آشتی قطر و عربستان خبر خوبی برای ایران است؟
پس از سه سال محاصره قطر از سوی چهار کشور عربی یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و بحرین، روز پنجم ژانویه 16 دی ماه تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر برای شرکت در نشست همکاری خلیج فارس وارد فرودگاه شهر العلا شد؛ جایی که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به استقبال او رفت.
به گزارش خبرآنلاین، این اتفاق در حالی میافتد که شامگاه روز دوشنبه، وزیر خارجه کویت در بیانیهای اعلام کرد که دوحه و ریاض بر سر بازگشایی مرزها با یکدیگر توافق کردهاند. البته خبر آشتی قطر و عربستان موضوعی بود که از ماه قبل نیز مطرح بود به نظر میرسد دو کشور عزمی جدی برای عادیسازی روابط با یکدیگر دارند. در همین راستا ولیعهد عربستان با اشاره به برگزاری نشست شورای همکاری خلیج فارس گفته است که در اجلاس العلا، آرمانها برای اتحاد و همبستگی عملی خواهد شد. برای بررسی جزئیات بیشتر و اینکه این آشتی چه تاثیری در تحولات منطقه دارد با قاسم محبعلی کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگو کردهایم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
ارزیابی شما از آشتی قطر و عربستان چیست؟ چه دلایلی سبب شد تا عربستان به این سرعت به محاصره قطر پایان دهد و به دنبال عادیسازی روابط باشد؟
اگر کمی به عقب برگردیم، سیاست محاصره و تحریم عربستان علیه قطر زمانی آغاز شد که ترامپ وارد کاخ سفید و اولین سفرش را به عربستان انجام داد. پس از این سفر بود که ریاض تصمیم به این سیاستها در قبال دوحه گرفت و در این راستا دو کشور بحرین و امارات متحده عربی نیز سعودیها را همراهی کردند. از همین رو
ریاض این احساس را داشت که با آمدن دونالد ترامپ کارت سفیدی از سوی کاخ سفید دریافت کرده است. آنها میپنداشتند که با قراردادهای نجومی و منتفع شدن واشنگتن، چتر حمایتی را از سوی آمریکا برای پیشبرد سیاستهای خود خواهند داشت. اما در عمل سیاستهای عربستان به موفقیت چندانی دست پیدا نکرد؛ چرا که قطر از دیپلماسی قوی برخوردار بود و پیمان دفاعی محکمی با آمریکا داشت؛ بدین شکل که مهمترین پایگاه آمریکاییها در این کشور قرار دارد و یکی از 5 سرفرماندهی نیروهای نظامی پنتاگون در خاک این کشور حضور دارد.
سیاستهای ایران نیز در این مورد نقش موثری ایفا کرد؟
در این بین نزدیک شدن روابط ایران و قطر را نیز باید در نظر گرفت که تهران تلاش کرد تا کشورهای دیگری را از عربستان جدا کند تا این کشور تحت فشار بیشتری قرار گیرد. این فضا فرصتی را برای قطر فراهم کرد تا به روابط بهتری با دیگر متحد خود یعنی ترکیه دست یابد و تا حد ممکن از فشارهای عربستان بکاهد. در نتیجه این اقدامات، ثروت و منابع مالی قوی، تحریم نتوانست خیلی اثرگذار باشد. ضمن اینکه باید به ظرفیت رسانهای قطر هم اشاره کرد که شبکه الجزیره نقش مهمی در راهبرد سیاستهای قطر و فشار به عربستان با توجه به مشکلات این کشور در منطقه داشت. اکنون با رفتن ترامپ و آمدن بایدن و همچنین تغییر سیاستهای آمریکا چک سفید ترامپ از بین رفت و دیگر از موقعیت سابق خود برخوردار نیست. این مسئله باعث شد تا ریاض سیاستهای انعطاف پذیرتری را از خود نشان دهد و بار دیگر شورای همکاری خلیج فارس را برای مقابله با خطرهای احتمالی احیا کند؛ خطراتی که ممکن است از سوی دولت جدید آمریکا، اتحادیه اروپا، ایران و یا سایر کشورها برای ریاض وجود داشته باشد و احیای شورای همکاری خلیج فارس این فرصت را برای ریاض فراهم میکند تا از موضع دسته جمعی این سازمان
صحبت کند.
عربستان هم برای مقابله با این وضعیت آیا برنامهای دارد؟ در خصوص ترکیه چطور؟
عربستان به دنبال این است تا اگر زمانی روابط بین ایران و آمریکا بهبود یافت و واشنگتن بار دیگر به توافق هستهای ملحق شد کمترین فشارها را متحمل شود. ریاض همچنین میکوشد تا روابط قطر و ترکیه را کاهش دهد تا این اتحاد را دچار مشکل و یا فروپاشی کند. البته در مورد ترکیه باید گفت که این کشور سیاستهای زیگزاگی و سینوسی دارد از همین رو پیشبینی میشود که رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری این کشور سیاستهای خود را در قبال عربستان تغییر دهد و در آن سو نیز سعودیها نیز همین سیاست را دنبال کنند. اما معضلی که در این بین وجود دارد پرونده قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی است که میتواند از سوی دموکراتها پیگیری شود که ترکیه را نیز میتواند درگیر خود کند. در همین حال عربستان نیز نگران پیوستن ترکیه به مسئله قتل این روزنامه نگار است. بنابراین عربستان میکوشد تا با نزدیکی به قطر فشار ترکیه را کاهش دهد.
با این آشتی آیا میتوان گفت که همه اختلافات بین قطر و عربستان حل و فصل شدهاند یا این یک آشتی مقطعی
بوده است؟
به طور کلی نمیتوان گفت که اختلافات قطر و عربستان به طور کلی از بین رفته است؛ به هر حال هر دو کشور با یکدیگر رقیب هستند. قطر از گرایشات اخوانی برخوردار است که در مصر، لیبی، سوریه و یمن از آن حمایت میکند. این در حالی است که عربستان در مصر از ارتش حمایت میکند، در لیبی از حفتر، در سوریه از گرایشات القاعده و داعش و در یمن نیز از دولت ضد اخوانی و ضدحوثی حمایت میکند. البته باید عنوان کرد که در کوتاه مدت این آشتی آثاری خواهد داشت اما در بلندمدت این اختلافات میتوانند بار دیگر سر باز کنند و روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار دهند و مشکلات دیگری را به وجود آورند.
آشتی دوحه و ریاض میتواند خبر خوبی برای ایران باشد؟
باید در نظر داشته باشیم که در کوتاه مدت جمهوری اسلامی ایران از این تحولات سودی نخواهد برد. بهتر است که ایران سیاست نزدیکی با کشورهای عربی منطقه را در پیش گیرد؛ از همین رو ائتلاف ایران با این کشورها در دراز مدت میتواند موجب شکست سیاستهای رژیم صهیونیستی علیه ایران شود. علاوه بر آن اقدامات تندروهایی که در آمریکا مایل به تنش در منطقه هستند نیز با ناکامی روبرو
خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید