تغییر تاکتیک بایدن در برجام
تریتا پارسی، رئیس سابق شورای ایرانیان آمریکایی در مطلبی به دولت بایدن پیشنهاد کرده است که با لغو تحریمهای اولیه به جای تحریمهای ثانویه به عنوان یک تاکتیک هوشمندانه برای ترغیب ایران و خنثی کردن مخالفت جمهوریخواهان استفاده کند.
تریتا پارسی، معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی، و بنیانگذار و رئیس سابق شورای ملی ایرانیان آمریکایی (NIAC) در مطلبی برای فارنپالیسی با عنوان «چگونه توافق ایران-آمریکا به ایالات قرمز کمک میکند» به دولت جو بایدن پیشنهاد کرد که کاخ سفید با لغو تحریمهای اولیه علیه ایران -که اغلب آنها از طریق دستورات اجرایی قابل لغو هستند و به تأیید کنگره احتیاج ندارند- از یکسو باعث انعطافپذیری بیشتر تهران شود، و از سوی دیگر با برجسته کردن منافع اقتصادی حاصل از تجارت دو کشور برای ایالات قرمز (نواحی متمایل به محافظهکاران)، مخالفت جمهوریخواهان با این توافق را خنثی کند.
وی در این مطلب که نوشته است:
مناطق جمهوریخواه از مزایای اقتصادی که یک برجام احیا شده به ارمغان خواهد آورد، بیشترین سود را میبرند.
چرایی تعلل بایدن در بازگشت به برجام
سه ماه پس از آغاز دوره ریاست جمهوری جو بایدن، وعده وی برای ورود مجدد به توافق هستهای ایران هنوز محقق نشده است. از آنجا که بایدن نگران مخالفت جمهوریخواهان در کنگره است، به جای بازگشت سریع به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام/JCPOA)، با تمدید فشار بر ایران برای دریافت امتیازات بعدی، تلاش کرده است رضایت شاهینهای جمهوریخواه را تأمین کند.
با این حال استدلال بایدن معیوب است. تلاش برای خنثیسازی مخالفتهای جمهوریخواهان با توافق هستهای منطقی است، اما با تلاش برای جلب توجه جمهوری خواهان این امر محقق نخواهد شد. اما یک راه هوشمندانه وجود دارد: بایدن می تواند با استفاده از برداشتن تحریمهای ایالات متحده برای اخذ امتیاز از ایران، اقتصاد ایالت ها و مناطق قرمز (مایل به جمهوریخواهان) را تقویت کند.
بایدن میخواهد دوباره وارد برجام شود اما نگران است که اهرمهای فشار ایالات متحده برای ترغیب ایران به مذاکره مجدد در زمینه گسترش محدودیتهای زمانی اصلی در این توافق (بندهای غروب) را از دست بدهد که این امر واشنگتن را در تنگنای زمانی قرار میدهد. از همه مهمتر، بازگشت آمریکا به برجام، بایدن را ملزم خواهد کرد که در ازای تصویب پروتکل الحاقی توسط تهران -که رژیم بازرسی برنامههای هستهای را بسیار گسترش میدهد- کنگره را تحت فشار قرار دهد در سال ۲۰۲۳، قانون تحریم های کلیدی علیه ایران را لغو کند. تیم بایدن بیم آن دارد که چنین تلاشی سرمایه سیاسی فوقالعادهای را مصرف کند و منجر به آسیبپذیری دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ شود.
جو بایدن و ایران
نگرانی بایدن درست است. چند سال عقب انداختن بندهای غروب، خطر سیاسی داخلی مرتبط با این معامله را کاهش و احتمال گرفتن تأییدیه کنگره را افزایش می دهد. اما دولت بایدن در اینباره مسیر اشتباهی را طی کرده است. چرا که طبق این محاسبات است که ایران فقط در صورتی چنین تغییراتی در برجام را قبول میکند که واشنگتن شرایط تجربه شده سال 2013 که مذاکرات هستهای با جدیت آغاز شد را بازآفرینی کند: به طور خلاصه، این رویکرد به دنبال معامله با یک ایرانِ منزوی از نظر سیاسی است که به اتفاق آراء برای بنبست هستهای مقصر شناخته میشود و در اثر تحریمهای فلجکننده آمریکا به زانو درآمده است. تکرار خودتحمیلی فاجعه
بنابراین بایدن به جای روی آوردن به دیپلماسی، بازی سرزنشگریای را آغاز کرد تا ایران را به عنوان مسئول بحران برجام نشان دهد، مدتی این بازی را ادامه داد تا اجازه دهد تحریم های دونالد ترامپ، اقتصاد ایران را بیشتر تحت فشار بگذارد و حتی حاضر به رفع مسدودیت کمکهای مالی به ایران برای مقابله با ویروس کرونا نشد. قمار پرمخاطرهای که به طور قابل پیش بینی شکست خورد، درست مانند استراتژی فشار حداکثری ترامپ که بایدن آن را "خودتحمیلی فاجعه" میدانست.
