گفت و گوی چالشی سایت اصولگرا با کواکبیان
مشرق/ دبیرکل حزب مردمسالاری گفت: در همین وزارت کشور که نام بردید، من آمار دارم که بالای ۴۰ درصد آن متعلق به دولت قبلی بود. ولی واقعاً با شیوه استدلال شما نمیشود بحث کرد! واقعاً نیاز داریم که در تحلیل فضای سیاسی انصاف و عدالت داشته باشم.
وب سایت مشرق نیوز، نزدیک به جریان اصولگرا، در گفت و گویی چالشی با مصطفی کواکبیان درباره مسایل روز سیاسی به گفت وگو نشسته است که در پی می آید:
* احزاب اصلاحطلب به شکل شگفتآوری و با تعداد قابلتوجهی از نامزدهای مختلف و حتی سلایق متفاوت خودشان را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده میکنند. به یک روایت اصلاحات یک اتوبوس نامزد برای انتخابات دارد. کارنامه ضعیف نامزد نیابتی (حسن روحانی) باعث نمیشود که احتمال بدهید شانس زیادی در انتخابات پیش رو ندارید؟
من معتقدم که درست است اصلاحطلبان در انتخابات از آقای روحانی حمایت کردند، اما کاملاً دروغ است که بگوییم این دولت، همان دولت اصلاحطلبان بود.
* پس دولت تدبیر و امید دولت چه کسانی است؟
یک ملغمهای از افراد بیربط به یکدیگر! از نهاوندیان تا آقای رحمانی فضلی در این کابینه جای گرفتهاند و از آنسو زنگنه را نیز داریم. نکته اصلی من آن است که این ترکیب نمیتواند نام دولت اصلاحطلب را یدک بکشد. حتی مجلس دهم را هم من؛ مجلس اصلاحطلب نمیدانم، سه فراکسیون داشتیم که هر طرفی که میچرخید، میشد اکثریت و لذا لیست امید توانایی کار با آنها را نداشت.
* چطور تفسیر میکنید که دولت روحانی برآیند اصلاحطلبان نیست. در رادیکالترین کابینه اصلاحات توسط میرحسین موسوی در سال ۸۸ که حتی اصلاحطلبان برای آن زنجیره خیابانی و شورش شهری راه انداختند، اشخاصی مثل زنگنه و آخوندی استخوانبندی دولت را قرار بود تشکیل بدهند و اتفاقاً همین طیف در دوره خاتمی نیز مسئولیت داشتند!
نه اینطور نیست، آنها شاخصهای احزاب اصلاحطلب را نداشتند.
* حتی آقای جهانگیری!
چرا آقای جهانگیری یکزمانی در حزب کارگزاران حضورداشته؛ اما بقیه کدام شاخص حزب اصلاحطلب را دارند. این اشخاصی که شما نام میبرید از درون یک سری روابط خاص در دولت پست و مقام گرفتهاند. من میخواهم بگویم، همانطور که برخی اصولگرایان از دولت دوم احمدی نزاد دوری کرده و منتقد آن شدند؛ ما نیز با همین وضعیت روبرو هستیم.
* اصولگرایان مرزبندی مشخص با مثلاً رحیم مشایی دارند، و بدون تعارف آن را بیان میکردند. شما این مرزبندی را با آخوندی و زنگنه انجام ندادهاید! اصلاً اصلاحطلبتر از آخوندی و زنگنه میشناسید؟
زنگنه جریان ساز نبوده است. زنگنه نماینده حزب اصلاحطلب نیست، زنگنه یک تکنوکرات است که در یک وزارت خانه اقداماتی انجام میدهد که من نمیتوانم روی آن ارزشگذاری کنم. ما میگوییم از دولت روحانی و کلیت مجلس دهم جدا بودیم.
* پس مسئولیت اقدامات دولت روحانی با چه کسی است؟
با خود ایشان! او رئیسجمهور است و باید پاسخگو باشد. من همیشه گفتهام که ۶۰ تا ۷۰ درصد نابسامانیهای داخلی مربوط به دستگاه اجرایی است و حدود ۳۰ درصد الباقی براثر تحریمها بوده است. یعنی برخلاف نظر رئیسجمهور برای هر کمکاری نباید آدرس واشنگتن دی سی را داد. این از بیعرضگی دولت و بعضی دستگاههای آن است؛ که وضعیت فعلی شبیه بیدولتی و سرشار از ناکارآمدی ایجادشده است.
