دولت حسن روحانی علیه دموکراسی
روزنامه جوان: رئیس جمهور روز گذشته در جلسه هیئت دولت به رغم آنکه ابتدا ژست عاقل قوم را به خود گرفت و حتی تصریح کرد که من «بلدم» جواب شعارهای مجلس در مورد بودجه را بدهم، ولی «مردم این را نمیخواهند»، باز هم به تقابل با مجلس به عنوان «خانه ملت» پرداخت و نمایندگان مجلس را با دانش آموزان «دوم دبستان» قیاس کرد. ایستادگی دولت و شخص روحانی در برابر مجلس و مقابله با اختیارات قانونی نمایندگان مردم بار اول نیست که رخ میدهد و تبدیل به رویه دولت در تعامل با مجلس شده است.
روزنامه جوان : رسانهها و فعالان سیاسی حامی دولت مانند خود دولت هر گاه مجلس و اختیارات آن را موافق نظر خود نبینند، آن را برنمیتابند. روز گذشته، در حالی که نمایندگان مجلس به دلیل نداشتن دیپلماسی در حوزه اقتصادی و نیز استقبال از مذاکره با امریکا پس از ترور حاج قاسم سلیمانی از محمدجواد ظریف طرح سؤال کردند، روزنامه سازندگی تیتر «مجلس علیه دیپلماسی» را برای طرح سؤال نمایندگان از وزیر خارجه انتخاب کرده است و در زیرتیتر هم کل ماجرا را که بررسی موضوعات مهمی است -که ذکرش رفت- به رقابتهای انتخاباتی ربط داد و در تحلیلی غیراخلاقی با ایراد اتهام به نمایندگان مجلس نوشت: «برخی از اصولگرایان نگران کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری هستند و برخی دیگر نگراناند که وزیر خارجه بتواند در دوره جدید ریاست جمهوری امریکا، تحریمها را حذف کند.» روزنامه همشهری از دیگر رسانههای حامی دولت هم تیتر «کارت زرد مجلس به مذاکره» را انتخاب کرده تا از حضور ظریف در مجلس، برای القای این نکته که مجلس با مذاکره به طور عام مخالف است، استفاده کند.
آیا مجلس حق اعمال نظر در لایحه بودجه را ندارد یا نمیتواند در مورد نحوه عملکرد وزیر خارجه و مواضع او سؤال بپرسد؟ آیا مجلس خلاف اختیارات و تکالیف قانونی خود عمل کرده است؟ چرا دولت و حامیان رسانهای آن طی این سالها تلاش کردهاند قوه مقننه را از حیز انتفاع بیندازند و از خانه ملت، خانه دولت بسازند؟!
به نام رأی مردم علیه رأی مردم
روحانی برای ایستادن مقابل رأی مردم به نمایندگان مجلس و برای تخطئه اختیارات قانونی قوه مقننه، پای رأی مردم به خودش را وسط میکشد. او چندی پیش در سخنانی جنجال برانگیز و با کنایه به مجلس، گفته بود که «کسی نمیتواند برای دولت خط مشی تعیین کند، خط مشی را فقط رئیس جمهور تعیین میکند. کسی نمیتواند برنامه برای دولت تعیین کند، برنامه را رئیس جمهور تعیین میکند. به همین دلیل مردم پای صندوق آرا میآیند و به شخص رئیس جمهور و به برنامه رئیس جمهور رأی میدهند.»
او چند هفته بعد، سخنانش علیه مجلس را صریحتر و جنجالیتر کرد و مدعی شد که در قانون چیزی به عنوان نظارت مجلس بر دولت نداریم: «گاهی اوقات میشنویم مثلاً بعضی از نمایندگان مجلس میگویند ما باید بر کارِ وزرا نظارت کنیم. این برداشت ناقص از قانون اساسی است. چیزی که در قانون اساسی است رئیس جمهور است که بر کار وزیر نظارت میکند. جایی نداریم که مجلس بر کارِ وزیر نظارت کند.»
