ترس غرب از احیای تمدن اسلامی
هدف از اسلامهراسی فرانسه، گرفتن انرژی مسلمانان در اروپاست
جعفر قناد باشی؛ مجله مثلث:در واکاوی اقدامات و سیاستهای اخیر فرانسه و شخص امانوئل مکرون در اهانت به پیامبر اسلام(ص) و تشدید اسلامستیزی باید چندین نکته را مدنظر داشت؛ نخست اینکه دنیای سرمایهداری غرب میداند با احیای تمدن اسلامی، منافعش به خطر میافتد. درحال حاضر، تمدن اسلامی در حال احیا شدن است و مسلمانان با محوریت پیامبر عظیمالشان خود بهسمت تشکیل یک تمدن مشترک پیش میروند. دنیای اسلام با محوریت قرآن و پیامبر(ص) درحال بیدار شدن است؛ لذا پیوسته باید محورهایی را که مسلمانان براساس آن حرکت میکنند تضعیف کنند؛ این محورها شامل قرآن است که سلمان رشدی ماموریت آن را پذیرفت و تخریب وجهه پیامبر(ص) که فرانسه سردمدار شده است؛ بنابراین اقدام مکرون تنها یک تصمیم شخصی نبوده بلکه حرکت دنیای غرب و سرمایهداری بوده است تا منافع خود در برابر احیای تمدن اسلامی را حفظ کند؛ از این رو، همه سردمداران غرب، صهیونیستها و ارتجاع منطقه از مکرون حمایت میکنند. از طرفی، فرانسه میراثدار جنگهای صلیبی است و این نوع جنگها عمدتا در طول تاریخ، از فرانسه حرکت کردهاند و اکنون هم با پشتیبانی کلیسا و با به خدمت گرفتن گروههای مذهبی، به راه خود ادامه دهند.
علت دیگر این رویکرد فرانسه به این بازمیگردد که رسانهها در این کشور بیش از حد تحتتاثیر صهیونیستها قرار دارند؛ بنابراین مکرون برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، به حمایت رسانههای تحت کنترل صهیونیستها نیاز دارد. این علت شخصی مکرون برای فضاسازی علیه پیامبراکرم(ص) به نفع صهیونیستهاست تا وی را برای پیروزی در انتخابات کمک کنند؛ البته صهیونیستها هم حاضرند هر هزینهای را برای مخدوش کردن چهره نازنین پیامبراسلام انجام دهند تا از این موضوع بهرهبرداریهای دیگری نیز بکنند.
همچنین مشاهده میکنیم گرایشهای اسلامی و اخوانی بین مردم دنیا افزایش یافته است که فرانسه و عربستان از آن بسیار میترسند؛ زیرا اخوانیها (نه تکفیریها) در کشورهای اسلامی میخواهند به سیره پیامبر گرامی اسلام برگردند. با اینکه کشور عربستان سرزمین وحی است، اما مقامات سکولاری بر آن حکومت میکنند که به معرفی چهره واقعی پیامبر اسلام علاقهمند نیستند؛ زیرا با نشان دادن ویژگیهای پیامبر، فاصلهای که مقامات این رژیم از شخصیت پیامبر گرفتهاند، برای مردم بیشتر معلوم میشود. در واقع سران عربستان در ثروتاندوزی و زمامداری، «خلق و خو و صفات» دشمنان پیامبر مانند ابوسفیان، ابوجهل، ابولهب و... را دارند. بنابراین آنها نیاز دارند اجازه ندهند شخصیت واقعی پیامبر اسلام شناخته شود.
یک علت دیگر این موضعگیری پاریس نیز به کشمکش این کشور با ترکیه بر سر منابع گاز لیبی در کف دریای سواحل مدیترانه و منابع نفت این کشور که نفت بسیار مرغوبی است، مربوط میشود. فرانسه با فضاسازی علیه اسلام و مسلمانان، قصد دارد ترکیه را در این نبرد شکست دهد؛ زیرا اردوغان به نام اسلام، پیامبر و دولت عثمانی، سیاستهای خود را در سواحل مدیترانه پیش میبرد؛ بنابراین این اهانت تبلیغات وسیعی علیه اردوغان نیز به شمار میرود.
همچنین اخیرا مکرون در لبنان به نفع مسلمانان نقشآفرینی کرد که برایش گران تمام شد. وی معترف شد که حزبالله لبنان یک حقیقت است، این اعتراف برای رژیمصهیونیستی و عربستانسعودی بسیار سنگین بود و مکرون با اعتراضات زیادی مواجه شد و الان برای سرپوش گذاشتن بر خطایی که (از نظر آنها خطاست)، میخواهد به این شیوه جبران کند.