* این با صحبتهای شما که میگویید مسئولیت نا به سامانیهای فعلی بر عهده دولت است تناقض دارد، یک آدم عاقل که نمیتواند مدافع وضعیت بد باشد!
پشیمان نیستم چون در آن شرایط مگر کواکبیان نامزد نبود! مرا رد صلاحیت کردند. خیر الموجودین ما آقای حسن روحانی بود. اگر من را تأیید صلاحیت میکردند، حزب ما بی کار نبود که مرا رها کند و به سراغ حسن روحانی برود.
* مطمئن هستید که همین حزب مردمسالاری، از شما حمایت میکردند؟
بله ماکسی را نداشتیم و مجبور شدیم به سراغ روحانی برویم.
* اصلاحطلبان در سال ۹۶ ادعا میکردند؛ این دولت باید بماند تا آواربرداری کند؛ تا ایران سوریه نشود، اما ساختار دولت در استانداریها و فرمانداریها از اصلاحطلبان تشکیلشده، من تفاوتی بین دولت کواکبیان با دولت روحانی حداقل در بدنه اجرایی آن نمیبینم.
من روی همین حرف شما نیز بحث دارم؛ در همین وزارت کشور که نام بردید، من آمار دارم که بالای ۴۰ درصد آن متعلق به دولت قبلی بود. ولی واقعاً با شیوه استدلال شما نمیشود بحث کرد! واقعاً نیاز داریم که در تحلیل فضای سیاسی انصاف و عدالت داشته باشم.
* منصفانه و عادلانه از نگاه شما در شکل حمایت اصلاحطلبان از دولت روحانی چگونه است؟
حقیقت ماجرا آن است که اصلاحطلبان درروی کار آمدن دولت روحانی نقش اصلی را داشتهاند و این حرف بیربطی است که، برخی دولتمردان ادعا میکنند که اصلاحات نقشی نداشته اما خودمان رأی آوردیم.
* منظورتان واعظی است؟
بله.
* خب از نطفهای که شکلش دادهاید و رشد پیداکرده باید دفاع کنید و حداقل مسئولیتش را بپذیرید دیگر؛ اینکه نقد غیرمنصفانه نیست!
من قبول میکنم! اما شما هم قبول کنید که هر کاری که این دولت کرد را بهپای ما ننویسید. درست است که کمک کردهایم اما همه اقدامات آن را که ما انجام ندادیم، درواقع اینگونه نبود که از سیر تا پیاز تصمیمات دولت با اصلاحطلبان هماهنگ شود.
* پس روحانی اصلاحطلبان را نردبان کرد و بالا رفته و بعد شمارا رها کرد؟
آفرین! و به همین دلیل که ما را نردبان کرد و بالا رفت، دیگر نردبان هیچ نامزد نیابتی نخواهیم شد.
* فرض کنیم که دولت را با پیشفرضهای مطلوب ممکن به شما تقدیم کنند. اصلاحطلبانی که دولت را تدارکاتچی میدانند و رئیس ستاد شما (بهزاد نبوی) در ناسا اختیارات آن را ۱۰ درصد میداند، قرار است چهکاری بکند که روحانی برایتان نکرده است؟
ببینید، قرار نیست یک جریان سیاسی از تکاپو بیافتد؛ مخصوصاً احزاب نباید از بین بروند؛ ما متأسفانه در ایران انتخابات حزبی نداریم، در تمام دنیا یک حزب برنامه میدهد و رأی مردم را به سمت خود جلب میکند؛ و مردم کارنامه احزاب را بررسی میکنند و حتی اگر آن حزب در قدرت نباشد؛ دولت در سایه تشکیل میدهد. این جریان کنش و واکنش سیاسی ایجاد میکند. اینگونه نیست که برخی دوستان میگویند، چون قبلاً نتیجه نگرفتهایم برویم روبهقبله بخوابیم و هیچ کاری نکنیم.
