راغفر: باید به حمایت از تولید امید بست، نه به بایدن
یک کارشناس اقتصادی اصلاحطلب تصریح کرد: سیاستهای بایدن از ترامپ هم خطرناکتر است.
حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا به ایلنا گفته است: باید توجه داشت که سیاستهای آقای بایدن از ترامپ خطرناکتر است. دولت بایدن برنامههای استراتژیک دارد، که محور اصلی آن در سیاست خارجی تضعیف دولت چین است، از سویی پاشنه آشیل چین نیز انرژی است پس تلاش میکنند تا رابطه ایران، چین و روسیه را بشکنند تا دسترسی چین به بازار انرژی مختل شود. یعنی پس از آنکه ایران را درگیر مسائل داخلی و بحران عمیق کردند به سراغ روسیه و در نهایت چین بروند و این سیاست کلان آمریکا است. وی ادامه داد: در مورد ایران، در حال حاضر دولت آمریکا از سویی زمینه بحث و مذاکره را فراهم میکند و از سوی دیگر توطئههای مختلف علیه کشور انجام میدهد، بنابراین نباید به سیاستهای آنها دلخوش کرد. مثلاً همین آزادسازی داراییهای ایران به نوعی توطئه برنامهریزی شده است تا زمینه مذاکراتی فراهم شود که نتیجهای نخواهد داشت.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: واقعاً اگر قرار باشد این روند تخریب و تضعیف اقتصاد و جامعه متوقف شود ابتدا باید یک تصمیم اساسی گرفته شود. راهحل نیز وجود دارد منتها برخیها نمیخواهند راهحلهای مشخص را اجرایی کنند.
راغفر هشدار داد: قطعاً عوامل توطئهگر و برانداز اختلال ایجاد میکنند و چارچوب کنونی هرچه بیشتر اختلالها و نفوذها را فراهم میکند. بنابراین باید نسبت به توطئهها هوشیار باشیم و آن نیز نیازمند سیاستهای کلی در مورد اقتصاد است که تبدیل به پاشنه آشیل شده است. این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه مسئله اصلی در شرایط کنونی جهتگیریهای اقتصادی است که متاسفانه عرصهای را به وجود آورده تا اقتصاد ملی تضعیف شود، گفت: اتفاقاً آمریکا نیز برای این عرصه سرمایهگذاری کرده و متاسفانه نتیجه هم گرفته است. از همین روی باید این جهتگیریها تغییر کند و به نحوی باشد که به توفیق اقتصاد کشور منجر شود و تولید رونق بگیرد. تا زمانی که این اتفاقات صورت نگیرد هر اقدام دیگری میتواند کشور را در سراشیبی تندتری قرار دهد.در مقایسه با آغاز دولت روحانی نرخ اجارهبها 2/5 برابر شد
یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت نوشت: نرخ اجارهبها در طول 6 سال، 235 درصد افزایش داشته است.
روزنامه اعتماد در گزارشی مینویسد: با جهشهای قیمتی انجامشده و براساس برخی محاسبات با قدرت خرید فعلی و فرض توقف تورم سالانه همچنین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در اعداد اعلامشده در بهمن، خانهدار شدن افراد بیش از یک قرن به طول میانجامد. با وجود آنکه ممکن است آرزوی خرید خانه در پایتخت توسط نسلهای آتی محقق شود، اوضاع برای اجاره خانه نیز به سختی خرید خانه است؛ میانگین بهای اجاره یک مترمربع واحد مسکونی در تهران و براساس آمارهای وزارت مسکن در سال 92 حدود 18 هزار و 700 تومان بود که در پاییز 98 به 46 هزار و 400 تومان و در پاییز 99 به 61 هزار و 248 تومان رسید. بدین معنا که بدون دریافت ودیعه برای اجاره واحدی صدمتری در سال 92 به طور میانگین یک میلیون و 870 هزار تومان پول لازم بود که در پاییز سال گذشته به 4 میلیون و 400 هزار تومان رسیده است. حدود 235 درصد افزایش نرخ اجاره در عرض 6 سال!
