مراقب بازی تبلیغاتی غرب باشیم
مذاکرات ایران و اعضای 1+4 بر سر آنچه « احیای برجام»خوانده میشود، امروز در وین برگزار میشود. از سوی دیگر، گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی ( که هنوز رسما منتشر نشده است )، تأکید دارد که جمهوری اسلامی ایران یک زنجیره (آبشار) متشکل از ۱۷۴ دستگاه سانتریفیوژ نسل جدید - مدل IR-2m - را در نطنز بهکارانداخته است
مذاکرات ایران و اعضای ۱+۴ بر سر آنچه « احیای برجام»خوانده میشود، امروز در وین برگزار میشود. از سوی دیگر، گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی ( که هنوز رسما منتشر نشده است )، تأکید دارد که جمهوری اسلامی ایران یک زنجیره (آبشار) متشکل از ۱۷۴ دستگاه سانتریفیوژ نسل جدید – مدل IR-2m – را در نطنز بهکارانداخته است.بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز، آژانس در روز ۳۱ مارس(۱۱ فروردینماه ) به این نتیجه رسیده که ایران تزریق گاز UF6 را به آبشار جدید سانتریفیوژها شروع کرده است.رسانههای غربی در گزارشهای همسان خود در قبال گزارش جدید آژانس تأکید کردهاند که راهاندازی دستگاههای جدید با تعهدات ایران در برجام مغایرت دارد. بهعنوانمثال، رادیو فرانسه در گزارش خود تأکید کرده است که طبق قرارداد اتمی، ایران تنها مجاز به غنیسازی اورانیوم با استفاده از سانتریفیوژهای نسل اول موسوم به IR-1 است.برخی رسانههای دیگر نیز مدعی شدهاند که این اقدام ایران برای تشدید فشار بر آمریکا صورت گرفته است.
آنچه رسانههای غربی نمیگویند!
بدون شک آغاز فعالیت آبشار جدید در نطنز( آنهم با استفاده از سانتریفیوژهای IR-2m ) نقطه آشکارساز جدیت جمهوری اسلامی ایران در مصاف با بدعهدی آشکار آمریکا و تروئیکای اروپایی در برجام محسوب میشود. از زمان خروج ایالاتمتحده آمریکا از برجام
( در دوران ریاست جمهوری ترامپ) تاکنون، مقامات دو حزب جمهوریخواه و دموکرات نهتنها کلیه تعهدات خود در قبال تهران را زیرپاگذاشتهاند، بلکه اعمال فشار حداکثری علیه ملت و نظام را در دستور کار قرار دادهاند. در چنین شرایطی اساسا مدارا با دولت آمریکا و دولتهای آلمان، انگلیس و فرانسه توجیهی عقلانی ندارد. نباید فراموش کرد که بازیگران اروپایی نیز در تکمیل و پیشبرد استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ و متعاقبا، تلاش برای کسب امتیازات بیشتر از ایران در قبال بازگشت پوچ و غیرواقعی دولت بایدن به برجام پررنگترین نقش ممکن را ایفا کردهاند. در چنین شرایطی نحوه روایت رسانههای غربی از گزارش اخیر آژانس جای بسی تأمل دارد!
ایران «کنشگر»نبوده است
رسانههای غربی هرگز به این حقیقت و مؤلفه تعیینکننده استناد نمیکنند که کدام بازیگر کنشگر نقض برجام بوده است! بدیهی است که در صورت طرح این پرسش ،آنها ناچار هستند دولت آمریکا و دولتهای خود را محکوم کنند. رسانههای ظاهرا مستقل! غربی جهت جلوگیری از این«خودزنی »،در حال مخابره آدرسی نادرست و یکطرفه در خصوص برجام و گزارشهای آژانس در قبال فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران هستند.این آدرسهای یکطرفه سالهاست علیه ایران و از سوی رسانههای غربی مخابره میشود. در پرونده برجام نیز اکثر رسانههای اروپایی بر اساس تعلق خود به دو جریان سنتی محافظهکار یا سوسیالدموکرات در غرب، همپوشانی مستقیم با سیاستمداران خود ( و سیاستمداران آمریکایی) در وارونه نمایی حقایق برجامی موجود را در دستور کار قرار دادهاند.