* پس شما حرفهای امثال خاتمی و نبوی را عبث میدانید و آن را قبول ندارید؟
بله؛ با این پیششرط که من معتقدم که ساختار قانون اساسی مشکل دارد و ما به دنبال جمهوری سوم هستیم. باید مشخص شود، رئیسجمهور چقدر مسئولیت دارد و چقدر باید پاسخگو باشد. در همین مسئله واکسن انگلیسی شما دیدید که اگر وزارت بهداشت درمان بلد بود کارش را انجام دهد و توانایی لازم را داشت دیگر مسئله آنگونه پیش نمیرفت که مقام معظم رهبری وارد شوند و تذکر بدهند. ایشان روی یک اصولی فرمودند که این واکسن جواب نمیدهد و چرا ما باید موش آزمایشگاهی غربیها شویم و حتی التماس آنها را بکنیم. این حرف بسیار درستی است. اما وزارت خانه ما بیکفایت است، این حرف را باید آنجا بزنند.
* وقتی اهمالکاری میکنند و مسئله درست تبیین نمیشود، مقام معظم رهبری بر اساس تشخیصشان وارد میشوند...
بله همینطور است، این نشان میدهد که در جریان حکمرانی مطلوب، مشکلاتی وجود دارد و باید حل شود و بخش زیادی از آن به شیوه عملکرد دستگاههای اجرایی مربوط است. شما ببینید که آنها حتی در تعیین وضعیت اضطراری کرونا هم مشکلدارند، اینکه دیگر ربطی به اختیارات کم رئیسجمهور ندارد.
* پس معتقدید رئیسجمهور تدارکاتچی نیست؟
اینکه بگوییم رئیسجمهور ۲۰ درصد قدرت دارد یا کارهای نیست حرف درستی نبود، در قانون اساسی فعلی رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی پس از رهبری است، یعنی نفر دوم کشور است. معتقدم که باید بار دیگر قانون اساسی بازنگری شود؛ ما تجربه دولت داری و نظام نیمه پارلمانی؛ نیمه ریاستی با آیتم نخستوزیری و بعد آن نظام ریاستی را داشتهایم، نیاز است بار دیگر این بحثها را باز کرد. من در مجلس دهم بارها فریاد زدم که این شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا چه معنایی دارد! باید این را جمع کرد.
* بخشی از این مربوط به جنگ مستقیم و اقتصادی است و در شرایط ویژه قرار داریم، اما در همانجا هم رأس کار رئیسجمهور است و پیشنهادها را ایشان به شورا میآورد
بله، اما با این شیوه نمیشود ادامه داد. مثلاً در مسئله بنزین، ما در مجلس کاری نتوانسته بکنیم.
* مسئله اصلاح قیمت سوخت که تحمیل دولت بر اساس پیشنهاد imf بود
هرکسی! فرقی ندارد، مسیر اصلاح آن غلط بود، من رئیس فراکسیون دیپلماسی مجلس بودم و نزد آقای رئیسی رفتم؛ حتی ایشان هم موافق شکل اجرای آن نبود. ما درزمانی که در مجلس بودیم؛ بنا داشتیم که قیمت بنزین را بالا ببریم و دولت نگذاشت و یکدفعه این اقدام را انجام داد. ما طرحی داشتیم که بنزین ۱۵۰۰ تومان شود و دونرخی هم نباشد. و حتی پیشنهاد دیگری برای بنزین سهمیهای دادیم اما کسی به حرف ما گوش نداد ...
* کمی از دولت فاصله بگیریم و به آخرین تصمیمگیریهای انتخاباتی اصلاحطلبان نیز بپردازیم. اخبار منتشرشده نشان میدهد، ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان (ناسا) شورای عالی سیاستگذاری را منحل کرده و با حذف عارف و بایکوت لاری تشکیل جلسه داده است.
خیر آقای عارف و لاری را حذف نکردیم، آقای عارف در حال انجام کار خودش است.
* اتفاقامساله همین است که آقای عارف مشغول کار خودش شده!
اشکالی ندارد، ممکن است درنهایت اگر نامزد شود و بعد تائید صلاحیت شود، روی او هم در نهاد اجماع ساز بحث کنیم.
* خب همین شکل صحبتها و تردیدهای شما نشان میدهد، عارف را بیرون کردهاید؟
احزاب اصلاحطلب به یک سازوکار جدید رسیده است. من معتقدم در ساختار قبلی؛ اشخاص جای احزاب را گرفته بود، آقای خاتمی یک سری اشخاص آورده بود، آقای عارف نیز یک سری دیگر را اضافه کرده بود. من خودم منتقد آن ساختار تصمیمگیری بودم. تعداد این اشخاص خیلی زیاد بود و احزاب در اقلیت بودند. اما در ساختار جدید ۱۵ حزب نمایندگانی را معرفی کردهاند. من تصورم آن است که اینجا بحث شخص نیست و یک گام به جلو محسوب میشود.