با استناد به اینکه شاخص اجاره مسکن در کل مناطق شهری در پاییز سال جاری و براساس گزارش بانک مرکزی افزایشی 32/4 درصدی نسبت به پاییز 98 داشته، تا پایان آذر 99 برای همان واحد مفروض، اجاره به بیش از 6 میلیون تومان رسیده است؛ طی 7 سال میزان اجاره با فرض عدم دریافت ودیعه جهشی 231 درصدی داشته است.
با استناد به گزارش وزارت مسکن و راه و شهرسازی، متوسط بهای اجاره یک مترمربع واحد مسکونی پایتخت در سال اول دولت روحانی، 18 هزار و 592 تومان بود. هرچند در فصل تابستان که پرتقاضاترین فصل برای معاملات مسکن است، متوسط قیمت اجاره هر مترمربع به 19 هزار و 400 تومان رسیده بود.
بهطور کلی در سال 92 برای اجاره یک خانه صدمتری در تهران، متوسط قیمتی که صاحبخانهها درخواست میکردند، یک میلیون و 500 تا یک میلیون و 800 هزار تومان بود. هرچند نرخ ارز و تورم نیز در آن سال به ترتیب 3183 تومان و 34/7 درصد اعلام شده بود.
اما در سال 97 نرخ تورم به 26/9 درصد رسید و متوسط نرخ اجاره هر مترمربع واحد مسکونی نیز حدود 36 هزار و 500 تومان بود. بدین معنا که برای اجاره یک خانه صدمتری اجارهای
3 میلیون و 650 هزار تومانی لازم است. نوسانات نرخ در سال 98 و 99 نیز ادامه یافت. با وجود اینکه گزارش وزارت مسکن از متوسط نرخ اجارهبها مترمربع واحد مسکونی تنها تا پاییز سال 98 اعلام شده، اما آمارهای بانک مرکزی از افزایش 32/4 درصدی قیمتها در پایان پاییز 97 نسبت به 98 حکایت میکند. بدین معنا که متوسط نرخ اجاره هر مترمربع واحد مسکونی در پاییز به 61 هزار و 248 هزار تومان رسید. نرخ تورم سالانه 98 و پاییز 99 به ترتیب، 31/2 و 30/5 درصد گزارش شده است.
البته به نظر میرسد آمار تورم واقعی اجاره به مراتب بیش از گزارش روزنامه اعتماد است، چه اینکه قیمت مسکن در طول 7 سال گذشته حدود 6 برابر افزایش داشته و با عنایت به کاهش شدید تولید مسکن، اثر تورمی این حوزه، به حوزه اجارهبها سرریز شده است.احتکار و گرانی و صف تراژدی مدیریت در وزارت صمت
یک روزنامه حامی دولت معتقد است نابسامانیهای اقتصادی مانند احتکار و گرانی و صف، به یک تراژدی در دولت روحانی تبدیل شده است.
جهان صنعت با اشاره به سوءمدیریت دولت در بازار روغن و گوشت و... نوشت: مدیریت بازار و ارزان کردن سفره مردم، از مهمترین وعدههای وزیر صمت در جمع تجار بوده اما از اوایل مهرماه سال جاری تاکنون که وی بر مسند وزارت صمت تکیه زده، خبری از آرامش در بازارهای مختلف نیست و کار مردم به جایی رسیده که باید برای خرید مواد غذایی از جمله روغن در صفهای طولانی بایستند یا اینکه به فروشگاهها کارت ملی ارائه دهند. در این میان گزارشهای ارائهشده از سوی ارگانهای دولتی نیز نشان میدهد طی ماههای اخیر بیشترین افزایش قیمت در رابطه با انواع و اقسام کالاهای اساسی اتفاق افتاده است اما با وجود اینکه چیزی به شب عید باقی نمانده، شاهد این هستیم که همچنان کمبود و افزایش قیمت در رابطه با بسیاری از کالاهای اساسی مردم در بازار بیداد میکند. از این رو بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که وزیر صمت بهتر است به جای حضور در مراسم افتتاحیه در استانهای مختلف و بحث و جدل با برخی جریانها، به فکر معیشت مردم باشد و دستکم در این روزهای پایان سال فکری به حال آرامش بازار کالاهای اساسی کند.
