توافق عجولانه با نگاه به انتخابات خیانت است
صادق خرازی، دیپلمات ۵۸ ساله اصلاحطلب به عنوان چهرهای «صریح» نزد اهالی سیاست و رسانه شناخته میشود. او سابقه حضور در مناصب دیپلماتیک در دولتهای هاشمی و خاتمی را در کارنامه خود دارد و اکنون دبیرکل حزب «ندای ایرانیان» است. خرازی اگرچه سیاست را سیاه و سفید نمیبیند و نزد جریانات اصلاح طلب و اصولگرا دوستانی نزدیک دارد، لیکن به دلیل صراحتی که در مشی سیاسی او همواره وجود دارد، منتقدانی هم در دو سوی جریان اصلاحات و اصولگرا دارد که البته کفه نقدها علیه او بیشتر به بخش افراطی و تندروی جریان اصلاحات سنگینی میکند. او نوعاً در سیاست آرمانگرایی، واقعگرایی و مصلحتاندیشی را توأمان میبیند و سعی کرده است وزن هرکدام از این نگرشها را محفوظ نگه دارد. از این رو نمیتوان او را اصلاحطلب افراطی خطاب کرد که نشان داده نسبتی با آنها ندارد.
این روزها که مذاکرات ایران و طرفهای برجام در وین در حال برگزاری است، برخی منتقدان داخلی متأثر از تجارب گذشته نگرانند که از این مذاکرات اهداف خاص جناحی دنبال شود، خرازی، اما سخت معتقد است بهرهبرداری انتخاباتی از مذاکرات وین به حراج گذاشتن امنیت ملی است و هر کسی چنین هدفی داشته باشد، به امر غیر قابل بخششی فکر کرده و بهرهبرداری سیاسی انتزاعی از مقوله منافع ملی و امنیت ملی خیانت محسوب میگردد.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان در گفتوگویی تفصیلی با فارس به موضوع تحریم ها، مذاکرات وین، اختیارات رئیسجمهور و انتخابات ریاست جمهوری پیش رو پرداخته است. آنچه در پی میآید، بخشی از این گفتگو است.
خرازی در پاسخ به این سؤال که ارزیابی وی ازچگونگی سپری شدن ۱۰۰ روز پایانی دولت روحانی و اینکه رئیسجمهور عنوان کرده «اگر بگذارند» میتوانیم در این ۱۰۰ روز تحریمها را بشکنیم، اینگونه پاسخ داده است: «در مورد تعبیر آقای روحانی «که اگر بگذارند» باید عرض کنم چنانچه این «اگر» متوجه رقیب آن سوی میزمذاکره در خارج است که طبیعی است طرف خارجی نگذارد و محکم بایستد تا اینکه حداکثر خواسته هایش را به نحو اتم و اکمل تأمین کند. ولی اگر این «اگر بگذارند» معطوف به داخل است که من فکر نمیکنم مانعی برای دولت وجود داشته باشد. مهم آن است که سقف و کف خواستههای نظام که تعریف و تبیین شده تأمین و مراعات بشود. در چنین شرایطی ما نباید به لحاظ نگرانی باختن قافیه به رقیب در داخل، رسیدن به یک توافق عجولانه یا با نرمشهای غیرمتناسب وغیر متناظر را با توجیهاتی موجه بدانیم. البته با شناختی که بنده از رئیس و اعضای مؤثر هیئت مذاکرهکننده دارم این امر بسیار بعید و حتی میتوان گفت که از محالات است. تردیدی نیست که هدف باید رسیدن به توافق معقول ومتوازن بر اساس منافع ملی و در چارچوب خطوط سنجیده واز قبل ترسیم شده کل نظام باشد.
خرازی تصریح کرده است: «من در این مورد خاص مفهوم واژه «موانع» آن هم در مقیاس بزرگ را خیلی درک نمیکنم. متأسفانه فرصتهایی در این دولت از دست رفته و حرف و حدیثهای مختلف و بعضاً متناقضی شنیده ایم که امید اندکی برای تدبیرها باقی میگذارد تا به صد روز پایانی دولت که بخشی از آن هم سپری شده مستظهر بمانیم.»
اختیارات رئیسجمهور فراتر از آن است که مردم میدانند
دبیرکل حزب ندای ایرانیان در پاسخ به این سؤال که آیا مسئولیت ریاست جمهوری یک مسئولیت محدود است و اینکه دیدگاهش در مورد جایگاه ریاست جمهوری به عنوان دومین مقام رسمی در کشور چیست، میگوید: ریاست جمهوری یک مدیریت کلان است. این چنین مدیری باید توان آن را داشته باشد تا از اختیاراتی که قانون به او داده به خوبی استفاده کند. رئیسجمهور بر اساس قانون اساسی، شخصیت دوم مملکت بعد از رهبری است. اوهماهنگکننده قوا بوده و مسئولیت اجرای قانون اساسی را دارد. حتی مسئولیت وی فراتر از خیلی مسائلی است که مردم ممکن است بدانند. رئیسجمهور در شرایط خاص اضطراری و بحرانی، اختیارات زیادی در تصمیمگیریهای اساسی برای کشور دارد. اینکه کسی بتواند از این اقتدار در جای مناسب قانونی استفاده کند بحث دیگری است. من فکر نمیکنم که حیطه اقتدار ریاست جمهوری در ایران محدود باشد بلکه جایگاه مقتدر و مهمی است و با اختیاراتی که قانون اساسی به رئیسجمهور در ایران داده، اگر هوشمندانه و مدبرانه عمل کند، به شخصه، ضیقی در میدان عمل رئیسجمهور نمیبینم. ولی به لحاظ آنکه دخل و خرج کشور در دست او است البته که «تدارکاتچی» هم هست. ولی نه اینکه فقط «تدارکاتچی» باشد. رئیسجمهور لزوماً نباید قدرقدرت باشد. رئیسجمهور باید اقتدار و اختیار داشته باشد که بحمدالله دارد.