* در همین تشکیلات جدید میانهروها حذفشدهاند و بهجای آن شاهد هژمونی مشارکت (اتحاد) و مجاهدین هستیم. البته این حرف ما نیست، آقای ناصر قوامی اصلاحطلب میگویند بهزاد نبوی ناسا را ملک شخصی و حزب مجاهدین کرده است.
ببینید آقای نبوی سالها در مجاهدین انقلاب بوده؛ اما خودش را حالا عضو حزب نمیداند، آقای سلامتی هم که اعلام کرده پروانه حزب را بوسیده و تحویل وزارت کشور داده است پس این غلبه مجاهدین بر جبهه اصلاح طلبان نیست.
* ولی ترکیب نشان میدهد که تعداد اتحادیها و اعضای سابق مجاهدین بر سایر احزاب برتری دارد.
بله؛ شما فکر نکنید ما بحثها و درگیریهای درونی بر سر این موضوع نداریم. ما هم انتقاد داریم. ولی در کل خوشبین هستم که یک گام به جلو اتفاق افتاده است.
* پس اشکالی نمیبینید که مجاهدین و مشارکت بر شما غلبه (هژمونی) دارند؟
نه اشکالی ندارد، ما پذیرفتهایم که در این جبهه فعالیت کنیم. ما این جبهه را سال ۷۷ ایجاد کردیم. اساس جبهه مهمتر است. حالا گاهی در سازمان تشکیلشده، گروهی بر گروهی دیگر برتری دارد.
* اما همین برتری باعث میشود که آنها (گروه تندروتر) نقش اساسی در تصمیمگیریها داشته باشند!
این در ذیل جبهه است.
* خب این تعادل را بر هم میزند یک گام به جلو محسوب نمیشود!
اجازه بدهید، هنوز این ستاد انتخاباتی شکل نگرفته است. بگذارید به جلو برویم.
* خب همین بیخیالی شما بر هژمونی جریان تندرو باعث میشود که کواکبیان خط امامی با نهضت آزادی همسفره شود.
اصلاً و ابداً نهضت آزادی درجبهه اصلاحات ایران نیست!
* نماینده رسمی این گروه در میان شما عضویت دارد!
ربطی به حزبش ندارد.
* به چه چیزی ربط دارد؟
به ما گفتند تعدادی جوان هستند که میخواهند در فضای مجازی فعال باشند و ما هم پذیرفتیم و ایشان عضو نهضت آزادی نیست.
* شخصی که شما دربارهاش حرف میزنید و در حد یک جوان ساده تقلیل میدهید؛ دبیر تشکیلات نهضت آزادی است!
وابستگی نهضت آزادی ایشان باعث نشده که ما او را جذب کنیم. من معتقدم در ساختار قبلی؛ اشخاص جای احزاب را گرفته بود، آقای خاتمی یک سری اشخاص آورده بود، آقای عارف نیز یک سری دیگر را اضافه کرده بود. من خودم منتقد آن ساختار تصمیمگیری بودم
* البته همین اعضای نهضت آزادی در تصمیمگیریهای خاتمی نقش اساسی دارند، مثلاً دبیر کل آنها با خاتمی جلسه میگذارد.
مسئله ملاقاتهای خاتمی ربطی به ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان ندارد.
* بالاخره کواکبیان و مردمسالاری و مدعیان خط امام با نهضت آزادی فاصله ندارند؟
شما بین ۴۶ نفر یک نفر را پررنگ میکنید (با خنده) ولی احزاب اصلاحطلب را نمیبینید.
* بله چون ما با نهضت آزادی مسئلهداریم، حضرت امام (ره) این جریان را بدتر از منافقین میداند، اما انگار شما با این موضوع مشکلی ندارید!
این نحوه برخورد کردن شما درست نیست.
* این جمله از حضرت امام (ره) که نظر شخصی نیست، مسئله اصلاحطلب و اصولگرا هم نیست؛ مسئله نفوذ است، شما تمایل دارید با کدخدا منشی و زیرسبیلی آن را رد کنید.
