تکراریها جا زدند!
دولت تدبیر و امید این روزها در شرایطی ماههای پایانی عمر خود را سپری میکند که در کنار مشکلاتی چون تحریمهای اقتصادی، شیوع کرونا، بیبرنامهگی و... با چالش بزرگی به نام کاهش مقبولیت عمومی و ریزش طرفداران خود نیز روبه رو است. البته این افت پایگاه اجتماعی و بیاعتمادی تنها شامل دولت و رئیسجمهور نیست و حامیان و کسانی که آقای روحانی را بر سر کار آوردند را هم دربر میگیرد. اما جریان اصلاحات که در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ با حمایت همهجانبه از حسن روحانی، زمینهساز پیروزی او شده بود، این روزها در پی آن است که نهتنها از مسئولیت حمایت از روحانی شانه خانه کند بلکه خود را نیز منتقد سرسخت دولت نشان دهد. این فرار از رفتار حزبی و سیاسی در شرایطی است که تمامی چهرههای اصلاحطلب حمایت تمامعیار خود از روحانی را بارها اعلام کرده بودند.
دولت تدبیر و امید این روزها در شرایطی ماههای پایانی عمر خود را سپری میکند که در کنار مشکلاتی چون تحریمهای اقتصادی، شیوع کرونا، بیبرنامهگی و… با چالش بزرگی به نام کاهش مقبولیت عمومی و ریزش طرفداران خود نیز روبه رو است. البته این افت پایگاه اجتماعی و بیاعتمادی تنها شامل دولت و رئیسجمهور نیست و حامیان و کسانی که آقای روحانی را بر سر کار آوردند را هم دربر میگیرد. اما جریان اصلاحات که در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ با حمایت همهجانبه از حسن روحانی، زمینهساز پیروزی او شده بود، این روزها در پی آن است که نهتنها از مسئولیت حمایت از روحانی شانه خانه کند بلکه خود را نیز منتقد سرسخت دولت نشان دهد. این فرار از رفتار حزبی و سیاسی در شرایطی است که تمامی چهرههای اصلاحطلب حمایت تمامعیار خود از روحانی را بارها اعلام کرده بودند.
در یک نمونه، محمد خاتمی در پیام ویدئویی سال ۹۶ خود اعلام کرده بود: «با روحانی راهی را آغاز کردهایم و به نیمهراه رسیدهایم. این بار این شمایید که باید تکرار کنید، تکرار رأی به روحانی عزیز، برای تقویت امید به آیندهای بهتر». یا بهعنوانمثال، سعید حجاریان نیز سال ۹۲ به روزنامه بهار گفته بود: «اگر آقای روحانی محذوراتی دارد ما از ایشان مطالبهای نداریم، بلکه بهعنوان مشاورانی امین تجربیات خود را در اختیارشان قرار میدهیم و حاضریم دندانههای کلید ایشان باشیم.» البته طرفداری حجاریان از دولت موردحمایت اصلاحات محدود به سال ۹۲ نبود و او چند روز قبل از انتخابات سال ۹۶ نیز، مجددا حمایت خود از حسن روحانی را اینگونه اعلام کرد: «آقای روحانی چهار سال پیش با یک کلید آمد و توانست قفل تحریمهای هستهای را با آن باز کند و برجام را رقم بزند. روحانی این بار با یک دستهکلید آمده است. روحانی قول داده که سایر تحریمها را نیز برطرف کند و موضوعاتی چون حصر و رکود و فساد را از میان بردارد بهشرط آنکه مردم زیادی به وی رأی دهند. فیالواقع دندانههای کلید روحانی مردماند و اگر آنان به صحنه نیایند، از روحانی کاری بر نخواهد آمد ولو با رأیی شکننده پیروز انتخابات شود». در موردی دیگر، جواد امام مدیرعامل بنیاد باران، در گفتوگویی درخصوص دلایل حمایت جریان اصلاحات از حسن روحانی اینچنین اظهار کرده بود: «روحانی نگاه اصلاحطلبی را برای حل چالشهای کشور پذیرفته و ما هم برای حل این چالشها در انتخابات پیش رو از وی حمایت میکنیم.»