علت دیگر هم این است که فرانسویها از حدود ۱۰سال پیش به نمایندگی از آمریکا و انگلیس، در کشورهای آفریقایی مسلمانکشی میکنند. ارتش فرانسه در کشورهای مالی، نیجریه و چند کشور دیگر، پایگاههایی دارد و در آفریقای مرکزی و بورکینافاسو نیز به گونه دیگری حضور نظامی دارد و همواره با حرکتهای اسلامی - انقلابی و معتدلی مواجه شده است. فرانسه همه مسلمانان را متهم به تروریست بودن میکند و به نام سرکوب داعش و بوکوحرام و افراطیون نمیگذارد مسلمانان به حقوق خود دست یابند که البته پشت پرده این موضوع، مسلط شدن بر کشورهای آفریقایی الماسخیز و اورانیومخیز و غنی از منابع و محصولات کشاورزی مانند کاکائو، موز و چای است. آنها چشم به منابع این کشورها دوختهاند و برای توجیه حضور نظامی، استعمارگری و غارتگریشان در آفریقا، هر کشوری را متهم به تخریبگری و کمونیستی بودن میکنند. آنها بهدنبال وارونهنمایی از اسلام هستند تا ضمن استثمار آنها، از طرفی برای جامعه خود نیز توجیه کنند که اگرچه مردم این کشورها کمونیستی و داعشی نیستند اما از چنین الگویی تبعیت میکنند.
در ادامه باید توجه داشت که بهطورکلی این فضاسازیها روی همه افکار عمومی تاثیرگذار است و مردم فرانسه نیز از این قاعده مستثنا نیستند. یکی از کارهایی که دنیای غرب انجام داد، بهوجودآوردن داعش به نام اسلام و انتساب آن به پیامبر (ص) بود. درحالیکه خود دولتهای غربی که بهوجودآورنده داعش بودند، به این گروه تروریستی چراغ سبز نشان میدهند تا در خاک این کشورها، مثلا فرانسه اقدام به عملیات تروریستی بکنند. شواهد و مستندات حاکی از آن است که سرویسهای اطلاعاتی فرانسه در سوریه حضور داشته و حتی تصاویری وجود دارد که افسر فرانسوی، امام جماعت داعشیان میشود؛ از این رو حملات تروریستی که اخیرا در فرانسه اتفاق افتاد، ازسوی خود فرانسویها برنامهریزی شده اما افکار عمومی در فرانسه هدایت شده است و دو دستهاند؛ دسته اول، حملات تروریستی را طبق اسلامهراسی تحلیل میکنند. اما دسته دوم، با این حرفها و تبلیغات متقاعد نمیشوند؛ مثلا نهضت جلیقهزردها در فرانسه، مکرون را فردی دروغگو میدانند.
همچنین یکی از دلایل تبلیغات علیه اسلام، جذابیت و گرایش مردم به این دین است. دولتهای غربی میترسند مردم از این دولتها که نتوانستند رفاه و عدالت را برای مردمشان ایجاد کنند و همچنین انتظارات از کلیسا هم تامین نشده، به سمت اسلام گرایش بیشتری پیدا کنند.
درباره اینکه چرا در میان اروپاییها، فرانسویها پیشگام در اهانت به پیامبر شدهاند نیز باید توجه داشت که فرانسه از گذشته در ۲۰ کشور آفریقایی حضور داشته زیرا فرانسه یک کشور نهچندان پهناور است که اگر در این کشورها حضور نداشته باشد و از منافع آنها استفاده نکند، هیچ قدرتی ندارد. توانمندی اقتصادی فرانسه به آفریقا بستگی دارد؛ بنابراین طبیعی است که در بین کشورهای اروپایی، فرانسه پیشقدم شود. کشورهای دیگر اروپایی، به نوعی محافظهکاری هم میکنند و از جوانی و بیسیاست و مغرور بودن رییسجمهور فرانسه استفاده کرده و پشت صحنه ایستاده و مکرون را برای اجرای سیاستهای خود پیش فرستادهاند. همچنین در فرانسه، صهیونیستها بیشتر از دیگر کشورها روی انتخابات تاثیر میگذارند و رؤسای جمهور پیشین فرانسه نیز با حمایت صهیونیستها روی کار آمدند.
در چنین شرایطی، مسلمانان باید به نقاط قوت خود پی ببرند. نقطه قوت مسلمانان همان چیزی است که مورد اهانت و حمله قرار میگیرد. شخصیت پیامبر(ص) در اقتدار مسلمانان و عظمت و احیای تمدن اسلامی نقش بسیار مهمی دارد و ما باید چهره واقعی پیامبر اسلام را بیشتر به جهانیان بشناسانیم.
