ضعیف است.
علی قنبری، استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و معاون سابق وزیر جهاد کشاورزی در دولت روحانی نیز درباره لایحه بودجه ۱۴۰۰ به «شرق» میگوید: به نظر میآید بودجه خوشبینانه تصویب شده است و بیشتر نسبت به سال گذشته، رقمها بهصورت تصاعدی دیده شده است. در شرایط کنونی با توجه به درآمدهای محدود کشور هم از لحاظ نفت، هم مالیات و هم درآمدهای گمرکی به خاطر کرونا و تحریم، به اعتقاد من بودجه غیرواقعی بسته شده است.
قنبری سه برابر و نیم شدن درآمدهای نفتی در بودجه سال آینده را اقدام عجیبی توصیف میکند و میافزاید: به اعتقاد من باید مقداری این وابستگی محدود شود و احتمالا در مجلس اعداد به صورت واقعی دربیاید. دولت با تکیه بر فروش اوراق نفتی، بودجه را خیلی بالا دیده و من فکر میکنم نگاهش غیرواقعی بوده است.
روزنامه اعتماد نیز آخرین لایحه بودجه تقدیمی توسط دولت را دارای تراز عملیاتی منفی به میزان 320 هزار میلیارد تومان ارزیابی کرد و نوشت: نکته مهم در بودجه سال آینده تراز عملیاتی منفی 319 هزار و 415 میلیاردی است. بدین معنا که دولت باید این رقم را از محل واگذاری داراییهای سرمایهای، فروش اموال منقول و... تامین کند در حالی که خالص داراییهای سرمایهای که در بودجه در نظر گرفته شده، 121 هزار و 240 میلیارد تومان است.
در جدول شماره یک از لایحه بودجه، جمع منابع عمومی دولت که شامل «درآمدها، واگذاری داراییهای مالی و سرمایهای» است حدود 841 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. سهم واگذاری داراییهای سرمایهای که همان فروش نفت و محصولات نفتی و واگذاری اموال دولتی و... پس از کسر سهم صندوق و هزینههای اکتشاف است نسبت به بودجه سال جاری افزایشی 126 هزار میلیارد تومانی دارد. به نظر میرسد با روی کار آمدن بایدن و قوت گرفتن امید به احیای برجام، دولت واگذاری داراییهای سرمایهای را افزایش داد. این در حالی است که پیش از تقدیم لایحه بودجه، معاون سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده بود فروش نفت از روزی یک میلیون بشکه در روز در لایحه سال جاری به روزی 650 هزار بشکه در لایحه سال آینده رسیده است.
اعتماد در عین حال به نقل از وحید شقاقی شهری از کارشناسان اقتصادی نوشت: به لایحه بودجه ایراداتی وارد است و نیازمند بررسی عمیقتری است.
مسئله اصلی در سال آینده نرخ تورم نیست، بلکه رکود عمیقی است که در کشور رخ میدهد. موضوع مهم دیگر این است در حالی که بودجه عمرانی باید حداقل 40 درصد در نظر گرفته شود 18 درصد رشد را نشان میدهد و بودجه جاری که باید حداکثر 20 درصد افزایش پیدا کند با رشد 40 درصدی پیشبینی شده است.
موضوع دیگری که مطرح شده، این است که فروش نفت در بخش بودجه ریالی دیده شده و این موضوع یک ایراد اساسی برای بودجه سال بعد است، زیرا نفت باید بودجه مکمل باشد و با اصلاح نظام درآمدی یعنی 70 درصد با اتکا به مالیات و 30 درصد از طریق فروش اوراق مالی و شرکتهای دولتی در بازار سرمایه و واگذاری شرکتها و مولدسازی داراییهای دولتی بودجه ریالی را ببندند و نفت را به عنوان بودجه مکمل در نظر بگیرند. این موضوع حایز اهمیت است که نمایندگان مجلس در بررسی لایحه بودجه سال آینده، نفت را از بخش بودجه ریالی بیرون بیاورند و 30 تا 35 درصد منابع حاصل از فروش نفت را به صندوق توسعه ملی تخصیص دهند و مابقی که حدود 70 درصد دیگر میشود تبدیل به ریال کرده و به بودجه عمرانی تخصیص دهند؛ مسلما این اقدام میتواند از عمیقتر شدن رکود در کشور جلوگیری کند.ایرانیها حس میکنند، غرب خیانت میکند /سانسور اعتراف مهم در نشریات زنجیرهای
روزنامههای توجیهکننده برجام و مذاکره دوباره با غرب، اعتراف مهم مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را به شکل هماهنگ سانسور کردند.