نباید فراموش کرد که صورتمسئله بهمراتب آشکارتر از چیزی است که رسانههای غربی در حال سانسور آن هستند! دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا بهصورت کاملا رسمی و آشکار، سند خروج از توافق هستهای با ایران را امضا و متعاقبا سختترین تحریمهای یکجانبه را علیه کشورمان اعمال کرد. متعاقب آن، تروئیکای اروپایی نهتنها کمترین اقدامی در راستای عمل به تعهدات حداقلی خود در برجام صورت ندادند، بلکه تاکتیک «خرید زمان به سود آمریکا»از طریق« حفظ یکطرفه ایران در برجام» را در دستور کار قرار دادند. بدیهی است که در این معادله، طرف کنشگر( ناقض توافق هستهای ) آمریکا بوده او هر اقدامی که جمهوری اسلامی ایران ( آنهم پس از یکسال صبر استراتژیک) در قبال کاهش تعهدات برجامی خود صورت داده است، بر اساس متن صریح سند توافق هستهای قابل توجیه میباشد.به عبارت بهتر، در این معادله، ما با «دو نقضکننده برجام» مواجه نیستیم، بلکه با یک ناقض برجام ( آمریکا) مواجه هستیم که طرف مقابل( ایران) در مواجه با خروج آن از توافق هستهای گامهای متناسب و متقابلی را در واکنش به آن برداشته است. رسانههای غربی بهمانند سیاستمداران کشورهای خود میدانند که کاهش تعهدات برجامی ایران، از جنس «واکنش»بوده و نه «کنش»!بدیهی است که راهحل پایان دادن به بحرانی که آمریکا و تروئیکای اروپایی در این خصوص به وجود آوردهاند، چیزی جز بازگشت تضمین شده از سوی آنها نیست. در این میان، راهکار دیگری برای دولت بایدن و شرکای اروپایی آن متصور نیست.
لزوم تمرکز تاکتیک رسانهای –تبلیغاتی غرب
در این معادله، باید نسبت به تاکتیک رسانهای و تبلیغاتی بازیگران غربی در قبال برجام توجه ویژهای داشته باشیم. رسانههای آمریکایی و اروپایی در رویکردی عامدانه و مسبوق به سابقه، اشارهای به مقدمه ماجرا نکرده و بر روی نتیجه و خروجی مسئله متمرکز میشوند. در جریان پوشش اخبار مربوط به گزارش اخیر آژانس نیز رویترز و دیگر رسانهها بار دیگر به همین تکنیک نخنما متوسل میشوند.این تاکتیک، همزمان با تکنیک دیگری به نام «پیچیدهسازی صحنه بازی» صورت میگیرد. مقامات آمریکایی و اروپایی از یکسو از «احیای برجام» و «لزوم حفظ توافق هستهای» سخن به میان آورده و از سوی دیگر، بر روی «پیچیده بودن این روند» و «لزوم بسط برجام» تأکید دارند. این در حالی است که با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی محض بازیگران اروپایی در طی سه سال اخیر( در احیای توافق هستهای ) ، نمیتوان ادعای پیچیدگی درروند احیای برجام را مورد استناد و توجه قرار داد. واقعیت امر این است که «دائمی کردن محدودیتهای هستهای در برجام»، «ممنوعیت تست و آزمایش موشکهای بالستیک قارهپیما و کاهش برد موشکها»، «تحدید مناسبات نظامی با گروههای مقاومت در منطقه» و «تن دادن به بازرسیهای نامحدود آژانس بینالمللی انرژی اتمی از اماکن نظامی»، هدف مشترک آمریکا و تروئیکای اروپایی به شمار میآید. رسانههای غربی نیز در حال زمینهسازی برای “طبیعی جلوه دادن بسط برجام” هستند! اکنون لازم است در کنار مهار بازی سیاسی و غیرحقوقی دولتهای غربی ( آمریکا و تروئیکای اروپایی) در قبال توافق هستهای، مهار بازی تبلیغاتی شبکهها و رسانههای وابسته به لابیهای رسمی و غیررسمی قدرت در غرب را نیز در دستور کار قرار داد. موضوعی که نباید حتی لحظهای از رصد آن غافل شویم….
دیدگاه تان را بنویسید