یکزمانی شما میگویید؛ حزب نهضت آزادی در جبهه اصلاح ایران عضو شده و من آن را میپذیرم و رد میکنم، اما یکزمانی میگوییم حالا یک فردی از اعضای آنها که گرایش و وابستگی دارد و نقشی برعهدهگرفته است، آن را باید بحث کرد! بدنه اصلی اصلاحطلبان خط امامی است و تشکیل جلسه در جماران یعنی این وصله به ما نمیچسبد!
* اخیراً آقای هادی غفاری از اصطلاح «دیکتاتوری خاتمی» استفاده کرده و به تأثیر و نفوذ او در تصمیمگیریها واکنش نشان دادند، تصور شما از نقش رئیس دولت اصلاحات چگونه است؟
تصویری که از خاتمی بیرون جلوه داده میشود؛ با آنچه ما میبینیم فرق دارد. ایشان خودش در نهاد اجماع ساز هم بارها پیام فرستاد که سراغ من نیایید و خودتان تصمیم بگیرید.
* نظرش را توسط بهزاد نبوی اعمال نمیکند؟
من معتقدم در ساختار قبلی؛ اشخاص جای احزاب را گرفته بود، آقای خاتمی یک سری اشخاص آورده بود، آقای عارف نیز یک سری دیگر را اضافه کرده بود. من خودم منتقد آن ساختار تصمیمگیری بودم، خودش نمیخواهد دخالت کند؛ ممکن است دیگران به او رجوع کنند، او برای ما سرمایه اجتماعی است.
* اما برخی از دوستان شما مانند عباس عبدی اعتقاد دارند، این سرمایه اجتماعی سوخته و با «تکرار میکنم» هم مردم پایکار ستاد انتخاباتی شما نمیآیند؟
ازنظر ما دولت خاتمی در هشت سال خوب عمل کرده ازلحاظ توسعه سیاسی! این سرمایه همان است که به شما گفتم. شاید خودش نخواهد دخالت کند؛ اما سایر اصلاحطلبان دوست دارند که از آن استفاده کنند. این تعابیری که او دیکتاتوری میکند را من قبول ندارم.
* این اعمالنظر یا حالا به تعبیر شما توجه اصلاحطلبان به دست و زبان خاتمی درنهایت باعث شخص محوری نشده است؟
اگر تعبیر این باشد که احزاب را تعطیل کنیم تا فقط یک نفر حرف بزند؛ ما در برابر این نگاه موضع داریم و موافق آن نیستیم؛ ما موافق نیستیم که خرد جمعی و تصمیمگیری جمعی را کنار بگذاریم تا آقای خاتمی اعمالنظر کند و او هم به دنبال چنین سازکاری نیست.
* این مخالفت لفظی که اثرگذار نیست! مثلاً همین احزاب اصلاحطلب، یا شخص کواکبیان در حلقههای تصمیم گیر محافل خودمانی خاتمی جایی ندارند
مثلاً در کجا؟
* در منزل عبدالله نوری، چرا مصطفی کواکبیان در خانه نوری با خاتمی ارتباط ندارد ولی نبوی، آرمین و امثال حزب مجاهدین آنجا بازیگردان هستند؟
من را دعوت نمیکنند، شاید من هم انگیزه این مدل جلسات را ندارم
* چرا انگیزه ندارید؟ به خاطر اینکه آنها تعلق به محفل تندروتر اصلاحات دارند؟
من اعتقاددارم که اصلاحات پروسه است؛ پروژه نیست، که آن را تند و کند کنیم. بعضیها آن را اینگونه نمیبینند، از نگاه ما اصلاحطلبی را از دوران مشروطه و سید جمالالدین اسدآبادی امتداد دارد و باید امور نا به سامان را اصلاح کرد.
* احتمالاً کسی با اصلاح ناکارآمدیها مسئلهای ندارد؛ دوستان شما این فرآیند را تند کردند؛ از بیانیه بهار بغداد و استقبال از حمله آمریکا تا فتنه ۸۸ محصول همین جریان اصلاحاتی است که شما آن را روندی آرام و تدریجی مینامید
من فتنه ۸۸ را محصول اصلاحطلبان نمیدانم
* بیانیه مجمع روحانیون مبارز در ۳۰ خرداد ۸۸ و جمعکردن مردم در کف خیابان که محصول رقیب شما در انتخابات که نبود!
بههرحال اگر برخی بداخلاقیها انجام نمیشد شرایط به آن سمت نمیرفت؛ دراینباره ترجیح میدهم بهصورت مفصل با مشرق نیوز گفتوگو کنم و شرح ماوقع بدهم.