در نهایت در یک نتیجهگیری کلی باید تاکید کرد که محدود کردن اهداف مکرون از حمایت اخیرش از اقدامات توهینآمیز مجله شارلی ابدو نسبتبه ساحت مقدس نبیاکرم(ص) به اهداف انتخاباتی، نمیتواند واقعیتهای موجود در موضعگیریهای ضداسلامی او را بیان کند. لذا تحلیلگرانی که در تحلیل این ماجرا، به کوششهای انتخاباتی مکرون برای جلب رضایت قشرهای افراطی در میان روشنفکران سکولار فرانسه اشاره دارند، راه را به خطا رفتهاند؛ چراکه آنچه از زبان رییسجمهور فرانسه درباره توهین به مقدسات اسلامی و بهویژه توهین به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) بیان شده، برآیند سیاستها و اغراضی است که مجموعه دولتهای غربی طی چند دهه اخیر در قالب اسلامهراسی و اسلامستیزی به اجرا گذاشته و فضای رسانهای و تبلیغاتی را علیه حرکتها و جریانهای پیشرو اسلامی سامان دادهاند.
تردیدی نیست قدرتهای سیاسی در غرب به این نتیجه رسیدهاند که تمدن خفته اسلامی بهتدریج در حال بیدار شدن است و بنا به نشانهها و شواهد متعدد، احیای این تمدن بزرگ امری یقینی و حتمی خواهد بود. چنانکه اندیشمندان بزرگ غربی از جمله ساموئل هانتینگتون در نوشتههایی همانند «جنگ تمدنها» به این واقعیت بزرگ اعتراف میکنند و به قدرتهای غربی درباره بیداری قریبالوقوع و احیای عظمت تمدن اسلامی هشدار میدهند. هانتینگتون در کتاب خود تحت عنوان «جنگ تمدنها» تصریح میکند که از میان هشت تمدن بزرگ جهانی این تمدن اسلامی است که جنب و جوش بسیار هدفمند و همهجانبهای را آغاز کرده و میکوشد با محوریت کتاب آسمانی مسلمانها (قرآن کریم) و شخص پیامبر (حضرت محمدبن عبدالله) تمدن فرسوده و از حرکت بازمانده غرب را به چالش بکشد. یعنی همان چیزی که دنیای سرمایهداری و سرمایهداران بزرگ از پیدایش آن شدیدا واهمه دارند و سالهاست که دستگاههای تبلیغاتی دنیای غرب را برای به راه انداختن تبلیغات ضداسلامی به کار گرفتهاند؛ بدین ترتیب، این موضعگیری و سخنان رییسجمهور فرانسه را باید اظهاراتی به نمایندگی از دنیای غرب و حرکتی همسو با سیاستهایی دانست که درصدد تامین منافع دنیای سرمایهداری غرب است.
همچنانکه دولت فرانسه در اجرای سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود نیز این سیاستهای ضداسلامی را با شیوههای مختلف در دستورکار قرار داده است و در عرصههای اقتصادی، سیاسی و نظامی میکوشد تا نهضتها و جریانهای بزرگ اسلامی را در نقاط مختلف جهان به چالش بکشد. کمااینکه شخص مکرون از یک طرف فرماندهی نیروهای نظامی بیرحمی را بهعهده دارد که طی هفت سال اخیر بیشترین خونریزیها را در کشورهای اسلامی غرب و مرکز آفریقا صورت دادهاند و از طرف دیگر، حرکتهای سیاسیای را دنبال میکند که در منطقه غرب آسیا (لبنان، سوریه و ...) علاوه بر حمایتهای پنهانی از جریانهای تروریستی-تکفیری، تلاش دارند روند تحولات را برخلاف اهداف اسلامی رقم بزنند. بااینحال روی دیگر سکه اقدامات دولت فرانسه، توجیه مجموعه سیاستهای ضداسلامی و اقدامات اسلامستیزانه است؛ بهعبارتدیگر، مکرون با اطلاع از اینکه ممکن است طرفداری او از اقدامات توهینآمیز مجله موهن شارلی ابدو با واکنشهایی روبهرو شود، درصدد است تا با پوشش حمایت از آزادی، چهرهای حقبهجانب از خود نشان دهد و اینگونه وانمود کند که اقدام ارتش فرانسه در کشتار مسلمانان آفریقا و همچنین مجموعه سیاستهای ضداسلامی فرانسه، چیزی را جز ترویج آزادی بیان دنبال نمیکند؛ سیاستی که به نوعی تبرئه جستن از اتهاماتی محسوب میشود که به او در سرسپردگی به دنیای سرمایهداری وارد میشود.
دیدگاه تان را بنویسید