خرازی در بخش دیگری از این گفتگو غفلت از «نگاه به شرق» را تقبیح کرده و ضمن انتقاد از برخورد دولت با منتقدان برجام گفته است: «در همان مقطع که شرقیها پیشنهاد مذاکرات اقتصادی دادند، به دلیل غربگرایی که در ایران وجود دارد به شرق توجهی صورت نگرفت و نتیجه آن از دست دادن طلاییترین فرصتهای تاریخی این کشور شد. مدیریت پسابرجام ربطی به وزارت امور خارجه ندارد و میبایست در نهاد ریاست جمهوری شکل میگرفت، زیرا وزرا موظف بودند در این عرصه همکاری و فعالیت مجدانه داشته باشند. او تأکید کرده است: «سرکوب برخی عناصر و جناحهای داخلی به بهانه برجام توسط رئیس دولت کار پسندیدهای نبود.»
او در تعریف خود از چگونگی رفتار غربیها با جمهوری اسلامی ایران در ماجرای برجام معتقد است:
«برجام تجاوز آشکار امریکاییها و قلدری و هژمونی و نظام سلطه امریکایی از یک طرف و خیانت و ناجوانمردی اروپاییها از سوی دیگر بود. نامردیای که اینها با ایران کردند تعجبآور است و ما باید در آینده حرفهای خود را بزنیم. چند روز قبل به یکی از دوستان گفتم در ماجرای سند همکاری ما با چین بررسی کنید که چه کسانی موافق و مخالف هستند. در مورد این قرارداد نباید حرفهای غیر مسموع زد. امریکاییها، اسرائیلیها، برخی سران کشورهای مرتجع عربی، ضد انقلاب ایرانی و اروپاییها مخالف سند همکاری ایران و چین هستند. معلوم است در این موضوع (قرارداد ایران و چین) یک جریانی گرفتار درد عمیقی شده است. چون ایران میتواند با این مسیر نظام توسعه و ساختار اقتصاد خود را متحول کند.»
بهرهبرداری انتخاباتی از مذاکرات وین خیانت است
این فعال سیاسی اصلاح طلب درپاسخ به این نگرانی که «امروز برخیها معتقدند که دولت به دنبال بهرهبرداری انتخاباتی از مذاکرات وین است و این صحبت سفیر فرانسه که گفته بود تلاش میکنیم برجام قبل از انتخابات ایران احیا شود به این باور دامن زده است؛ بنابراین احتمال میرود همان دوقطبی نخنما شده مذاکره و عدم مذاکره که در سال ۹۲ و ۹۶ پیاده شد در انتخابات ۱۴۰۰ مجدداً تکرار شود.»تأکید کرده است: «این کار به حراج گذاشتن امنیت ملی است و هر کسی از سوی دولت اصولگرا، پایداری یا اصلاح طلب چنین هدفی داشته باشد، به امر غیر قابل بخششی فکر کرده و بهره برداری سیاسی انتزاعی از مقوله منافع ملی و امنیت ملی خیانت محسوب میگردد.»
خرازی تصریح کرده است: «واقعیت امر این است که آن جریانهایی که در بیرون از ایران خیرخواه مردم و کشور و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی نیستند و تصمیم عدم حضور مردم در «انتخابات» را تبدیل به یک «رفراندوم» میکنند و متأسفانه بعضی از آقایان در سطوح بالای کشور با برخی از اظهارات خود با آنها همنوایی مینمایند. امیدوارم مردم هوشمند ایران برای بار دیگر کشور را در برابر هجمهها و طراحیهای بیگانگان، حفظ و حراست کنند. هر کس که امروز به انتخابات نه بگوید خدمتی به ایران و آینده آن نکرده است. با همه دلخوریها، گلایهها، مدیریت بد، فساد، تبعیض، نابرابری، عدم تحقق عدالت اجتماعی، دروغها، غیبتها، تهمتها، ناجوانمردیهای مدیریتی، پشت پازدن به حقوق حقه ملت و نادیده گرفتن آن که بنده تمامی این موارد را قبول دارم و میتوانم برای آن ساعتها صحبت کنم و دهها کتاب از درون آن بیرون بیاورم باید بگویم که امروز نظام سلطه و استعمار در برابر ما صفآرایی کرده است و من نگرانم که ماجرای عصر مشروطه دوباره تکرار شود.»دبیرکل حزب ندای ایرانیان در پایان ابراز امیدواری کرده که جمهور ایران، خردمندان، مسئولان و دست اندرکاران انتخابات با همدیگر کمک کنند تا فضای انتخابات گرم و توأم با حفظ منافع ملی و اولویتهای اساسی و استراتژیک باشد.
دیدگاه تان را بنویسید