* شما نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستید؛ اگر تأیید صلاحیت نشوید مانند حزب اتحاد قرار است انتخابات را تحریم کنید؟
نه ما تحریم نمیکنیم
* چهکاری انجام میدهید؟
نهایت دیگر خودمان را به آبوآتش نمیزنیم که به شهرهای مختلف رفته و کار تبلیغاتی انجام دهیم. در آن زمان منتظر میمانیم که مردم چه تصمیمگیری کنند.
* برخی از اصلاحطلبان میگوید؛ کواکبیان نامزد انتخابات ریاست جمهوری میشود تا امتیاز بگیرد؟
ما چه چیزی بگیریم؟
* مثلاً سهم در کابینه دولت بعدی
نه من چنین روحیهای ندارم، در طول زندگیام دنبال آن نبودم که مسئولیت بگیرم. بعد از مجلس دهم خیلی از همکاران ما در دولت مشغول شدند؛ اما من چنین نگاهی ندارم. شورای نگهبان شاخصها را تعیین میکند و ما در شورای سیاسی حزب برنامهریزی کردهایم که در عرصه اقتصاد؛ دیپلماسی و مسائل امنیتی و فرهنگی چهکارهایی باید انجام شود.
* اگر ناسا (جبهه اصلاحات ایران) به این نتیجه برسد که انتخابات را تحریم کند؛ حزب مردمسالاری چه خواهد کرد؟
ببینید کلمه تحریم با نامزد نداشتن متفاوت است
* بله، من متوجه هستم، اما سخنگوی ناسا در مصاحبهای اعلام کرده که اگر نامزد اتحاد تأیید صلاحیت نشود، انتخابات را تحریم میکنیم!
ایشان در این شرایط نمیتواند سخنگوی جبهه اصلاحات ایران باشد، درنهایت میتواند قائممقام حزبش بشود. در بدترین شرایط در اسفند ۹۸ در شورای سیاستگذاری خیلی از احزاب گفتند ما شرکت نمیکنیم، اما ما ۸ حزب شدیم و باوجودآنکه میدانستیم نتیجه نمیگیریم، وارد انتخابات شدیم.
* پس در آن شرایط راهتان را از ناسا (جبهه اصلاحطلبان) جدا میکنید؟
ممکن است مدلهای مختلفی باشد؛ مثلاً اینکه هر حزب خودش برای آینده تصمیمگیری کند. من امیدوار هستم با توجه به فرمایشات رهبر انقلاب درزمینه حضور حداکثری، انتخابات پرشوری داشته باشیم. من معتقدم هر چه مشارکت بالاتری داشته باشیم، نوع نگاه طرف خارجی به ما نیز فرق خواهد کرد.
* در ناسا به نامزدی رسیدهاید یا خیر؟
به آن مرحله نرسیدهایم.
* بحث آقای ظریف یا لاریجانی در میان احزاب اصلاحطلب مطرح است
بحث آقای ظریف را با آقای لاریجانی مخلوط نکنید، ظریف سیاسی و حزبی نیست وتکنوکرات است؛ اما آقای لاریجانی یک اصولگرا و حزبی است؛ حتی جامعه روحانیت مبارز هم ممکن است ایشان را نامزد انتخابات کند. لذا ما قطعاً در چنین شرایطی به آقای لاریجانی نخواهیم رسید.
* پس نگاه شما به وزیر خارجه مثبت است؛ بااینکه در ابتدای این گفتوگو اعلام کردید زیر بار نامزد نیابتی نخواهیم رفت!
ظریف نیاز سیاست خارجی و وضعیت امروزی ما در ایران است؛ برآورد ما نسبت به ایشان نیابتی نیست؛ هرچند فعلاً برای آمدن ایشان تکذیب میکند و باید جلوتر رفت و دید چه خواهد شد. درنهایت من امیدوارم که فرمایش مقام معظم رهبری بر زمین نماند و همه جناحها دست در دست یکدیگر در جهت تحقق حضور حداکثری کوشش کنند. ما اصلاحطلبان خودمان را از درون نظام میدانیم، بنده هیچ اصلاحطلبی را نمیشناسم که خودش را آلترناتیو جمهوری اسلامی بداند. البته سلایق متفاوت است!
دیدگاه تان را بنویسید