عملکرد غیرقابل قبول رزمحسینی در وزارت صمت در حالی موجب انتقاد صاحبنظران اقتصادی و مردم شده که در این میان شاهد اظهارنظرهای عجیب و قابل تامل برخی دیگر از مسئولان وزارت صمت یا سازمانهای زیرمجموعه آن در رابطه با بازار هستیم.
مثلا همین چند روز پیش رئیس سازمان حمایت در واکنش به گلایههای موجود در خصوص آشفتگی بازار روغن اعلام کرد: مردم روغن احتکار نکنند.
در واقع وعدههای تکراری مسئولان درباره حل مشکلات مردم در خرید کالاهای اساسی از جمله روغن در حالی هر روز در قالب خبرهای متعدد منتشر میشود که هنوز مردم برای خرید روغن باید در صف بایستند.
مشاهدات میدانی از وضعیت بازار روغن نشان از آن دارد که نهتنها برخوردی با تولیدکنندگان متخلف در فروش اجباری کالا به همراه روغن انجام نشده که برخی از فروشگاهها به جای آنکه کالاهای خود را در فروشگاه عرضه کنند آنها را راهی بازار کرده و با قیمتهای بالا به فروش میرسانند.
در این میان شاهد بههمریختگی و افزایش قیمت قابل توجه در بازارهای دیگری از جمله گوشت و مرغ هستیم. طبق اعلام مرکز آمار، گوشت قرمز تا بیش از ۴۱ درصد نسبت به پارسال افزایش قیمت را تجربه کرده است.با اعصاب مردم بازی نکنید از جمله خود شما، دوست عزیز!
آقای رئیسجمهور به درستی میگوید «ما حق نداریم با استفاده از تریبون خود، با اعصاب مردم بازی کنیم» اما ایشان و برخی مدیرانشان همین توصیه را رعایت نمیکنند.
روزنامه رسالت در توضیح این ارزیابی خود مینویسد: رئیسجمهور محترم همین توصیه اخلاقی را رعایت نکرد و در جلسه هیئت دولت مطالبی را فرمودند که ربط مستقیم با اعصاب مردم دارد.
ایشان فرمودند: «امروز هم اقتصاد ما بهتر میچرخد و هم سانتریفیوژها»؛ آیا واقعا چرخ اقتصاد ما با تورم بالای 50 درصد بهتر میچرخد؟ آیا قدرت خرید مردم در حال حاضر به یک ششم سال 92 میرسد و مردم این را به درستی در کف بازار و کف جیب خود احساس میکنند، چرخ اقتصاد خوب میچرخد؟ آیا با پنج نرخی شدن ارز که محلی برای رانتهای عجیب و غریب عدهای غارتگر بیتالمال شده، چرخ اقتصاد خوب میچرخد؟ آیا خط فقر که در سال 1392 دو میلیون تومان بود امروز به 10 میلیون تومان رسیده، چرخ اقتصاد خوب میچرخد؟ خود ایشان در ایام تبلیغات انتخابات فرموده بودند «ملاک در تورم جیب مردم است.»
آیا امروز به این معنا چرخ اقتصاد خوب میچرخد؟ مردم همه خسارت به اقتصاد را از برجام بیفرجام میدانند. برجامی که دستاورد آن به قرائت بالاترین مقامات سیاسی، اقتصادی دولت تقریبا هیچ بوده است. همین بازی با اعصاب مردم را معاون اول محترم رئیسجمهور مرتکب شدند و گفتند: «در هیچ دولتی به اندازه دولت تدبیر و امید در کشور پیشرفت نداشتهایم.» اینطور شوخی کردن با اعصاب مردم، درست نیست. کسی که در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با جمله مشهور «مردم عزیز آیا یادتان هست» یک سری اعداد و ارقام را در نقد عملکرد اقتصادی دولت گذشته مطرح کرد که اگر امروز اعداد و ارقام رکورد اقتصادی دولت را جلوی او بگذاریم با موجی از خنده و استهزا روبهرو میشویم.
رئیسجمهور محترم فرمودند: «لحن دولت جدید آمریکا تغییر کرده است.» این در حالی است که مواضع و لحن مقامات جدید آمریکا در کاخ سفید و پنتاگون و وزارت خارجه هیچ تغییری نکرده است و همچنان بر طبل تحریمها میکوبند. حاضر نیستند به هیچیک از تعهدات خود عمل کنند.
