ناگفتههای «چمران» از احمدینژاد
فردا/ برخلاف تصورها مهدی چمران رئیس اسبق شورای شهر تهران می گوید مخالف حضور احمدینژاد در انتخابات سال 84 بوده است.
مهدی چمران در گفتوگو لایو اینستاگرامی درباره موضوعات سیاسی روز و البته قدری هم درباره چگونگی ورود خود به عرصه سیاسی و جایگاه سیاست و مبارزه در خانوادهاش از پیش از انقلاب سخن گفت.
او در پاسخ به اینکه چگونه با سیاست آشنا شدید و فضای خانوادگی بر این مهم چهقدر مؤثر بود، گفت: «مرحوم پدرم به بافندگی اشتغال داشت و هم کارگری میکرد و هم محصولاتش را در مغازهای میفروخت. البته با مسائل سیاسی هم آشنا بود و مغازهاش پاتوق افرادی بود که آگاهی سیاسی داشتند. برادرهای بزرگتر من هم به دلیل آنکه به دانشگاه میرفتند و در جریانات سیاسی قرار داشتند بر من تأثیرگذار بودند. من بعد از کودتای 28 مرداد اعلامیه پخش میکردم و مادرم هم در جلسات روضههای خانگی از پیامدهای کودتا و حضور آمریکا در ایران سخن میگفت. در شهید چمران هم چه قبل از جنگ، چه در دورانی که به نخستوزیری رفت و بعدش به وزارت دفاع رفت و چه در دوران دفاع مقدس حضور داشتم و با آنکه مسئولیت دانشکده هنرهای زیبا را برعهده داشتم اما نیمی از وقتم به رفتن به جبههها میگذشت».
او در ادامه این گفتوگو درخصوص چگونگی آشناییاش با محمد احمدینژاد هم سخن گفت: «اولینبار آقای احمدینژاد را در اردبیل دیدیم؛ زمانی که او استاندار بود ما برای برگزاری جشنواره موسیقی دفاع مقدس به این شهر رفته بودیم که او را در دفتر کارش در استانداری دیدیم. دیگر او را ندیدم تا زمانی که به تهران آمد و با شورای هماهنگی همکاری میکرد».
چمران درباره چگونگی شهردارشدن احمدینژاد تصریح کرد: «وقتی به شورای شهر وارد شدیم، دوستان از من خواستند که مدیریت جلسات را بر عهده بگیرم. ما برنامهای تنظیم کردیم که یکی از محورهای آن تعیین شهردار بود. با حدود 25نفر برای شهرداری تهران مصاحبه کردیم؛ افرادی مانند آقایان ترکان، دهقان، سعیدیکیا و... که از میان آنها به سه نفر رسیدیم و از میان آن سه نفر به اتفاق آراء آقای احمدینژاد را انتخاب کردیم».
رئیس پیشین شورای شهر تهران درباره اعتماد احمدینژاد به خوش گفت: «به هر حال من سالها در حوزه معماری و شهرسازی کار کرده بودم و با این عرصه آشنا بودم و سالها هم بر طرح جامع تهران کار کردهام. به همین دلیل ارتباط نزدیکی با آقای احمدینژاد برقرار شد».
