انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک است و نام شخصیت‌های بسیاری در دو اردوگاه سیاسی برای حضور در این عرصه مطرح می‌شود. در این میان، بسیاری محمدباقر قالیباف را بهترین گزینه می‌دانند تا با نقل‌مکان از بهارستان به پاستور، کشور را از وضعیت کنونی خارج کند. درباره این موضوع با ناصر ایمانی، تحلیل‌گر مسائل سیاسی گفت‌وگو کردیم.

ایمانی:موقعیت قالیباف در اصول‌گرایان ارتقا پیدا کرده است
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

آقای قالیباف سال 96 از شهرداری تهران خارج شد و تا به امروز که ریاست مجلس را برعهده دارد، بفرمایید آیا موقعیت و جایگاه سیاسی او در جریان اصول‌گرا تغییر کرده است یا خیر؟

در مجموع برخلاف چهره‌هایی همچون آقای علی لاریجانی که جایگاهش در جریان اصول‌گرایی تنزل یافت، موقعیت آقای قالیباف در اردوگاه اصول‌گرایان ارتقا پیدا کرده است. آقای قالیباف سال 96 حرکت بزرگی انجام داد، اقدامی که هیچ‌کدام از اصول‌گرایان قبل از آن زمان در انتخابات ریاست‌جمهوری انجام نداده بودند. فقط سال 84 بود که آقای توکلی به نفع سایرین کنار کشید؛ البته کار آقای قالیباف در روزهای منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری بنا به تصمیم مکانیزم انتخاباتی جریان اصول‌گرا بود اما وقتی آقای توکلی در سال 84 کنار رفت خیلی زمان باقی بود تا برگزاری انتخابات.

بعد از آن زمان جایگاه سیاسی آقای قالیباف در جریان اصول‌گرایی ارتقا پیدا کرد، در انتخابات مجلس یازدهم نیز در مجموع همکاری‌های او با مکانیزم انتخاباتی اصول‌گرایان نتایج خوبی را رقم زد. به عبارت دیگر، نامزدی آقای قالیباف نه‌تنها موجب نقار در جریان اصول‌گرایی نشد، بلکه سطح همکاری‌ها را بالا برد. هم‌اکنون نیز وقتی فضای داخل مجلس را رصد می‌کنیم سطح همکاری‌ها بین رییس مجلس، هیات‌رییسه و نمایندگان در مجموع مثبت ارزیابی می‌شود و انتقاد بسیار جدی به نحوه ریاست آقای قالیباف طی 9 ماه گذشته وارد نشده است. حتی امروز لایه سخت جریان اصول‌گرا یعنی جبهه پایداری با آقای قالیباف همکاری می‌کند. با این اوصاف می‌توان گفت جایگاه آقای قالیباف بعد از سال 96 در اردوگاه اصول‌گرایی ارتقا یافته است.

آقای قالیباف سال 84 اولین حضور خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری را تجربه کرد. سال 88 باوجود آنکه نام او مطرح بود به صحنه رقابت نیامد. سال 92 نامزد شد اما با وجود افزایش رای نتوانست به پیروزی برسد. سال 96 تا آخرین روزهای منتهی به انتخابات در صحنه رقابت بود اما در نهایت به نفع آقای رییسی کنار رفت، به نظر شما سال 1400 خوب است که آقای قالیباف نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود؟

این به ترکیب کاندیداها بستگی دارد. اگر آقای رییسی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود، آقای قالیباف اصلا نام‌نویسی نمی‌کند. در صورتی که آقای رییسی کاندیدا نشود، آقای قالیباف به صحنه نگاه می‌کند که چه کسانی می‌خواهند بیایند. آقای قالیباف می‌تواند در ماه‌های آتی موقعیت خود را ارتقا دهد. با این اوصاف پیش‌بینی می‌شود که انتخابات دومرحله‌ای شود و آقای قالیباف کسی خواهد بود که بیشتر از سایرین امکان رای‌آوری خواهد داشت.