جوزپ بورل اخیرا در گفتوگو با یورونیوز تصریح کرد: «ایرانیها حق دارند احساس کنند که در برجام به آنها خیانت شده و احتمالا آنها نمیخواهند دوباره با همان کارتها بازی کنند».
این اعتراف مهم نهتنها در صفحات اول روزنامههای «ایران، اعتماد، شرق، آرمان، همشهری، آفتاب یزد، جمهوری اسلامی، اطلاعات، سازندگی، دنیای اقتصاد و...» منعکس نشد بلکه اغلب این روزنامهها حتی در صفحات داخلی نیز از انتشار سخنان بورل امتناع کردند.
نکته جالب اینکه به تصریح آقای ظریف، اروپاییها به هیچیک از یازده تعهد برجام خود عمل نکردهاند. با این وجود وزیر خارجه بیسروپای آلمان مدعی شده، توافق برجام دیگر کافی نیست و ایران باید در مذاکرات جدید، محدودیتهای جدیدی را در حوزه هستهای، موشکی و منطقهای قبول کند. او البته حتی در حد لفظ هم، هیچ حرفی درباره لغو تحریمها نگفته است.واشنگتن تایمز: بایدن ناتوان از ریاست جمهوری است
یک روزنامه آمریکایی تأکید کرد جو بایدن ناتوان از ریاست جمهوری است و برای این کار آمادگی ندارد.
واشنگتنتایمز با اشاره به ناتوانی جسمانی و زبانی جو بایدن نوشت: هر زمان بایدن به ندرت در میان مردم ظاهر میشود و از کنترل تیمش خارج میگردد، سوءظن در مورد این مسئله بیشتر میشود که او از نظر جسمی و روانی آماده خدمت به عنوان رئیسجمهور نیست.
مسئله دیگری که از ناتوانی بایدن حکایت میکند تلاش او برای نقل قول نکتهای از کتاب مقدس بود. بایدن که خود را یک کاتولیک معرفی میکند، «از نویسندگان مزامیر کتاب مقدس» (Psalms) به عنوان «کف دست» (Palmists) یاد کرد. او دو بار مرتکب این اشتباه شد. وقتی دونالد ترامپ هنگام سخنرانی خود در دانشگاه لیبرتی، بخشی از کتاب مقدس را نقل کرد، مطبوعات او را به دلیل گفتن «دو قرنتیان» به جای «قرنتیان دوم» به سخره گرفتند.
موضوع کاملاً جدی است. رئیس جمهور آمریکا باید از نظر جسمی و روحی در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد تا از عهده هر چالشی، به ویژه چالشهای ناشی از دولتهای خارجی، برآید.
در طول مبارزات انتخاباتی، بایدن بارها واژگان را غلط تلفظ کرده، لغات نامفهوم به کار برده، در کاربرد واژگان دچار اشتباه و در شناسایی افراد دچار سردرگمی شده است او همسرش را خواهر خود خواند!
صرفنظر از اینکه افراد به چه کسی در انتخابات اخیر رأی دادند، هیچگاه نباید آرزوی بیماری برای هیچ رئیسجمهوری داشته باشند. اما اگر آقای بایدن برای بیان حتی اساسیترین دیدگاهها، از جمله ناتوانی در کنار هم قرار دادن جملات به صورت منطقی، حتی زمانی که از روی متن میخواند، دچار نقص و کشمکش ذهنی میشود، این مسئله باید نگران کننده باشد.
کسانی معتقدند بایدن تنها جایگزینی برای کامالا هریس، معاون رئیسجمهور منتخب است. بر اساس برخی گمانهزنیها، بسیاری ترجیح میدهند او رئیسجمهور شود. امتناع از شفافیت در مورد سلامت روحی و جسمی جو بایدن، به این نظریه اعتبار بیشتری میدهد.فرارو: دولت، فراتر از رکود اقتصاد را قفل کرده است
یک سایت حامی دولت میگوید: سیاستهای اقتصادی دولت، فراتر از ایجاد رکود، موجب قفل شدن اقتصاد شده است.