او در پاسخ به این پرسش که چه زمانی از قصد احمدینژاد برای ریاستجمهوری مطلع شدید، خاطرنشان کرد: «چندی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال84 یعنی در راهپیمایی 22بهمن سال83 بنا شد که با هم به راهپیمایی برویم. نزدیک میدان انقلاب جایی قرار گذاشتیم و باهم به سمت میدان انقلاب حرکت کردیم. مردم که ما را میدیدند به سلام و علیک میپرداختند و به آقای احمدینژاد میگفتند که خود بیا و برای ریاستجمهوری نامزد بشو. من در آن زمان این حرف را کاملا معمولی میدانستم که حالا عدهای از شهردار چنین درخواستی را میکنند اما بعدش احساس کردم که این موضوع جدی شده است. آقای احمدینژاد در فروردین سال84 به من گفت که میخواهم نامزد ریاستجمهوری شوم. من با نامزدی نامزدی او در انتخابات ریاستجمهوری مخالف بودم؛ آقای دکتر شیبانی که در شورای شهر بزرگ ما بود هم به شدت مخالف بود و میگفت وقتی در مسئولیت شهرداری خوب کار میکنی، چه دلیلی دارد به ریاستجمهوری فکر کنی؟ از سوی دیگر من گفتم که امکان رأیآوری با وجود شخصیتهای دیگر و فعالیت جناحهای مختلف بسیار سخت است اما آقای احمدینژاد اصرار داشت که میخواهم نامزد شوم که در نهایت ما هم تصمیم گرفتیم همکاری کنیم».
چمران در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه ماجرای اصرار احمدینژاد بر معاون اولی شما در دولت اولش چه بود، یادآور شد: «بله او این موضوع را مطرح کرد اما من گفتم که این کار صحیحی نیست زیرا من از مردم برای نمایندگی در شورای شهر رأی گرفتهام و دوست دارم در شورای شهر باشم و همین جا فعالیت داشته باشیم. از طرفی من برای خودم کاری نکردهام که حالا بخواهم به جایی برسم، ما یک تصمیمی گرفتیم تا فردی مناسب رئیس جمهور شود. اکنون هم به هیچ وجه پشیمان نیستم».
او درباره اینکه اگر در کنار احمدینژاد در دولت بودید آیا ممکن بود اتفاقاتی که در دولت او رخ داد، به وقع نمیپیوست، گفت: «شاید اینطور میشد؛ هرچند من در دولت اول احمدینژاد تقریبا هر شب در جلساتی او را میدیدم یا سفرهای استانی میرفتیم و مشاورههای خود را به او میدادم که عموما مورد پذیرش قرار میگرفت».
او درخصوص اینکه چه شد که احمدینژاد مسیرش متفاوت شد، بیان کرد: «من اطلاعی ندارم که چرا مسیرش تغییر کرد. به هر حال من از قلب و باطن افراد خبر ندارم».
این فعال سیاسی درباره اینکه از چه مقطعی از احمدینژاد دور شدید، گفت: «تقریبا بعد از آغاز دوره دوم ریاستجمهوریاش بود. من در آن مقطع هم سعی میکردم مشکلات فیمابین رئیسجمهور و شهردار که آقای قالیباف بود را کاهش دهم و رفع و رجوع کنم اما نمیدانم چرا همیشه بعد از یکی دو روز اتفاقاتی رخ میداد که همهچیز به هم میریخت. اما به طور کلی ارتباطم با احمدینژاد کمتر شد و بیشتر به وظایفم در شورای شهر تهران و شورای عالی استانها میپرداختم».
او در خصوص قهر 11روزه احمدینژاد از دولت هم گفت: «در آن زمان دو دیدار خصوصی با او داشتیم و روز آخر هم که به پاستور بازگشت در کنارش بودم».
چمران درباره شرایط سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری سال92 هم گفت: «در آن سال یک نیمهائتلافی شکل گرفت که آن هم محکم نبود و در نهایت به نتیجه مطلوب نرسید. آقای حداد کنار رفت اما آقای ولایتی کنار نکشید. آقای جلیلی هم که حضور داشت و همه اینها باعث شد که آراء تقسیم شوند. طبیعی بود وقتی ما نامزدهای متعدد داشتیم و رقیب با یک نامزد وارد انتخابات شد، آنها رأی بیاورند».
او درباره اینکه آیا ورود جلیلی به انتخابات آرایش انتخاباتی را تغیر داد، تصریح کرد: «به هر حال هر یک از افراد حاضر در انتخابات رأیی داشتند و حضور همه آنها باعث شد آراء تقسیم شود».