اخیرا بایدن وضعیت اضطراری ملی در قبال ایران را تمدید کرد. وی طی سخنانی همزمان با این تمدید گفته است: «به نظر من لازم است تحریمهای جامع وضع شده، همچنان پایدار بماند!» آیا این دیدگاههای تجاوزکارانه نشانه آن است که لحن آمریکا تغییر پیدا کرده است؟!
شما زحمت را کم کنید ناکارآمدی دولت هم رخت میبندد
یک فعال اصلاحطلب میگوید؛ مردم نگذارند دولت آینده دست افراد ناکارآمد بیفتد(!)
نجفقلی حبیبی که در تشکلهای اصلاحطلب فعال است، به روزنامه آرمان گفت؛ مردم ما اعتراض دارند که چرا صدای ما در کشور شنیده نمیشود؟ مردم سؤال میکنند که چرا در این سالهای اخیر هیچ فردی به اعتراضات ما پاسخ نداده است.
وی افزود: از دیدگاه من مردم باید دوباره در انتخابات شرکت کنند و نگذارند که ریاست دولت در 4 سال آینده دست افراد نالایق بیفتد. اگر مردم در انتخابات شرکت کردند و دوباره صدای آنها شنیده نشد، آنها میتوانند به مسئولان کشور اعتراض کنند. وقتی که مردم از حضور داشتن در انتخابات ممانعت کنند، قطعاً صدای آنها در هیچ جایی شنیده نمیشود و در آن صورت مسئولان به کسانی که صحنه انتخابات را رها کردند، پاسخی نمیدهند. اولین اصل اساسی این است که مردم صحنه انتخابات را رها نکنند و این موضوع را بدانند که اداره امور کشور براساس رأی آنها اتفاق خواهد افتاد. اگر مردم باور داشته باشند که اداره کشور با رأی آنها سامان پیدا میکند، در انتخابات حضور پیدا میکنند و آحاد جامعه نباید فکر کنند که رأی آنها تأثیری در سرنوشتشان ندارد.
وی ادامه میدهد: مردم باید اول نسبت به کاندایداهای انتخابات شناخت پیدا کنند و بعد رأی خود را به صندوقهای رأی بیندازند. اینکه ما بدون شناخت کاندیداها در انتخابات رأی میدهیم، یک اشتباه بزرگ است و همین اشتباهها باعث شده که کشور ما در سالهای اخیر به شدت درگیر مشکلات اقتصادی و فرهنگی شود. اگر مردم در انتخابات با شناخت دقیق به کاندیداها رأی دهند، از حضور افراد ناشایست در بالاترین مقام اجرایی کشور جلوگیری میکنند.
اظهارات این فعال اصلاحطلب در حالی است که عمده اعتراض مردم به سوء مدیریت اقتصادی دولت (با تضمین و امضاء تأیید اصلاحطلبان) است. و در واقع همین سوء مدیریت و آثار آن است که میتواند به دلزدگی بخشهایی از جامعه منتهی شود.
جالب اینکه مدعیان اصلاحطلبی پس از سوء مدیریت بنزین و موجسواری دشمن روی این بیتدبیری دولت، سعی کردند حساب خود را از دولت روحانی جدا کنند و با ادعای اینکه روحانی نامزد اجارهای و عاریتی آنها بوده، مسئولیت پاسخگویی را از دوش خود بردارند و حال آنکه همین طیف بارها ادعاهایی مانند «تکرار میکنم» و «ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم»، در دادن آدرس اشتباه به مردم نقش نداشتهاند.
به یک معنای دیگر، ترجمان اظهارات آقای حبیبی این میشود که مردم اینبار به هیچ وجه نباید به مدعیان اصلاحطلبی اعتماد کنند تا دولت دست افراد ناکارآمد نیفتد. یا به عبارت دیگر، طیف مذکور باید شر خود را از سر مردم کم کنند تا مدیریت و اقتصاد کشور بتواند نفس تازه کند و به حرکت بیفتد.
دیدگاه تان را بنویسید