ایران هزینه عهدشکنی ما را بدهد!
آخرین تحولاتی که در مذاکرات وین گذشته است، حکایت از عدم عزم واقعی واشنگتن و تروئیکای اروپایی مبنی بر «ارائه تضمین در قبال رفع تحریمهای ضد ایرانی» است. مقامات غربی صراحتا اعلام کردهاند که هیچگونه «تضمین»مشخصی برای جلوگیری از خروج دولت بعدی آمریکا از برجام ارائه نمیدهند و این بار نیز بر اساس رویکرد «تعهد محور محض»، قصد دارند به تعامل با کشورمان در ذیل سند برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد بپردازند.
آخرین تحولاتی که در مذاکرات وین گذشته است، حکایت از عدم عزم واقعی واشنگتن و تروئیکای اروپایی مبنی بر «ارائه تضمین در قبال رفع تحریمهای ضد ایرانی» است. مقامات غربی صراحتا اعلام کردهاند که هیچگونه «تضمین»مشخصی برای جلوگیری از خروج دولت بعدی آمریکا از برجام ارائه نمیدهند و این بار نیز بر اساس رویکرد «تعهد محور محض»، قصد دارند به تعامل با کشورمان در ذیل سند برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد بپردازند. به عبارت بهتر، چنانچه در سال ۲۰۱۸ میلادی، ریلگذاری خروج آمریکا از برجام توسط دموکراتها صورت گرفت، این بار نیز دموکراتها قصد دارند دست دولت بعدی آمریکا و حتی دولت فعلی این کشور را جهت خروج بدون هزینه از توافق هستهای در آیندهای نزدیک یا دور باز بگذارند.
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود! طرف آمریکایی بهصورت غیرمستقیم از ایران خواسته است تا «مؤلفههای سیاست داخلی آمریکا»را در «پروسه احیای برجام» در نظر بگیرد. تیم مذاکرهکننده آمریکا بارها اعلام کرده است که هرگونه بازگشت واشنگتن به برجام، منوط به «اقناع دموکراتهای کنگره» و «حمایت افکار عمومی آمریکا» خواهد بود.با استناد به این دو مؤلفه، رابرت مالی بارها در مذاکرات وین پیشنهاد طرح«گامبهگام» را داده است .آخرین اخبار نشان میدهد که طرف آمریکایی هنوز بر سر این موضوع اصرار دارد و تروئیکای اروپایی نیز علیرغم پذیرش ظاهری استدلالهای منطقی ایران مبنی بر «قصور اولیه آمریکا در خروج از توافق هستهای » و « لزوم جبران این مسئله از سوی واشنگتن»، بر رفع گامبهگام تحریمها تأکیددارند! به عبارتی گویاتر، غرب اصرار دارد که بخشی یا حتی همه هزینههای خروج یکجانبه آمریکا از برجام را ایران پرداخت کند! اما همان گونه که اشاره شد، یکی از مواردی که در مذاکرات وین مطرحشده ، مربوط به ارائه تضمینهای لازم در خصوص «آینده برجام» است، حالآنکه طرف مقابل، حتی تضمینهای مربوط به «زمان حال» و « رفع تحریمهای فعلی ایران» را نیز ارائه نکرده است. بازیگران غربی در عمل قصد ندارند برای دولتهای فعلی یا دولتهای آینده خود، جهت بقا یا عدم بقا در برجام تعیین تکلیف کنند!
آنها میخواهند برجام بهصورت بالقوه بهمثابه یک «توافق ابطالپذیر» باقی بماند و خروج از این توافق توسط هر یک از بازیگران غربی، کمترین هزینهای برای آنها در برنداشته باشد.
بدیهی است که نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید دارد که بازگشت آمریکا به توافق هستهای باید بر مبنای نگاه «تضمین محور» صورت گیرد.یکی از نقاطی که طرف آمریکایی هرگز حاضر نمیشود در قبال آن تضمینی دهد، مربوط به «رفتار دولت بعدی آمریکا با برجام» است. در این خصوص کافی است دولت بایدن و کنگره آمریکا، قانون «تأیید استمرار تعلیق تحریمهای ایران در بازههای زمانی ۱۲۰ روزه توسط رئیسجمهور مستقر» را از بین ببرند اما چنین خواستهای را نپذیرفتهاند. به عبارت بهتر، حتی اگر توافق هستهای ناظر بر «ارائه تضمین در قبال رفع تحریمهای فعلی» احیا شود، هرگز طرف آمریکایی و متعاقبا تروئیکای اروپایی تضمینی در خصوص حفظ برجام در آینده نخواهند داد. ضمن آنکه «مکانیسم ماشه» نیز درروند جدید، به همان کیفیت اولیه مندرج در توافق هستهای به قوت خود باقی خواهد ماند و دولت بایدن یا دولتهای بعدی آمریکا هرزمانی که بخواهند میتوانند از برجام خارج شوند. آیا دولت، وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان برای این «وقاحت آشکار طرف آمریکایی» تدبیری اندیشیدهاند؟!در غیر این صورت، هزینه تکرار ماجرای خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای را در آینده چه کسی پرداخت خواهد کرد؟
دیدگاه تان را بنویسید