بیانیه مقتدی صدر؛ یک بام و دو هواست
آرمـان ملی: رهبر جریان صــدر عــراق در بیــانیهای که مدعــی شــد که عــراق عزیز قربانی درگیریهای آمریکایی- ایرانی شده و بهگونهای آسیب دیده که نمیتوان درمورد آن سکوت کرد.
او در ادامه ادعاهای خود بر این باور است که عراق به میدان درگیریهای نظامی، امنیتی، سیاسی و ویروسی تبدیل شده و دلیل آن ضعف دولت و شکاف بین ملت است و از جمهوری اسلامی ایران، همسایه عزیز تقاضا دارم که عراق را از درگیریهای خود دور نگه دارد. اگر جایگاه و استقلال عراق و دولت آن را حفظ کند ما به هنگام سختی پشت ایران را خالی نخواهیم کرد و به اشغالگران آمریکایی هشدار میدهم که عراق را به درگیری نکشانند. عراق و عراقیها یک طرف این درگیری نیستند و ما در مرحله ساخت عراق هستیم و درصورتی که پاسخی دریافت نکنیم موضعی سیاسی و مردمی اتخاذ خواهیم کرد تا ملت، وطن و مقدسات خود را از این دخالتهای غیرقابل قبول حفظ کنیم. بیانیه مقتدی صدر ظاهرا در پی ادعاهای مقامات آمریکایی منتشر شده که ایران را به دست داشتن در حملات مشکوک به سفارت آمریکا در بغداد متهم میکنند و ایران را تهدید به درگیری نظامی کردهاند. دونالد ترامپ، بامداد پنجشنبه در صفحه توییتر خود، بدون ارائه هیچ مدرکی و صرفا با به اشتراک گذاشتن تصویری از چند گلوله خمپاره نامشخص، ایران را به انجام حمله راکتی روز یکشنبه به سفارتخانه آمریکا در بغداد متهم کرد. توئیتی که به نظر میرسد مقامات عراقی بهراحتی فریب آن را خوردهاند. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتوگویی با صباح زنگنه، تحلیلگر مسائل بینالملل داشته است که در ادامه میخوانید.
رهـبر جریان صدر در عراق با چه اهدافی بیانیهای خطاب به ایران و ایالاتمتحده صادر کرده است؟
این قبیل بیانیهها که دوسویه عمل میکند و مفادی متناقض دارد، جز اقدامات پرابهام مقتدی صدر است. ایشان بهعنوان یک نیروی ضدآمریکایی در عراق معروف بوده است و در ابتدای ورود نیروهای آمریکا به عراق جز پیشتازان مبارزه با اشغالگران بود. این وضعیت ادامه پیدا کرد و در درگیریها شکست خورد و حتی نزدیک بود کشته شود و ایران در عمل او را در نجف و بصره نجات داد. مقتدی صدر نمیتواند این را منکر شود و ایران جان او را نجات داده است. ایران بهدنبال منتگذاری نیست بلکه به دنبال این است که نیروهای عراقی بتوانند حضوری فعالی داشته باشند و در کنار یکدیگر بهخوبی بتوانند کشور خود را بسازند. در دوره اخیر با حمایت مقتدی صدر و عمار حکیم عملا نخستوزیری بر سر کار آمده است که تمایلات آمریکایی دارد و دستورالعمل های آمریکا را به اجرا میگذارد. واضح است این امر و میتوان آن را در مراودات این شخص با کشورهای همسایه بهخوبی مشاهده کرد.
چه تـنـاقضـاتی در رفتـار مسئــولان و شخصیتهای عراقی وجود دارد؟
در سفر اخیر الکاظمی به ترکیه بهخوبی میتوان رفتارهای متناقض آنها را مشاهده کرد. با وجود اینکه نیروهای نظامی ترکیه در شمال عراق مستقر هستند و حاکمیت ارضی این کشور را مخدوش کردهاند اما الکاظمی هیچ اعتراضی نمیکند و حتی هیچ مطلبی در این خصوص نیز مطرح نکرده است و هیچ تعرضی به نیروهای ترکیه نکردهاند. به نظر میرسد ملی بودن و حفاظت از حاکمیت عراق چندین تفسیر دارد و مقامات عراقی هرازگاهی یک تفسیر از آن را با توجه به مخاطب خود عرضه میکنند. خدشه وارد کردن به استقلال عراق به نظر میرسد از سوی آمریکا و ترکیه مشکلی ندارد اما اگر نیروهای عراقی تمایلی به ایران داشته باشند، مشکل بزرگی است. الکاظمی با رویکارآمدن در عراق چندین دستگاه و وزارتخانه مهم را به نیروهای حامی این شخصیتهای عراقی داده است و این شخصیتها دوست ندارند این جایگاه خود را در عراق از دست بدهند و به همین علت از الکاظمی به این شکل حمایت میکنند و دوست ندارند امتیازهای حاصل از حضور الکاظمی در نخستوزیری را از دست دهند. به همین علت صحبتهای مقتدی صدر از صداقت خالی است و نیاز دارد تا در آنها بازنگری کند. زمانی که یک نیروی اشغالگر را با ایران که حضور فیزیکی ندارد مقایسه میکند نشان میدهد که یک رفتار غیرمنصفانه در دستورکار آنهاست. این موضعگیریها منجر به ایجاد صلح و ثبات در عراق نخواهد شد.
ایران چگونه باید به این مواضع متناقض پـاسـخ دهد تا این سوءتفـاهمـات در عـراق گسترش پیدا نکند؟
ایران باید با تمامی جریانهای عراق ارتباط خود را حفظ کند و در این عرصه با جریانهای چپ و راست نیز رایزنی کند و حتی به آنها کمک کند تا واقعیتها را دقیقتر دیده و بشناسند. از طرف دیگر ایران باید توان گفتمان خود را بالا برده تا سوءبرداشت نشود. آنچه به ضرر ایران در حال تمام شدن است نداشتن یک شبکه اجتماعی و گفتمان صریح در این خصوص است. با نداشتن این امکانات و این ظرفیتها قطعا ایران در افکار عمومی متضرر خواهد شد. امروز ایالاتمتحده صدها میلیون دلار هزینه میکند تا نیروهای عراقی را آموزش دهد و حتی آنها را به کشور خود میبرد و امکاناتی در اختیار آنها قرار میدهد. شبکههای اجتماعی و اینترنتی برای عراقیها ایجاد میکند و به صورت مداوم از آنها حمایت میکند. قطعا کفه افکار عمومی با این اقدامات به سمت آنها ممکن است در برههای از زمان سنگینی کند و به ضرر ایران این اتفاقات تمام شود. ضرورت دارد تا ایران در این عرصه که جنبه روانی نیز دارد فعالیت بیشتری کند؛ زیرا مشترکات ایران و عراق به مراتب بیشتر است و این ظرفیت وجود دارد تا به بهترین شکل این سوءتفاهمات را کنار بزند.
دیدگاه تان را بنویسید