فرارو با اشاره به گرانی و تورم بیسابقه و آمارهای مرکز آمار و مرکز پژوهشهای مجلس، به نقل از کارشناس خود نوشت: مرکز آمار گفته است تورم نقطه به نقطه به 46/4 درصد رسیده است، ولی نظر ما این است که این حداقل 70 تا 80 درصد است. برای اینکه کالاها در یک سال گذشته بیش از صد درصد گرانتر شدند. درصد تورم سالانه ما هم بالاتر از 50 درصد است.
میانگین دستمزدها نسبت به سال پیش 20 تا 30 درصد بالا رفته است، اما در بخشهایی چون بخش غیررسمی دستمزدها اینقدر بالا نرفته است. درآمد کل مردم غیر از درصد کوچکی که درآمد بسیار بالایی دارند، بهشدت پایین آمده است، درآمد حقیقی پایین و درآمد اسمی فرقی نکرده است، ولی در نظر بگیرید قیمت کالاها چند برابر شده است یعنی قدرت خرید مردم کم شده است. این چه اتفاقی ایجاد میکند؟ خرید و مصرف کم میشود وقتی مصرف کم شود تولید کم میشود مجموعه اینها باعث میشود که تولید کم شود پس کالاها دوباره گرانتر شوند.
بهعبارتی ما در یک سیکلی افتادیم که تولید کم میشود، قیمتها بالا میرود و مصرف کم میشود، دوباره تولید کم میشود دوباره قیمتها بالاتر میرود یعنی ما در یک سیکل نزولی و منفی افتادیم. کاری که این سیکل نزولی میکند این است که رکود تشدید میشود.
ما دچار پدیدهای شدهایم که رکود نیست بلکه مرحله قفلشوندگی اقتصاد است که خیلی بد است.
این رکود باعث میشود که درآمد بسیار کمتر شود، درآمد کمتر شود دوباره مصرف کمتر میشود؛ بنابراین ما دچار مارپیچ قفلشوندگی اقتصادی میشویم. رکود و افزایش قیمت و کاهش مصرف دوباره افزایش قیمت را تشدید میکند.
دولت و مجلس به جای پایین آوردن و واقعی کردن قیمت دلار که موجب کار کردن اقتصاد است با هم مسابقه گذاشتند تا چندرغازی به مردم بدهند. دولت گفته است من 100 هزار تومان به 30 میلیون نفر میدهم. سه سال پیش این 30 میلیون نفر 45 هزار تومان یارانه میگرفتند یعنی 12 دلار یارانه میگرفتند. الان اگر 100 هزار تومان را روی آن 45 هزار تومان بگذاریم چیزی کمتر از 6 دلار میشود. یعنی به عبارتی دولت با مالیات تورمی، پول را از مردم گرفته و از چیزی که از آنها گرفته، به خود آنها میدهد.دیلی تایمز: قدرت بزرگ منطقه با ترور و توطئه متوقف نمیشود
یک روزنامه پاکستانی معتقد است توطئهها و دشمنیها و ترورها، نه تنها تأثیر بازدارنده در مقابل جمهوری اسلامی ایران نداشته بلکه باعث شده ایران به کشور قدرتمند خاورمیانه تبدیل شود.
روزنامه دیلیتایمز با اشاره به ترور دانشمند هستهای و دفاعی ایران شهید فخریزاده نوشت: این جنایت بخشی از برنامههای مخرب امنیت و صلح منطقهای ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان است. ترور دانشمند هستهای ایران نیز همانند ترور ژنرال سلیمانی در خاک عراق، نقض معاهده هستهای و سیاست فشار حداکثری بر ایران، تلاشی سه جانبه از سوی آمریکا، اسرائیل و عربستان برای خارج کردن تهران از مسیر پیشرفت هستهای صلحآمیز و ایجاد تنش در منطقه است. تاریخ انقلاب اسلامی ایران به خوبی بیانگر شکست سیاست ایران ستیزانه آمریکا و متحدینش است. این توطئهها نه تنها تأثیری بر نظام ایران نداشته بلکه جمهوری اسلامی را تحت مدیریت رهبر عالی آیتالله العظمی سید علی خامنهای، متحد و به یک کشور قدرتمند در خاورمیانه تبدیل کرده است.
این روزنامه میافزاید: مقاومت ایران به رغم 42 سال تحریم، جنگ تحمیلی و ترور، دلیل سردرگمی آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
دیدگاه تان را بنویسید