جالب آنکه او به دنبال کلمه نظارت میگردد و میگوید کلمه نظارت در قانون اساسی نیست ولی در همان سخنرانی اذعان میکند که «مجلس جایی سؤال دارد میتواند سؤال کند. مجلس زمانی استیضاح نیاز دارد میتواند استیضاح کند، تحقیق و تفحصی نیاز دارد، اگر نظارت به این مفاهیم بگیریم ممکن است ولی کلمه نظارت نیامده که مجلس بر کار دولت نظارت کند.» آیا بحث سر کلمات است؟ یا سر تن ندادن به اختیارات قانونی مجلسی است که نمیخواهد مثل دولت فکر کند و دنبالهرو چشم و گوش بسته دولت باشد؟ مگر میشود بدون نظارت بر عملکرد دیگری، امکان سؤال پرسیدن از او و حتی استیضاح و عزلش را داشت؟!
مغالطه آشکار
صحبت از رأی مردم هم در این میان، مغالطه است؛ همه ارکان و نهادهای ایران، مستقیم و غیرمستقیم با رأی مردم بر سر کار میآیند و مردم هم وقتی برای انتخاب رئیس جمهور پای صندوق میآیند، مطلع هستند که نمایندگانی که آنها هم با رأی مردم انتخاب شدهاند، اختیار نظارت بر کار رئیس جمهور و دولت و وزرا و حتی عزل و برکناری آنان را دارند.
اما روحانی روز گذشته اختیارات قانونی مجلس در مورد لایحه بودجه را به استهزا گرفت و آنان را در حد کلاس دوم دبستان هم ندانست! روحانی و رئیسدفتر همهکارهاش دیروز حملات تندی به مجلس کردند که خارج از آداب دموکراسی بود. اگر منتقدی خارج از دایره حکومت، مجلس و تصمیمات آن را نپذیرد یا قائل به دموکراسی در ایران نباشد، حرفی است، اما یک بخش از قدرت که با همان سازوکاری بر سر کار آمده که مجلس آمده اگر تصمیمات مجلس را با جملات وهنآلود خطاب قرار دهد، این دیگر مهانت است نه مهابت. باید یاد گرفت که هر کس جایگاه و حدی دارد.
تقلیل شأن مجلس از رأس امور به مهرههای دولت
در یک سال اخیر که حسن روحانی بهانه کرونا را دارد و به صحن علنی مجلس نمیرود، اما در سالهای گذشته هم به دفعات و در جلسات رأی اعتماد یا استیضاح وزرا، به مجلس نرفت تا این پیام را به مجلس بدهد که مقام و شأن من بالاتر است و مجلس را به رسمیت نمیشناسم.
در همان ایام، دولت از مهرههای خود در مجلس، در واقع نمایندگان همسو با خود حمایت میکرد. در واقع دولت مجلسی را میپسندید که نه «عصاره فضائل ملت» بلکه دنباله رو دولت باشد. تقلیل شأن مجلس از رأس امور به مهرهها و نیروهای دولت کاری بود که تدبیر و امیدیها به کمک رسانههای اصلاحطلب انجام دادند.
هر بار هم که بحث استیضاح وزیر یا طرح سؤال از رئیس جمهور داغ میشد، مجلس را به سیاست زدگی و یا تخریب دولت متهم میکردند. در واقع هر استفاده مجلس از اختیارات قانونیاش را با برچسبی تخطئه میکردند تا تیغ اراده نمایندگان برای حسابکشی از دولتیها کند شود.
زمانی سعید حجاریان در دولت اول روحانی خواستار اعطای اختیار انحلال مجلس به دولت شده بود. به نظر میرسد آنچه او گفت، اعتقاد قلبی همه اصلاحطلبان بود که جسارت و صداقت بیانش را نداشتند و از همین رو تلاش کردند با اقدامات دیگری، مجلس را از خاصیت بیندازند.
دیدگاه تان را بنویسید