اما همانطور که در ابتدای یادداشت اشاره شد، جریان اصلاحات که با روحانی و دولت او مسیری را آغاز کرده بود، حالا امروز با توجه به عملکرد ضعیف دولتمردان و عدم تحقق وعدههای انتخاباتی به دنبال مرزبندی است و هرچه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم، اصلاحطلبان بیشتری در صف منتقدان دولت قرار میگیرند و به دنبال احیای آبروی خود هستند، اما واضح است که این جناح سیاسی نمیتواند سهم خود در وضعیت کنونی را منکر شود. مشخصا اگر دولت فعلی ناکارآمد و بیتدبیر بوده و امید زندگی مردم را کاهش داده، بخشی از آن به گردن اصلاحطلبان میباشد.
چهرههای اصلاحطلب که در ماههاو صدالبته در روزهای اخیر، تلاش میکنند که خود را از دولت جدا کرده و پاسخگوی مشکلات به وجود آمده برای مردم نیستند، باید قبل از هر چیز از ملت برای وضعیت موجود عذرخواهی کنند! باید به این آقایان که در تلاش برای سرکار آوردن یک دولت دیگر هستند و برنامهریزیهای گستردهای برای انتخابات کردهاند گفت؛ از دید مردم مقصر شرایط امروز شما هستید که فردی را که مشخص نبود چه برنامهای برای اداره کشور دارد را حمایت کردید و با دو قطبیسازیهای کاذب مردم را ترسانده و رأی جمعآوری کردید! اگر برجام شکست خورد و تحریمهای اقتصادی که نهتنها لغو نشد، بلکه چند ده برابر شده و جامعه در سختترین وضعیت زندگی میکند، مقصر شما هستید و همانطور که آقای کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران اظهار داشته: «پای تمامی اصلاحطلبان در این دولت درگیر است» و به گفته محمد قوچانی سردبیر روزنامه سازندگی، «آقای روحانی انتخاب جریان اصلاحطلبی بوده و حتی به آقای عارف ترجیحش دادند و ما موظفیم مسئولیتهای این جریان را بر عهده بگیریم.»همچنین در کنار این رویه و راهبرد اصلاحطلبان، به نظر میرسد آنها سیاست دیگری را هم دنبال کرده و آن عنوان کردن حسن روحانی بهعنوان چهرهای نزدیک به اصولگرایان است! بر اساس برخی شنیدهها، راهبرد رسانهای جریان اصلاحات برای عدم پذیرش کارنامه رئیسجمهور، اینگونه طرحریزیشده است که: اولا سابقه سیاسی روحانی به جناح اصولگرایی نزدیکتر بوده تا اصلاحطلبی؛ ثانیا روحانی آدم مغروری میباشد و به نصیحتهای اصلاحطلبان گوش نکرده؛ ثالثا روحانی پس از کسب صندلی ریاست جمهوری، وعدهها و قرارهایش را فراموش کرد؛ و در پایان این سناریو اینچنین برنامهریزیشده که اصلاحات شریک روحانی نیست.
در اینجا نیز باید گفت این راهبرد که طبیعتا برای فریب مردم است نیز دردی را دوا نمیکند و با کارنامه ۸ سال دولت تدبیر و امید و در سویی دیگر عملکرد مجلس دهم، مردم آگاه هستند که این رفتارها تنها برای شب انتخابات بوده و هدف اصلی اصلاحطلبان سیاستهای حزبی خودشان است.
امروز دیگر مردم میدانند اصلاحطلبانی که از ابتدای انقلاب تاکنون، همواره در مدیریت کشور نقش داشتهاند و طی همین سالها، دولت و مجلس و شوراها را در اختیار داشتهاند، همیشه از پذیرش مسئولیت فرار کرده و اوضاع را به گردن دیگران انداخته و حالا هم نهتنها عذرخواهی نمیکنند بلکه خود را منتقد شماره یک دولت میدانند و به دنبال مظلومنمایی هستند
دیدگاه تان را بنویسید