همانطور که مشخص شد، ترس بایدن از کاهش اهرم اجبار ایالات متحده بی دلیل نیست. نشانه هایی وجود دارد که اقتصاد ایران با وجود تحریمها در حال بهبود است. طبق گزارش بانک مرکزی ایران، در حالی که اقتصاد ایران پس ازرشد متوالی دو سه ماهه از رکود خارج شده است، سطح صادرات نفت به چین را نیز به سطوح قبل از ریاستجمهوری ترامپ بازگردانده است.
نظر به اینکه اکنون ایران بدون حتی یک اینچ کاستن از فشار حداکثری ترامپ، جان سالم به در برده، تهران نسبت به توانایی خود برای مقاومت در برابر فشارهایی که دولت بایدن تحمیل میکند، اطمینان بیشتری پیدا کرده است. و تهران برای این اطمینان دلیل موجهی دارد، به ویژه از آنجا که بعید است بایدن همچون سلف خود آسیب های زیادی به بار آورد، به این دلیل ساده که هیچ دولت مسئولی از نمونه ترامپ الگوبرداری نمیکند و به بهای به خطر انداختن بسیاری از اولویتهای بینالمللی واشنگتن، اینگونه درباره ایران وسواس به خرج نمیدهد.
بایدن باید بخاطر بیاورد که این اهرم فشار قهری نبود که به موفقیت در سال 2013و به دنبال آن به برجام منتهی شد. همچنین امروز این قابلیت واشنگتن در آسیب رساندن به ایران نیست که توان گرفتن امتیازات از ایران را بوجود میآورد.
تغییر تاکتیک برای خروج از بنبست
تیم بایدن به جای اتخاذ موضع شاهینگونه که به طور موثری ادامه دادن به سیاست تحریمی ناکام ترامپ است، باید عناصر مذاکراتی با ایران را گسترش دهد (*Expanding the pie with Iran). بایدن باید با آوردن منافع اقتصادی بیشتر برای مردم آمریکا، بالأخص برای نواحی متمایل به جمهوریخواهان، حوزههای انتخابیه بیشتری را در بقای برجام سهیم کند.
اصطلاحExpanding the pie در پروسه مذاکره مربوط به زمانی است که عناصر مذاکراتی محدود است و تقسیم امتیازات بطور برابر امکانپذیر نیست. بنابراین میتوان با افزودن عناصر مورد مذاکره به یک یا هر دو طرف کمک میکند امتیازات بیشتری به دست آورند، این امر فرآیند بده بستان امتیازات را بهگونه ای تغییر میدهد که با توجه به چشمگیر بودن دستاوردها در شرایط جدید، طرفین را برای دادن امتیاز متقاعد کند.
آزمونی برای وعده سیاستخارجی سالیوان
این استراتژی آزمونی است که میتواند وعده جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا مبنی بر «یک سیاست خارجی برای طبقه متوسط ایالات متحده که زندگی بهتر، آسانتر و امنتر را برای خانوادهها در سراسر این کشور به ارمغان میآورد» را محقق کند.
ترمیم اشتباه اوباما با افزودن محور تجارت به توافق امنیتی
مسلماً برجام برای کمک به کارگران آمریکایی طراحی نشده است. اگرچه این توافق [بخشی از] تحریمهای ایران را لغو کرد، اما به تحریمهای اولیه یا قوانینی که شرکتهای آمریکایی را از تجارت یا سرمایه گذاری در ایران منع میکند، دست نزد. برجام فقط تحریمهای ثانویه که شرکتهای خارجی را هدف قرار داده بود، لغو کرد. در نتیجه، شرکتهای چینی و اروپایی وارد بازار ایران شدند در حالی که شرکت های آمریکایی نمیتوانستند.
مذاکرات برجام ایران و آمریکا
این امر از طراحی خود واشنگتن ناشی شد: باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده میخواست برجام را به عنوان یک توافق کاملاً امنیتی بفروشد و نمیخواست از حمایت جامعه تجاری آمریکا استفاده کند، مبادا که دولت وی متهم شود که به دلایل اقتصادی و برای بهرهبرداری مالی از توافق حمایت کرده است. این بدان معنا بود که به محض خروج اوباما از کاخ سفید، جامعه تجاری آمریکا هیچ انگیزهای برای خفظ این توافقنامه نداشت زیرا برجام هیچ سود ملموسی برای آنها به همراه نمیآورد. (بوئینگ تنها استثنا بود زیرا فروش هواپیماهای غیرنظامی خود در برجام لحاظ شده است.)
نتیجه برد-برد با لغو تحریمهای اولیه
بایدن می تواند این شرایط را تغییر دهد. لغو تحریم های اولیه -که اغلب آنها از طریق دستورات اجرایی قابل لغو هستند و به تأیید کنگره احتیاج ندارند- احتمالاً باعث انعطافپذیری بیشتر ایران در زمینه بازههای زمانی و محدودیتهای برجام میشود. این امر همچنین باعث اطمینان خاطر شرکتهای اروپایی در تجارت با ایران می شود، زیرا تحت رژیم تحریمهای کارزار فشار حداکثری ترامپ، تقریباً همه آنها از ترس منع فعالیت در بازار ایالات متحده، تعامل خود را با ایران را رها کردند یا سطح آن را کاهش دادند. تهران احتمالاً از آن زمان فهمیده است که تنها راه ایجاد امنیت برای شرکتهای اتحادیه اروپایی در برابر تحریم های ایالات متحده این است که به همان شکل با شرکتهای آمریکایی نیز شراکت کنند.