در افکار عمومی خیلی مطرح بود که آقای قالیباف وارد انتخابات مجلس نشود و مستقیم برای انتخابات ریاست‌جمهوری ورود کند، آیا ریاست مجلس جایگاه سیاسی آقای قالیباف را ارتقا داد؟

بله، حتما این اتفاق افتاده است. شهردار تهران کجا، رییس مجلس کجا؟ امروز آقای قالیباف رییس یکی از قوای سه‌گانه است و شخصیت سوم یا چهارم کشور محسوب می‌شود.

وقتی نام آقای قالیباف مطرح می‌شود برخی می‌کوشند او را همچنان به‌عنوان یک کاندیدای نظامی معرفی کنند، به نظر شما این تعبیر درستی است؟

اصلاح‌طلبان این بحث انحرافی را مطرح کردند، واقعا ما نباید تفکیکی بین نظامی و غیرنظامی داشته باشیم. مگر در دنیا چنین تعبیری وجود دارد؟ خیلی از چهره‌های نظامی در نظام سیاسی آمریکا نیز مسئولیت سیاسی گرفتند. ثانیا افراد با سابقه نظامی هم دو نوع هستند، عده‌ای همین الان رسته نظامی دارند مثل آقای سردار محمد، گروه دوم مثل آقای قالیباف سالیان سال از حوزه نظامی جدا و خارج شده است. اگر بنا باشد هر کسی در گذشته نظامی بود اما با وجودی که سال‌ها از کسوت نظامی‌گری خارج شده را همچنان نظامی بدانیم هم‌اکنون بسیاری از شخصیت‌های اصلاح‌طلب نظامی محسوب می‌شوند. اینها بحث‌های انحرافی است که جریان اصلاحات مطرح می‌کنند تا مانع حضور شخصیت‌های معتقد به انقلاب، نظام و ولایت در عرصه سیاسی شوند، با این توجیه که «اگر نظامی‌ها بیایند فضای کشور امنیتی می‌شود». درصورتی که چنین تلقی‌هایی اشتباه است، حتی شاید اگر یک فردی با سابقه نظامی بیاید برخلاف تصویرسازی اصلاح‌طلبان، فضای سیاسی بازتر شود.

همان‌طور که اشاره کردید در جریان اصول‌گرا هم‌اکنون بسیاری از سلایق با آقای قالیباف در مجلس مشغول همکاری هستند، به نظر شما بزرگ‌ترین جریان سیاسی مخالف او چه جریانی است؟

مهم‌ترین مخالفان او اصلاح‌طلبان هستند. هم‌اکنون آنها عزم جدی برای پرونده‌سازی علیه آقای قالیباف دارند و به عبارت دیگر، تمرکز خود را روی تخریب آقای قالیباف گذاشته‌اند چون می‌دانند اگر او رییس‌جمهور شود همانند نیروی انتظامی و شهرداری تهران یک تحول بزرگ در عرصه اجرایی کشور ایجاد می‌کند. امروز بسیاری به شهرداری تهران انتقاد می‌کنند که چرا کاری برای اداره شهر انجام نمی‌دهد، اما دلیل واقعی آن است که کاری نمانده که شهردار منتخب اصلاح‌طلبان در حوزه مدیریت شهری انجام دهند. حالا اگر آقای قالیباف رییس‌جمهور شود و همین تحول در دولت اتفاق بیفتد بسیار عرصه فعالیت سیاسی برای اصلاح‌طلبان تنگ خواهد شد، چون دیگر حرفی برای گفتن ندارند. امرارمعاش سیاسی اصلاح‌طلبان به این گونه است که ضعف‌ها را شناسایی و روی آن مانور می‌دهند تا افکارعمومی را زمان انتخابات جهت دهند حالا اگر ضعفی نباشد اصلاح‌طلبان دستگیره‌ای نخواهند داشت که مستمسک قرار دهند تا ساختار حاکمیتی را نقد کنند. در مجموع اگر آقای قالیباف نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شود بزرگ‌ترین جریان مخالف او، اصلاح‌طلبان خواهند بود و آنها برای جلوگیری از پیروزی آقای قالیباف دست به هر تخریبی می‌زنند.