او درخصوص انتخابات سال96 هم گفت: «در آن انتخابات هم میشد کمی منسجمتر عمل شود. اگر زودتر برنامهریزی میکردیم میشد که آقای رئیسی رأی بیشتری بیاورد».
این فعال سیاسی درباره اینکه اگر قالیباف در سال96 کنار نمیرفت میتوانست به دور دوم برود، اظهار کرد: «معلوم نیست. برخی دوستان این باور را داشتند اما مشخص نبود که این طور شود».
چمران درخصوص کنار نرفتن مصطفی میرسلیم در انتخابات سال96 هم تصریح کرد: «کنار رفتن یا نرفتن او تأثیر چندانی در میزان آراء نداشت. حزب آقای میرسلیم میخواست که به هر قیمتی یک نامزد در انتخابات داشته باشد و مهم نبود که رأی بیاورد یا نه. برای خود آقای میرسلیم بهتر بود که کنار میکشید، وگرنه کنار رفتن یا نرفتن او تأثیری در نتیجه انتخابات نداشت».
او درباره فعالیت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بعد از انتخابات مجلس و برای انتخابات ریاستجمهوری هم با بیان اینکه شورای ائتلاف اکنون به شدت مشغول کار است و شوراهای استانی را هم شکل داده است، گفت که شورای ائتلاف بلافاصله بعد از انتخابات مجلس فعالیت خود را آغاز کرد.
او در ادامه از ملاقات برخی شخصیتها که تمایل به حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده دارند، سخن گفت: «دوستانی گفتند که ما بنای نامزدی در انتخابات داریم و آمدند محل کار من و گفتند که تجربه و تخصص لازم را داریم و میخواهیم نامزد انتخابات شویم. بیشتر برای هفکری آمده بودند. سه شخصیت که تقریبا تمایلشان برای نامزدیشان را هم اعلام کردهاند، آقایان حسین دهقان، سعید محمد و رستم قاسمی بودند».
چمران درباره فعالیتهای موازی جامعه روحانیت برای انتخابات1400 هم گفت: «جامعه روحانیت بنای معرفی نامزد ندارند و امیدواریم در نهایت به یک کانال واحد برسیم».
او درباره مناسبت شورای ائتلاف با جبهه پایداری هم خاطرنشان کرد: «جلسهای با نیروهای پایداری نداشتهایم؛ البته ارتباطاتی وجود دارد و جای آنها در جلسات شورای ائتلاف خالی است».
چمران درباره نامزدی صادق محصولی در انتخابات هم اظهار بیاطلاعی کرد و درباره اینکه ایا هنوز بخشهایی از اصولگرایان لاریجانی را یک نیروی اصولگرا میدانند یا نه و اینکه آیا میشود احتمال داد که شورای ائتلاف نامزدی او را هم بررسی کند، گفت: «من هنوز از خود آقای لاریجانی یا حتی به نقل از او نشنیدهام که تمایل دارد نامزد ریاستجمهوری شود و اطلاع من هم محدود به همین شنیدههاست. اگر قصد نامزدی داشته باشد دربارهاش باید در شورا تصمیمگیری شود اما طیفهای انقلابی و خاصه جوانان انقلابی با او به شدت مخالفند مگر عده محدودی از قدیمیترها که به او گرایش داشته باشند».
او همچنین گفت که «بعید نیست اصلاحطلبان با لاریجانی وارد انتخابات شوند و به احتمال زیاد در نهایت اصلاحطلبان با یک نامزد به انتخابات وارد میشوند».
چمران در پایان در پاسخ به این پرسش که ورود سید ابراهیم رئیسی به انتخابات چهقدر محتمل است، گفت: «در شورای ائتلاف هنوز هیچ بحثی بر سر مصادیق نشده است. یک عده میگویند که ورود آقای رئیسی به انتخابات به صلاح است و عدهای هم نظر دیگری دارند. همه اینها در حد گمانهزنی است و در نهایت بعد از مشاورههای متعدد و ارزیابی همه جوانب تصمیمگیری میشود».
دیدگاه تان را بنویسید