در عین حال، به تبع لغو تحریم های اولیه و منافع مالی ناشی از گسترش برجام، دولت بایدن میتواند از طریق منافع اقتصادی حاصل از تجارت با ایران برای ایالات قرمز و نواحی متمایل به محافظهکاران، مخالفت جمهوریخواهان با این توافق را خنثی کند.
تعداد کمی از افراد در واشنگتن از تحمیل هزینههای سنگین ناشی از تحریمها علیه ایران برای شرکتهای آمریکایی استقبال میکنند. مطالعهای که من و همکارانم در سال 2016 انجام دادیم نشان داد که ایالات متحده بین سالهای 1995 و 2014 حداقل 203 میلیارد دلارو بطور بالقوه بالغ بر 272 میلیارد دلار درآمد حاصل از صادرات به ایران را قربانی کرده است. و بیشتر این تجارت به نفع ایالات قرمز میبود.
سود تجارت محصولات کشاورزی با ایران برای ایالات قرمز
به عنوان مثال، برخی از واردات ایران را در نظر بگیرید. ذرت مهمترین واردات کشاورزی ایران است و در سال 2018 بالغ بر 2.11 میلیارد دلار واردات ذرت داشته است. با وجود اینکه ایالات متحده بزرگترین تولیدکننده ذرت در جهان است، حتی یک بذر ذرت به ایران نمیفروشد. ذرت این کشور در درجه اول در ایالتهای تحت کنترل جمهوریخواهان (شامل نبراسکا، ایندیانا، کانزاس و داکوتای جنوبی) تولید می شود. و اگرچه ایلینوی که بزرگترین ایالت تولیدکننده ذرت در آمریکاست دارای اکثریت دموکرات است، اما تولید ذرت در ناحیههای روستایی آن که متمایل به جمهوریخواهان است، صورت میگیرد. صنعت ذرت 54 درصد از کل تولیدات کشاورزی ایلینوی را تشکیل میدهد و نزدیک به 1 میلیون نفر در این ایالت مشغول به این کار هستند.
دومین واردات کشاورزی ایران برنج، یکی دیگر از صادرات عمده محصولات کشاورزی ایالات متحدهاست. تولیدکنندگان اصلی برنج آمریکا نیز به استثنای کالیفرنیا، اغلب در ایالتهای جمهوریخواه همچون آرکانزاس، لوئیزیانا، میسیسیپی، میزوری و تگزاس هستند.
علاوه بر این، اگر ترامپ برجام را رها نمیکرد، بوئینگ در معاملهای بالغ بر بیش از 20 میلیارد دلار که میتوانست از ۱۰۰ هزار شغل در بخش تولید ایالات متحده پشتیبانی کند، 80 هواپیمای غیرنظامی به ایران فروخته بود. یکی از اصلی ترین کارخانههای تولید هواپیماهای تجاری بوئینگ در شمال چارلستون، ایالت کارولینای جنوبی واقع شده است و ای منطقه توسط یک زن جمهوریخواه نمایندگی میشود.
پتانسیل بازار مصرفی ایران برای آمریکا
این لیست ادامه دارد. به گفته بیژن خواجه پور ، اقتصاددان ایرانی، پتانسیل بازار ایران برای مشاغل ایالات متحده بیشتر از ترکیه است. می میگوید "صادرات ایالات متحده به ترکیه در سال 2019 بالغ بر 14.2 میلیارد دلار بود، اما با افزودن یکی از پتانسیلهای بخش نفتی، بدون تحریم، ایالات متحده میتواند سالانه بیش از 15 میلیارد دلار کالا و خدمات به ایران صادر کند." این امر می تواند ایران را به 20 بازار برتر صادراتی ایالات متحده تبدیل کند؛ یعنی یک مصرفکننده بزرگتر محصولات صادراتی ایالات متحده نسبت به اسرائیل ، اسپانیا و ایرلند.
برای بقای برجام باید در ایالات قرمز هم لنگر انداخت
برجام در درجه اول یک توافق منع گسترش سلاحهای هستهای است که برای پیشبرد امنیت ایالات متحده منعقد شده است. اما با توجه به وزش تندبادهای سیاسی در واشنگتن، این توافق برای بقا و دوام، نمیتواند تنها به حمایت جامعه کنترل تسلیحات یا صلحطلبان تکیه کند، بلکه باید در ایالتهای قرمز نیز لنگر انداخته شود. و وارد کردن آنها به معادله، همان عامل تغییردهنده بازی است که بایدن برای دریافت پاسخ مثبت از تهران نیاز دارد.
دیدگاه تان را بنویسید